Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 54 (5 milliseconds)
English	Persian
neap season	فصل کمترین جزر و مد
Other Matches
neap	خفیف ترین جزر و مد
neap	حداقل ارتفاع اب یاجذر و مد دریا
neap	کشند اب
neap	کهکشند
neap range	دامنه نوسان جزر و مدضعیف
neap tide	پائین ترین جزر و مد
neap tide	دراین حالت نیروی جاذبه ماه وخورشید در خلاف یکدیگر تاثیرمیکند
neap tide	کشندکمینه اب دریا حداقل جذر ومد نهایی اب دریا
neap tide	کشندک
neap tide	کهکشند
neap tide	کمترین جذر و مد
neap tide	جذر و مد حداقل اب
off season	وابسته به این دوران
off season	در دوران کم کاری
off season	ارزان تر از معمول
off season	در دوران کسادی
off season	خارج از فصل
the a season	موسم اینده
the a season	فعل اینده
when in season	غذای فصل
in season and out of season	در همه وقت
season	فصل ازادشکار یا ماهیگیری
season	فصل
season	فصل مسابقه ها
season	خودادن
season	ادویه زدن معتدل کردن
season	دوران چاشنی زدن
season	هنگام
season	خشک کردن
in season	بموقع
in season	بهنگام
out of season	نابهنگام
out of season	بیموقع
for a season	تا یک مدتی
season	فرصت
growing season	فصلرشدونمو
festive season	جشنکریسمس
close season	فصلصید ماهیو شکار در بریتانیا
high season	فصلتوریست
low season	فصلجذبتوریست
to be in season [in heat]	حشری بودن [جانورشناسی]
everything is good in its season <proverb>	گویند که هرچیز به هنگام خوش است
the rainy season	بارندگی
closed season	فصل منع ماهیگیری یا شکار
season tickets	بلیط فصلی
season ticket	بلیط فصلی
night season	هنگام شب
to be in season [in heat]	آماده جفتگیری بودن [جانورشناسی]
night season	شب هنگام
open season	فصل مجاز ماهیگیری یا شکار
season cracking	ترکی که بعلت عمر زیاد دروسایل یا مهمات تولید میشود
the rainy season	موسم
Every thing is good in its season. <proverb>	که هر چیزى به جاى خویش نیکوست.

Recent search history
Search history is off. Activate

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com