English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 192 (10 milliseconds)
English Persian
national component هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
Other Matches
d.c. component مولفه دی سی
component جزء سازنده
component عضو قسمت
component جزء ساختمانی
component قطعه
component عنصر
component خطای ناشی از یک وسیله مشکل دار ونه برنامه نویس نادرست
component تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
component 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
component همنه
component مولفه
component جزء
component ترکیب دهنده
component ترکیب کننده
component اجزاء
component قسمت
component عضو
component همنهند
component جسمهای ترکیب کننده
component سازا
component جزء در شیمی
component سازنده
component مولفه بردار
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component forces نیروهای مولفه
component forces نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
component efficiency میزانی برای اندازه گیری بازده یک قسمت از یک ماشین
component drawing رسم قطعات
component drawing رسم جزیی
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
component part جزء ساختمان
building component اجزای ساختمان
range component عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
reactive component جریان هرز
service component نیروی مسلح
component life عمر قانونی یک وسیله
component operation عناصر عملیاتی
magnetic component قطعه مغناطیسی
idle component اجزاء کور
zero sequence component مولفه همقطب
homopolar component مولفه همقطب
navy component نیروی دریایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
one component system سیستم یک جزیی
frequency component اجزای فرکانس
electric component قطعه الکتریکی
out of phase component مولفه بیرون از فاز
discrete component مولفه گسسته
discrete component با مولفههای گسسته
plain component متن یا قسمت کشف یک پیام رمز
service component نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات
task component بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
wind component مولفه مربوط به باد
wind component شاخه سمتی باد
wattless component جریان کور
wattless component جریان هرز
three component theory نظریه سه مولفهای
tangential component مولفه مماسی
active component مولفه موثر
component change order دستور تغییر قطعات یک وسیله
inductance component of spark پخش القایی جرقه
deflection component of trail شاخه سمتی معبر حرکت
deflection component of trail شاخه سمتی مسیر
integrate electronic component قطعه الکترونیکی مجتمع
component of a symmetrical system مولفه دستگاه متوازن
air force component نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
component end item قطعات و اقلام تجهیزات عمده
component change order دستورالعمل تغییر یک نیروی شرکت کننده در عملیات
air force component نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
capacity component of spark بخش فرفیتی جرقه
solid state component مولفهء حالت جامد
single component gases گازهای تک جزیی
national وابسته به قوم یاملتی
national قومی
national ملی
national تبعه
national شهروند
national در سطح ملی
national infrastructure سازمان بندی داخلی نیروهای هر ملت در عملیات چند ملیتی
national investment سرمایه گذاری ملی
national loan وام ملی
national objectives هدفهای ملی
national output تولید ملی
national product تولید ملی
national ensign پرچم ملی که روی کشتی نصب میشود
national planning برنامه ریزی ملی
national guard گارد ملی
national highway شاهراه
national flag پرچم ملی
national finance مالیه ملی
national highway راه اصلی
national income درامد ملی
national expenditures مخارج ملی
national expenditures هزینههای ملی
national policy خط مشی ملی
national policy سیاست ملی
national state دولت ملی
national strategy استراتژی ملی
national strategy مجموعه تدابیر سیاسی اقتصادی اجتماعی و نظامی ملی
national supply عرضه ملی
national wealth ثروت ملی
national service خدمت نظام وظیفه
national plan برنامه ملی
national mourning سوگواری ملی
national spending مخارج ملی
national sovereignty حاکمیت ملی
national pride شعوبیه
national programs برنامههای ملی
national reserve اندوختگاه ملی
national reserve پاستگاه ملی
national round مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و42 تیر از05 متری با تیر وکمان
national salute احترام به پرچم ملی
national salute شلیک 12 توپ به احترام پرچم ملی
national saving پس انداز ملی
national security امنیت ملی
national government ائتلافدولت
local national سکنه محلی
national convention مجمع ملی
national consumption مصرف ملی
national park باغ ملی
national parks باغ ملی
national command یکان یا قسمت نظامی مربوط به هر ملت در عملیات چندکشور
national insurance بیمه ملی
national capital سرمایه ملی
national budget بودجه ملی
national bank بانک ملی
national insurance بیمه اجتماعی
national asset دارائی ملی
national assembly مجلس ملی
national accounting حسابداری ملی
national anthems سرود ملی
national defense دفاع در سطح ملی
local national اهل محل
national culture فرهنگ ملی
national debt قرضه ملی
national defence پدافند ملی
national defense دفاع ملی
national service خدمت ملی
national demand تقاضای ملی
national dividend سود سهام ملی
foreign national ملیت خارجی
national economy اقتصاد ملی
foreign national تبعه خارجی
national defence دفاع ملی
national debt قرض ملی
national debt بدهی ملی
national anthem سرود ملی
National Health Service سیستمتفمینسلامتعمومی
gross national product محصول ناخالص ملی
drawen on the national bank عهده بانک ملی
front de liberation national جبهه ازادی بخش ملی سازمان جنگجویان الجزایرکه در فاصله 4591 تا2691 برای پایان دادن به سلطه فرانسویان در الجزایر
net national product محصول خالص ملی
gross national product تولیدناویژه قیمت تولید یک کالا دربازار خاص فرف یک سال مالی
army national guard گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
real national income درامد ملی واقعی
real national income درامد ملی به قیمت ثابت
national broadcasting network شبکهجهانیپخشبرنامه
gross national product تولید ناخالص ملی
net national income درامد خالص ملی
front de liberation national فعالیت می کرد و در حال حاضر تنها حزب سیاسی الجزایر است
ministry of national defence وزارت پدافند ملی
ministry of national economy وزارت اقتصاد ملی
national income analysis تحلیل درامد ملی
national balance sheet ترازنامه ملی
national income determination تعیین درامد ملی
national consulative assembly مجلس شورای ملی
the national consultative assembly مجلس شورای ملی
national net income درامد خالص ملی
ministry of national defence وزارت دفاع ملی
national debt burden بار قرضه ملی
gross national expenditure هزینه ناخالص ملی
national money income درامد ملی پولی
gross national income درامد ناخالص ملی
gross national quality کیفیت ناخالص ملی
member of the national team عضو تیم ملی
national economic budget بودجه اقتصادی ملی
men's national round مسابقه مردان در سطح ملی با 84 تیر از 08 متری و 42تیر از 06 متری با تیر وکمان
american national standards institute سازمانی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری از قبیل استانداردهای شبکه و زبانهای سطح بالا را مشخص میکند
To squander tyhe national wealth. ثروت ملی را آتش زدن (برباد دادن )
national crime information center شبکه کامپیوتری FBI که مربوط به جرائم رخ داده درسراسر ایالات متحده امریکا میباشد
national educational computing conferenc جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
national computer graphics association انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
National Center for Supercomputing Applications سازمانی که معرفی و ایجاد شبکه جهان گستر را توسط جستجوگر Moscuic Web انجام میدهد
american national red cross نشان صلیب سرخ امریکا
real gross national product تولید ناخالص ملی واقعی
american national standards institute موسسه ملی استانداردهای امریکا
nominal gross national product محصول ناخالص ملی اسمی
potential gross national product تولید ناخالص ملی بالقوه
congress party (indian national congress حزب کنگره- کنگره ملی هندبزرگترین حزب سیاسی هندوستان که در اواخر قرن 91 تاسیس شد و در حال حاضر با ارائه یک طرح سوسیالیستی برای جامعه بالاترین تعداد کرسی را درمجمع ملی هند داراست
national [state, federal state] <adj.> دولتی
national [state, federal state] <adj.> حکومتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com