English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 56 (4 milliseconds)
English Persian
news vendor روزنامه فروش
Other Matches
vendor دستفروش
vendor کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
vendor مین کننده محصولات سخت افزاری و نرم افزاری
vendor سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
vendor بایع
vendor فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
vendor فروشنده
third party vendor فروشنده دسته سوم
computer vendor فروشنده کامپیوتر
vendor rating طبقه بندی فروشندگان
vendor rating رده بندی فروشندگان براساس سابقه انها
Thats no news to me. این برایم خبر جدیدی نیست ( قبلا می دانستم )
what news چه خبر تازه دارید
what news خبرتازه چه دارید
news اوازه
news خبر
keep up with the news <idiom> حفظ اطلاعات
news اخبار
They were devastated by the news. این خبر آنها را بسیار پریشان کرد.
Job's news خبر بد
news agencies آژانس خبری
hot news خبر دست اول
news agency بنگاه خبرگزاری
news agencies بنگاه خبرگزاری
news agency آژانس خبری
The news got round that he has come. خبرپیچیدکه اوآمده است
The news shocked me. این خبر مرا تکان داد (هول کردم )
What is the latest news? آخرین خبرها ( اخبار ) چیست ؟
That was exhilarating news. روح این خبر روحم را شاد کرد
The news bowled her over . این خبر کمرش را شکست
break the news <idiom> اول ازهمه خبر را رساندن
unofficial news خبر غیر رسمی
news stand جایگاه فروش روزنامه
news-stand جایگاه فروش روزنامه
news-stands جایگاه فروش روزنامه
news conference مصاحبه و کنفرانس مطبوعاتی
news conferences مصاحبه و کنفرانس مطبوعاتی
good news مژده
good news خبر خوش
impartation of news رساندن یا ابلاغ خبر
news agent روزنامه فروش
news agent خبرگزار
news room اطاق روزنامه خوانی
to break news فاش کردن اخبار
news reader نرم افزاری که به کاربر امکان مشاهده لیست گروههای خبری و خواندن مقالات چاپ شده در هر گروه یا ارسال آن مقاله را میدهد
to skim ones the news به اخبارنگاهی سطحی کردن
news print کاغذروزنامه
news writer خبرنگار
He cried the news all over the town . با داد وفریاد خبررا ؟ رشهر پرکرد
daily news paper روزنامه یومیه
The news caused a sensation. خبر مثل توپ صدا کرد
to pass on [information or news] به بقیه اطلاع دادن
Bad news travels fast . <proverb> خبرهاى بد سریع پخش مى شوند.
Lets suppose the news is true . حالا فرض کنیم که این خبر صحیح با شد
To pass the news by word of mouth . خبری را در دهان به دهان پخش کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com