Dictiornary-Farsi | neutral zone | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)

English	Persian
neutral zone	منطقه خنثی
neutral zone	منطقه بی طرف
neutral zone	منطقه بیطرف


Other Matches

neutral	بیطرف
neutral	خلاص
neutral	بیطرفی
neutral	سیستمی که پاس ولتاژ و صفر دست در آن بیانگر اعداد با دیگری 100 است
neutral	بدون هیچ وضعیت یا در پایه یا ولتاژ 0
neutral	بیرنگ
neutral	نادر گیر
neutral	بدون جانبداری خنثی
neutral	بی طرف
neutral	خنثی
neutral	بی اثر
it is u. to remain neutral	بیطرف ماندن کارعاقلانه یامصلحت نیست
neutral stability	پایداری خنثی
neutral state	حالت خنثی و بی اثر
neutral state	حالت بی طرفی سیاسی
neutral states	دول بیطرف
neutral stability	پایداری بی تفاوت
neutral spirits	الکل سفید
neutral soil	خاکی که نه خاصیت اسیدی دارد نه قلیائی یعنی پ هاش ان مساوی 7است
neutral soil	خاک خنثی
neutral rocks	سنگهای خنثی
neutral relay	رله ناقطبی
neutral red	قرمز خنثی
neutral indicator	شاخصسوخت
neutral color	رنگ بی فام
neutral stimulus	محرک بی اثر
neutral stress	تنش خنثی
neutral wire	سیم خنثی
neutral wire	سیم صفر
neutral wire	سیم نول
neutral wire	سیم وسط
grounded neutral	سیم میانی زمین
neutral wire	سیم میانی
neutral vowel	صدای له شده
voltage to neutral	ولتاژ اتصال ستارهای
neutral transmission	مخابره خنثی
neutral terminal	قطب مدار خنثی
neutral technology	تکنولوژی بی طرف در رابطه با عوامل تولید
neutral technology	تکنولوژی خنثی
neutral tax	مالیات خنثی
neutral tax	مالیات بی طرف
neutral potential	پتانسیل خنثی
neutral position	محل بی اثر
neutral point	نقطه نول
neutral point	نقطه صفر
neutral position	وضعیت بی باری
neutral earth	زمین خنثی
neutral earth	زمین کردن نقطه صفر
neutral equilibrium	تعادل خنثی
neutral equilibrium	تعادل بی طرف
neutral equilibrium	تعادل بی تفاوت
neutral fibre	تار خنثی
neutral flame	شعله خنثی
neutral ground	سیم زمین خنثی
neutral line	خط بی اثر
neutral point	نقطه بی اثر
neutral corner	گوشههای رینگ بوکس درموقع استراحت
neutral conductor	سیم صفر
neutral conductor	سیم خنثی
neutral position	وضعیت خنثی یا خلاص حالت خلاص یا بی باری
neutral pole	قطب خنثی
neutral conductor	سیم میانی
neutral atmosphere	چوبی اثر
neutral axis	محور خنثی
neutral axis	محور بی تنش تار خنثی
neutral axis	میان تار بی تنش
neutral brick	اجر نسوز
neutral burning	سوزش دوطرفه حبههای باروت خرج
neutral conductor	سیم نول
neutral point	نقطه خنثی
neutral service wire	عایقسیممات
neutral density faceplate	صفحه رنگی تلویزیون
phase to neutral voltage	ولتاژ فازی
neutral rate of interest	نرخ بهره خنثی
line to neutral voltage	ولتاژ فازی
inner zone	منطقه اتش داخلی
inner zone	منطقه داخلی
zone	ناحیه دسته بندی
zone	کمربند حبه باروت
zone	دفاع منطقهای
zone	مدار
zone	منطقه دفاعی
zone	منطقه Prohibited-Neutral-Occupation
zone	حیطه محدوده
zone	نوار
zone	زون
zone	محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
zone	ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است
zone	محوطه
zone	منطقه عمل
zone	بخش
zone	قلمرو
zone	مدارات
zone	کمربند
zone	منطقه ناحیه
zone	حوزه
zone	محات کردن جزو حوزهای به حساب اوردن
zone	ناحیهای شدن
zone	ناحیه
zone	منطقه
defending zone	نقطهدفاعی
attacking zone	منطقهحمله
zone time	وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
sublittoral zone	نوار زیر کرانهای
zone ride	کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
school zone	قلمرومدرسه
service zone	بخشسرویسزدن
battle zone	منطقهجنگی
exclusion zone	مکانممنوعه
smokeless zone	مناطقیکهدرآنهاسیگارکشیدنممنوعاست
plastic zone	منطقهای که در ان خاکها زیر و رو میشوند
zone refining	پالایش منطقهای
zone purification	تصفیه منطقهای
zone punch	سوراخ دسته بندی
pickup zone	منطقه بارگیری و بار کردن وسایل
photic zone	نوار نوری
oral zone	ناحیه دهانی
somatosensory zone	منطقه حسهای تنی
strike zone	منطقه خط سیر
zone of fire	منطقه تیر
strike zone	سیرمجاز گوی چوگان زن
sublittoral zone	زون زیرکرانهای
plastic zone	منطقه ثانویه قیف انفجارگلوله
skip zone	منطقه کور رادیویی
separation zone	منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
separation zone	منطقه حد
sensitive zone	منطقه حساس
saturated zone	منطقه اشباع
safety zone	بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
red zone	دایره قرمز صفحه هدفگیری
prohibited zone	حریم
prohibited zone	منطقه ممنوعه
tensile zone	منطقه کششی
the frigid zone	منطقه افسرده
zone of acceptability	منطقه قابل قبول
zone of action	منطقه عمل
zone of action	منطقه عملیات یکان
zone of aeration	منطقه هواگیر
zone of contact	ناحیه تماس
zone of contact	محل برخورد
zone of dispersion	منطقه پراکندگی گلوله ها
zone of fire	منطقه اتش منطقه تیراندازی
zone fire	اتش درو در عمق
zone fire	اتش درو
the frigid zone	منطقه منجمده
torrid zone	منطقه حاره
weight zone	مربع وزن گلوله
zone bits	بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند
zone bits	بیت منطقه بیت دسته بندی
zone decimal	دسته بندی اعشاری
zone decimal	دسته بندی ده دهی
zone defence	دفاع منطقهای
shadow zone	منطقه کور عمق اب
erogenous zone	ناحیه شهوتزا
communication zone	منطقه مواصلات
commutation zone	ناحیه کموتاسیون
contiguous zone	منطقه مجاور
contiguous zone	منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
control zone	منطقه کنترل هوایی
convergence zone	منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
danger zone	منطقه خطر
dead zone	زاویه بیروح
defense zone	منطقه پدافند
demilitarized zone	منطقه بی طرف
demilitarized zone	منطقه غیرنظامی
depletion zone	ناحیه تخلیه
control zone	منطقه فضای هوایی تحت کنترل
drop zone	منطقه فرود
drop zone	منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
drop zone	منطقه فرود چترباز
edge zone	اطراف لبه
combat zone	منطقه رزمی منطقه نبرد
combat zone	منطقه رزم
buffer zone	منطقه پیشگیری
buffer zone	منطقه تامین
buffer zone	منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
time zone	منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
time zone	منطقه ساعتی جهانی
active zone of well	حوزه فعال چاه
active zone of well	حوزهای که چاه را تغذیه میکند
aphotic zone	طبقه تاریک اقیانوس
aphotic zone	لایه تاریک اقیانوس
attack zone	منطقه حمله
attacting zone	منطقه دروازه
back zone	منطقه عقب زمین والیبال
beatten zone	منطقه مورد اصابت
beatten zone	منطقه مضروبه
aeration zone	منطقه هواگیر
blind zone	منطقه کور
coastal zone	منطقه ساحلی
edge zone	ناحیه لبه
end zone	منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
equisignal zone	منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
intermediate zone	ناحیه ی میانی
interference zone	ناحیه ی تداخل امواج
intemperate zone	منطقه غیر معتدل یرد یا بسیارگرم
indifference zone	ناحیه خنثی
identification zone	منطقه تشخیص هواپیماهای دشمن
identification zone	منطقه تشخیص هدف
hypnogenic zone	ناحیه خواب زا