Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
net domestic output
تولید خالص داخلی
Other Matches
domestic
خانگی
domestic
وطنی
domestic
محلی
domestic
داخلی
domestic
بومی
domestic
خانوادگی
domestic
اهلی
domestic
رام بومی
domestic
خانه دار
domestic
مستخدم یاخادمه
domestic animals
حیوانات اهلی
domestic consumption
مصرف خانگی
domestic disturbances
اغتشاشات داخلی
domestic disturbances
اختلافات داخلی
domestic dualism
دوگانگی داخلی
domestic economy
اقتصاد داخلی
domestic economy
اقتصاد محلی
domestic emergencies
بحرانهای داخلی
domestic science
رجوع شود به economics home
Domestic Revival
سبک احیای زندگی
domestic transport
حمل و نقل داخلی
domestic trade
بازرگانی داخلی
domestic products
محصولات داخلی
domestic tariff
تعرفه داخلی
domestic problem
مساله خانوادگی
domestic servant
نوکر
domestic market
بازار داخلی
domestic industry
صنعت داخلی
domestic fuel
سوخت خانگی
domestic emergencies
موادضروری داخلی
domestic vault
طاق گنبدی
principal of domestic jurisdiction
اصل صلاحیت ملی
net domestic product
محصول خالص داخلی
gross domestic product
تولید ناخالص داخلی
domestic waste water
فاضلاب خانگی
domestic air traffic
خطوط هوایی داخلی
domestic air traffic
رفت وامد هواپیماهای داخلی
domestic capital formation
تشکیل سرمایه داخلی
domestic intercity freight traffic
حمل نقل بار بین شهری بوسیله راه آهن
output
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد
output
انرژی خروجی
output
برونداد بروندهی
output
برون گذاشت برونگذار
output
برونداد
output
کارکرد فرفیت
output
ستانده
output
بازداده
output
برون ده
output
تولیدی
output
محصول
output
عمل ارسال اطلاع یا داده از منبع به کاربر
output
که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر
output
کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
output
ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود
output
حالت کامپیوتر که داده از فضای ذخیره سازی داخلی یا CPU به وسیله خارجی منتقل شود
output
1-نرم افزار فرمت کردن داده یا برنامه
output
به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند
output
مجموعه رکوردها که کاملا طبق پارامترهای مختلف پردازش شده اند
output
وسیلهای که
output
امکان نمایش اطلاعات میدهد
output
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
output
ارسال داده از یک کامپیوتر به صفحه نمایش یا چاپگر
output
ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
output
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
output
بخشی از حافظه که حاوی داده ارسالی به وسیله خروجی دیگر است
output
داده یا اطلاع تولید شده پس از پردازش با کامپیوتر.
output
برون داد
output
برونداد محصول
output
خروجی
output
بازده
output
تولید
output electrode
الکترد خروجی
output channel
مجرای خروجی
output meter
سنجه انرژی خروجی
output channel
کانال خروجی
output circuit
مدار خروجی لامپ الکترونی
output control
تنظیم انرژی خروجی
output media
رسانه خروجی
output listing
سیاهه خروجی
output data
داده خروجی
output impedance
امپدانس خروجی
output device
دستگاه خروجی
output impedance
ناگذرایی خروجی
output equipment
تجهیزات خروجی
output pentode
لامپ پنج قطبی خروجی
output capacitance
فرفیت خروجی
net output
تولید خالص
optimum output
تولید بهینه
optimum output
تولید مطلوب
national output
تولید ملی
output area
ناحیه
motor output
توان موتور
motor output
قدرت خروجی موتور
monopoly output
تولید انحصاری
output amplifier
تقویت کننده خروجی
output area
خروجی
output area
ناحیه خروجی
output bound
وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را باسرعتی کمتر از ورود داده هاانجام بدهد
output bound
کران خروجی
output box
جعبه فیوز
output buffer
میانگیر خروجی
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
output per head
تولید سرانه
output per head
بازده سرانه
per capita output
تولید سرانه
potential output
تولید بالقوه
power output
توان خروجی
output tube
لامپ خروجی
rate of output
نرخ تولید
rate of output
میزان تولید
rated output
توان نامی
reactor output
توان راکتور
tatal output
خروجی کل
voice output
خروجی صوتی
voice output
خروجی به صورت صدا
output devices
شیوههایتولید
output jack
جکخروجی
output monitor
صفحهنمایشگرخارجی
input/output
مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
guarded output
خروجی حفاظ دار
[مهندسی برق]
[الکترونیک]
peak output
حداکثر تولید
output voltage
ولتاژ ثانویه فشار الکتریکی ثانویه
output voltage
ولتاژ خروجی
output power
توان خروجی
output process
فرایند خروجی
output rate
نرخ تولید
output resonator
همنواگر جعبهای خروجی
output routine
روال خروجی
output shaft
محور خروجی
output speed
سرعت خروجی
output stage
مرحله خروجی
output state
حالت خروجی
output stream
مسیل خروجی
output stream
نهر خروجی
output transformer
مبدل خروجی
output triode
لامپ تریود خروجی
output unite
واحد خروجی
output variability
تغییرات تولید
cardiac output
برونده قلبی
generator output
قدرت مولد
effective output
خروجی موثر
effective output
بازداده موثر
effective output
دبی موثر
input/output
سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
input/output
اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند
input/output
وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
input/output
بررسی
graphic output
خروجی گرافیکی
best profit output
profit best
actual output
بازداده فعال
aggregate output
تولید کل
input output
ورودی خروجی
increase of output
افزایش توان
total output
تولید کل
average output
محصول متوسط
battery output
توان برونداد باطری
best profit output
محصول در بیشترین مقدارسود
input/output
مدیریت و کنترل میکند
input/output
وسیله جانبی
input/output
دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند
input/output
ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم
light output
خروجی نور
input/output
سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
cardiac output
بازده قلبی
actual output
دبی موثر
marginal output
تولید نهائی
maximum output
خروجی حداکثر
input/output
کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد.
input/output
آدرس فعلی آن در حین اجرا وارد میشود
input/output
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
input/output
پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
input/output
اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترلی امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد
input/output
استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
simultaneous input/output
ورودی و خروجی همزمان
hard-copy output
نسخه
[خروجی]
چاپی
output
[of a circuit or device]
خروجی
[مهندسی برق]
[الکترونیک]
capital output ratio
ضریب سرمایه گذاری
input output control
کنترل ورودی- خروجی
universal output transformer
مبدل صوتی عمومی
copy output mode
روکشخروجیکپی
capital output ratio
نسبت سرمایه به تولید
feeder output tray
سینیخروجیتغذیهکننده
input
[output]
request
درخواست داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
input/output file
داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
input/output device
دستگاه داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
input/output module
واحد داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
input/output instruction
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
input/output statement
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
power output stage
طبقه خروجی
serial input\output
ورودی و خروجی سری
maximum output voltage
ولتاژ خروجی حداکثر
input output redirection
تعیین مسیر ورودی- خروجی
input output processor
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
input output procedure
رویه ورودی- خروجی
output per unit of displacement
توان در واحد جابجایی
output per unit of displacement
توان در واحد تغییر مکان
input output ports
مدخلهای ورودی- خروجی
input output order
ترتیب ورودی- خروجی
input output operation
عملکرد ورودی- خروجی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com