Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 63 (5 milliseconds)
English
Persian
naval establishment
تاسیسات دریایی
naval establishment
قسمت دریایی
Other Matches
establishment
تاسیس
establishment
محل کار برقرار کردن قرارگاه
re establishment
دوباره برقرارسازی
establishment
کارگاه
establishment
استقرار
establishment
تشکیل
establishment
بنا برقراری
establishment
بنگاه
establishment
موسسه دسته کارکنان
establishment
موسسه
re establishment
تاسیس مجدد
establishment
برپایی
to reduce an establishment
کارمندان یا هزینه بنگاهی راکم کردن
hydropath establishment
بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
emergency establishment
تعدیل و تقسیم سربازان بین یکانها برای موارد اضطراری
hydropath establishment
بنگاه اب درمانی
peace time establishment
جدول استعداد مجاز زمان صلح
naval
دریایی
naval
وابسته به نیروی دریایی
naval
نیروی دریایی
naval
افسرنیروی دریایی
naval
وابسته به کشتی
naval district
ناحیه عملیات دریایی
naval district
ناحیه دریایی
naval conscript
ناوی وفیفه
naval forces
نیروهای دریایی
naval forces
نیروی دریایی
naval gunfire
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
naval pipe
مجرای زنجیر
naval port
بندر دریایی
Naval blockade .
محاصره دریایی
naval war
جنگ با کشتی
naval war
جنگ دریایی
naval vessel
ناو
naval support
یکان پشتیبانی کننده دریایی
naval support
پشتیبانی دریایی
naval stores
کالای دریایی
naval stores
ذخایر و اماد دریایی
naval campaign
نبرد دریایی
naval campaign
جنگ دریایی
naval activity
یکان دریایی
naval activity
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
naval aircraft
هواپیمای ناوپایه
naval architect
ارشیتکت کشتی ساز
naval attache
وابسته دریایی
naval attache
وابسته نیروی دریایی
naval auxiliary
پایگاه لجستیکی دریایی
naval aviation
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
naval base
پایگاه دریایی
naval station
پایگاه دریایی
naval aviation
هوا دریا
armed naval vessel
ناو جنگی
bureau of naval personnel
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
air and naval gunfire
تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
evening naval twilight
شفق دریایی
evening naval twilight
غروب دریایی
naval appropriation bill
بودجه نیروی دریایی
naval landing party
تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
chief of naval operations
فرمانده عملیات دریایی
air and naval gunfire
اتش توپخانه دریایی و هوایی
deputy chief of naval operation
جانشین فرماندهی نیروی دریایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com