Dictiornary-Farsi | nervous system | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 213 (11 milliseconds)

English	Persian
nervous system	سلسله عصب
nervous system	دستگاه پی
nervous system	دستگاه عصبی


Search result with all words

autonomic nervous system	دستگاه عصبی نباتی
autonomic nervous system	دستگاه عصبی خود مختار
conceptual nervous system	دستگاه عصبی فرضی
parasympathetic nervous system	دستگاه عصبی پاراسمپاتیک
sympathetic nervous system	دستگاه عصبی خود کار
sympathetic nervous system	دستگاه عصبی سمپاتیک
the nervous system	سلسله پیهای نباتی
vegetative nervous system	دستگاه عصبی نباتی
visceral nervous system	دستگاه عصبی احشایی
peripheral nervous system	دستگاهعصبجانبی
Other Matches

nervous	متشنج
nervous	دستپاچه
nervous	عصبی
nervous	عصبی مربوط به اعصاب عصبانی
nervous	ناارام
nervous breakdown	درماندگی روانی [پزشکی]
nervous breakdown	ناتوانی روانی [پزشکی]
nervous breakdowns	فروباشی روانی
nervous breakdown	بحران روانی
nervous breakdown	فروباشی روانی
nervous systems	دستگاه پی
nervous systems	سلسله عصب
nervous systems	دستگاه عصبی
nervous breakdown	واماندگی روانی [پزشکی]
nervous breakdowns	بحران روانی
nervous wreck	بینهایتعصبانیونگران
nervous prostration	ضعف اعصاب
nervous prostration	کسالت اعصاب
nervous wreck	آدم بی نهایت عصبانی و نگران
nervous Nelly	آدم همیشه نگران و دلواپس
nervous prostration	سستی پی خستگی اعصاب
nervous nellie	ادم محافظه کار و بی خاصیت
nervous nellie	ادم ترسو و بی اثر
nervous Nellie <idiom>	شخص بزدل وترسو
linear system [system of linear equations]	دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
the system of	the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
cw system	سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
c.g.s. system	دستگاه سگث
system	سامانه
value system	نظام ارزشها
p system	سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
an system	سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
i.f.f. system	دستگاه تشخیص
system	سازمان
system	رشته دستگاه
system	طرز اسلوب
system	جهاز
system	نظم ترتیب
system	دستگاه
system	سلسله رشته
system	طریقه
system	طرز روش
system	سلسله
system	مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system	تشکیلات
system	نظام سیستم
system	نظم منظومه
system	روش اصول
system	ترتیب
system	قاعده رویه
system	مجموعه سازمان
system	منظومه
the system of	رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
system	همستاد روش
system	نظام
system	همست
system	سیستم
system	سازگان
system	هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
system	اصول وجود
system	اسلوب
magnet system	سیستم اهنربایی
interphone system	سیستم تلفنی
london system	سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
system loader	بارکننده سیستم
system of units	دستگاه یکانها
system overhead	مازاد سیستم
lymphatic system	دستگاه لنفاوی
system of ventilation	سیستم تهویه
system of units	دستگاه واحدها
system of units	سلسه احاد
limbic system	دستگاه کناری
system of forces	دستگاه نیروها
System Monitor	امکانی در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده اجرای منابع PC را میادهد و اگر وسیله اشتراکی دارند بررسی میکند
system mangement	مدیریت سیستم
system maintenance	تامین و نگهداری سیستم
system log	گزارش روزانه عملیات سیستم
isolated system	سیستم منزوی
system log	شرح ماوقع سیستم
system overhead	بالاسری سیتم
irrigation system	شبکه ابیاری
vantilating system	سیستم تهویه
magnetic system	سیستم مغناطیسی
system library	کتابخانه سیستم
total system	سیستم کامل
system generation	ایجاد سیستم
measuring system	سیستم سنجش
merit system	نظام شایستگی نگر
system follow up	ارزیابی و بررسی مستمرسیستم جدید نصب شده به منظور مشاهده میزان عملکرد ان طبق طرح
system flowchart	نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
microcomputer system	سیستم ریزکامپیوتری
miniature system	خرده نظام
mixed system	نظام مختلط
mksa system	دستگاه مکثا
mnemonic system	نظام یادیار
mature system	سیستم کامل
system generation	تولید سیستم
system interrupt	وقفه سیستم
maroczy system	سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
makagonov system	سیستم ماکاگونوف در دفاع هندی شاه شطرنج
system international	سیستم بین المللی
system installation	نصب سیستم
management system	سیستم مدیریت
management system	سیستم اداره
system indicator	طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
market system	نظام بازار
system implementation	پیاده سازی سیستم
system generator	مولد سیستم
modern system	نظام نوین
freshwater system	سیستم لوله کشی اب شیرین
system's design	طرح سیستم
system's design	ساختمان سیستم
system unit	محفظه سیستم
system time	ساعت سیستم
system time	زمان سیستم
system testing	ازمایش سیستم
system test	ازمون سیستم
system study	مطالعه سیستم
system standard	استانداردسیستم
system standard	معیار سیستم
system software	نرم افزار سیستم
household system	نظام خانوادگی
household system	نظام تولیدخانوادگی
system's design	مدل سیستم طرزساخت سیستم
tandem system	سیستم دو پشته
geniculostriate system	دستگاه مخطط زانویی
geocentric system	دستگاه زمین مرکزی
giorgi system	دستگاه جورجی
text system	سیستم متن
the vascular system	سلسله اوندهاومجراها
tetragonal system	دستگاه چهار گوشهای
teleran system	نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
tectopulvinar system	دستگاه بامی- پروانهای
tax system	نظام مالیاتی
heliocentric system	دستگاه خورشید مرکزی
target system	سیستم هدفهای میدان تیر سری هدفهای مستقر در یک منطقه
target system	سیستم هدفها
hexagonal system	دستگاه شش گوشهای
system security	حفافت سیستم
hydraulic system	سیستم هیدرولیک
system programming	برنامه نویسی سیستم
information system	سیستم اطلاعاتی
information system	سیستم اطلاعات
system programmer	برنامه نویس سیستم
inquiry system	سیستم پرسش- پاسخ
integrate system	سیستم مجتمع
system program	برنامه سیستم
system priorities	تقدم های سیستم
interactive system	سیستم فعل و انفعالی
system planning	طرح ریزی سیستم
intercommunication system	ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
system programs	برنامههای سیستم
system resource	وسیله سیستم
system resource	منبع سیستم
ignition system	سیستم احتراق موتور
illuminating system	سیستم روشنایی
system resolution	تفکیک سیستم کار دستگاه
incentive system	نظام تشویقی
indeterminate system	سیستمی که وضعیت منط قی
indeterminate system	آن قابل پیش بینی نیست
system reset	راه اندازی مجدد سیستم
induction system	سیستم مکش
system prompt	اعلان سیستم
telephone system	سیستم تلفن
intercommunication system	سیستم ارتباط بین اطاقهای یک اداره بوسیله بلندگو
modern system	نظام جدید
system analyst	تحلیل گر سیستم
system analysis	تحلیل سیستم
synchronous system	سیستم همگام
power system	شبکه نیرو
power system	سیستم قدرت سیستم انرژی
practical system	دستگاه یکانهای عملی
symmetrical system	جریان متقارن
price system	نظام قیمت
price system	نظام قیمتی
price system	نسبت و رابطه قیمتها با هم
swiss system	نوعی روش تعیین حریف در مسابقات شطرنج
swiss system	سیستم سویس
polyphase system	دستگاه چندفاز
system analysis	سیستم انالیز
system analysis	روش تجزیه وتحلیل جریان کار
system analyst	تحلیلگر سیستم
parallel system	شبکه موازی
payroll system	سیستم پرداخت حقوق
phonetic system	سیستم صوتی
system analysis	انالیز سیستم
physiocratic system	روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
system analysis	تحلیل سازگان
planetary system	سیستم خورشیدی
planetary system	شمسی
planning system	نظام برنامه ریزی
point system	شرط بندی براساس امتیاز
ptolemaic system	هئیت بطلیموسی
supervisory system	سیستم نافر
quantized system	دستگاه کوانتایی
smyslov system	سیستم اسمیسلوف در دفاع گرونفلد
sewerage system	شبکه فاضلاب
respiratory system	دستگاه تنفسی
sewage system	شبکه فاضلاب
rhombohedral system	دستگاه لوزوجهی