Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
need press theory	نظریه نیاز- فشار
Other Matches
in the press	زیر چاپ
press	فشاراوردن
press	عصاره گرفتن
press	فشردن
press	له کردن
press	فشار دادن
press	قفسه
press	فشار دادن با انگشتان
to press up	سوی بالافشار دادن
to press up	با فشار بالابردن
in the press	تحت طبع
press up	از حالت زاویه به بالانس کشیدن
press-up	از حالت زاویه به بالانس کشیدن
press	مطبوعات
press	چاپ
press	فشردن زور دادن
press	وارداوردن
press	مطبوعات جراید
press	مطبعه
press	ماشین چاپ
press	جمعیت
press	ازدحام
press	فشار
press	ازدحام کردن اتوزدن
press	دستگاه پرس
press	چاپ فشار
press	بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
press	فشار روی دفاع
press	قاب راکت تنیس
press	تاکتیک دفاعی فشرده
press	دستگاه فشار
press	عامل موثر
press	ماشین فشار
press	دادن
sewing press	ماشین کتابدوزی
screw press	منگنه
screw press	قید
rolling press	الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
punching press	پرس سوراخ کننده
press law	قانون مطبوعات
punch press	پرس منگنه
press part	بخش فشرده
extrusion press	اشترانق پرسه
press mark	علامتی که جای کتاب رادرقفسههای کتابخانه نشان میدهد
press hot	فشردن گرم
forging press	پرس چکش کاری
folding press	پرس خم کاری
filter press	صافی فشاری
press key	تکمه فشاری
solids press down	دج ها سوی پایین فشار می اورند
solids press down	اجسام جامد سوی
cutting press	پرس قطع کننده [مهندسی]
treadle press	ماشین چاپ پایی
to send to the press	برای چاپ فرستادن
to press the button	دکمه را فشار دادن در راه انداختن چیزی یا کاری پیش قدم شدن
to press for an answer	با صرار یا فشار پاسخ خواستن
die press	فشردن
to press back	با فشار عقب بردن
to press against any thing	بر چیزی فشار اوردن بچیزی زور اوردن
tiger press	حرکت از بالانس ساق دست به روی کف دست
drill press	متهای که با فشار دست یاماشین چیزی را حفر میکند مته فشاری
drill press	دستگاه مته
press wheel	چرخفشار
drop press	پتک خودکار اهنگری
straightening press	پرس مستقیم کنی
wine press	چرخشت
freedom of the press	ازادی مطبوعات
freedom of the press	ازادی نگارش
hot press	پرس کردن گرم
hydraulic press	پرس هیدرولیکی
hydrostatic press	منگنه ابی
press agent	مامور اگهی و تبلیغ
pneumatic press	پرس بادی
plate press	پرس صفحه باتری
percussion press	پرس ضربهای
oil press	دستگاه عصاری
oil press	چرخ روغن گیری
moulding press	منگنه
power press	پرس
mechanical press	پرس
liberty of the press	ازادی مطبوعات
letter press	نوشته وابسته به عکسها
letter press	مواد چاپی
hot press	مهره
hot press	منگنه ماشین اهار
press gallery	لژ نمایندگان مطبوعات
press vice	منگنه
press gallery	جای ویژه مخبرین جراید درمجلس
press fit	پرس شده
press casting	ریخته گری فشاری
press cast	ریختن تحت فشار
press campaign	مبارزه مطبوعاتی
press brake	پرس خمشی
press board	مقوای فشرده
press bed	بخش زیرین پرس
press attache	وابسته مطبوعاتی
hot press	اهار زدن
hot press	برق انداختن
hot press	جلادادن
hot press	مهره کشیدن
legg press	تمرین تقویت عضلههای پا بافشار دادن وزنه به بالا با پاخوابیده به پشت
printing press	ماشین چاپ
press conference	مصاحبه مطبوعاتی
press conferences	مصاحبه مطبوعاتی
to press ahead with	با زور ادامه دادن
yellow press	مطبوعات جنجالی
in the press conference	در مصاحبه مطبوعاتی
baling press	بالینگ پرس
baling press	پرس متعادل
to press charges against someone	ازکسی قانونی شکایت کردن [کسی را متهم کردن]
press-ups	از حالت زاویه به بالانس کشیدن
press-gangs	دسته مامور جلب مشمولین
press-ganging	دسته مامور جلب مشمولین
press release	مطلب مطبوعاتی
press releases	مطلب مطبوعاتی
gutter press	نگارش هایامطبوعات پست
press report	گزارش خبری
press box	لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
press boxes	لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
press gang	دسته مامور جلب مشمولین
press gangs	دسته مامور جلب مشمولین
press-gang	دسته مامور جلب مشمولین
press-ganged	دسته مامور جلب مشمولین
bench press	پرس میزی
press officer	سخنگوییکارگانیاموسسه
stop press	خبریابخشیکهپسازچاپسایرقسمتهایروزنامهچاپشود
pollen press	فشارگرده
press cutting	برش دهنده فشاری
press bar	دستهفشار
press chamber	حفرهفشار
drawing press	پرس کششی
clean and press	حرکت پرس وزنه برداری
clothes press	گنجه جا رختی
press corps	گروهیازخبرنگارانکهباهمکارمیکنند
lithographic press	چاپزغالی
cabbaging press	پرس هیدرولیک
c frame press	پرس با قالب "سی " شکل
crank press	پرس کششی اهرم
To press ones luck .	لگد به بخت خود زدن
copying press	منگنه سوادبرداری
garlic press	سیرخودکن
etching press	ماشینچاپقلمزن
briquetting press	پرس متعادل یا بالینگ پرس
theory	اصول نظری
theory	علم نظری
value theory	نظریه ارزش
theory	اصل کلی
theory	فرض علمی
theory	تحقیقات نظری
in theory	د رعالم فرض
in theory	درعلم نظری
theory	مباحث ریاصیاتی محض
So much for theory! <idiom>	به اندازه کافی از تئوری صحبت شد.
theory	نگرش
theory	نظریه
theory	نگره فرضیه
second best theory	نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
second best theory	نظریه بهترین دوم
theory of value	نظریه ارزش
theory	فرضیه علمی تعلیم
theory	فرضیه
theory	تئوری
to correct yhe press	چیز چاپ شده غلط گیری کردن
Press the elevator button.	تکمه آسانسور رافشار بدهید
the press of modern life	فشارو نیازمندیهای زندگی امروز
press copy book	دفتر کپیه
rotating table press	پرس مدور
press of sail or canvas	بادبان بفراخور باد
multi stage press	پرس چند طبقه
stretch press die	قالب انبساطی
pressing: standing press	پایهفشار
press of sail or canvas	ان مقداربادبان که باد اجازه دهد
press campaingn or stunt	مبارزه سیاسی بوسیله مقاله نویسی در روزنامه ها
power press extrusion	طریقه اشترانق پرس
press cast process	فرایند ریخته گری فشاری
press (push) one's luck <idiom>	به شانس بستگی داد
column screw press	پرس پیچی ستونی
air operated press	پرس بادی پنوماتیکی
double action press	پرس دو واکنشی
drop forging press	پرس اهنگری حدیدهای
dial feed press	پرس رولور
concrete tile press	پرس صفحهای بتن
drill press vise	گیره ماشینی
die stamping press	پرس حدیده
beam bending press	پرس خم کننده میله
dial feed press	پرس میزی گردان
double accentric press	پرس خارج از مرکز بایاطاقان دوبل
die stamping press	پرس قالب گیری حدیدهای
gap frame press	پرس "سی " شکل
i gave it a slight press	انرا کمی فشار دادم
hand screw press	پرس پیحی دستی
theory of relativity	نظریه نسبیت
theory of rent	نظریه اجاره
theory of saving	نظریه پس انداز
decision theory	تئوری تصمیم
theory of saving	نظریه مربوط به پس انداز
three component theory	نظریه سه مولفهای
consumption theory	نظریه مصرف
transformational theory	نظریه تطور
theory of preformation	فرضیهای که بموجب ان هربخشی ازموجودالی درنطفه موجودبوده بایدبزرگ شود

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com