Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 78 (5 milliseconds)
English	Persian
news writer	خبرنگار
Other Matches
writer	مصنف
writer	راقم نگارنده
writer	مولف
writer	نویسنده
writer	نگارنده
report writer	گزارش نویسی
ink writer	در تلگراف مرکب نویس
letter writer	کتاب
letter writer	نامه نگاری
letter writer	نامه نویس
letter writer	کاغذ نویس
manifold writer	ماشینی که چندین نسخه باکاغذ برگردان بر میدارد
the present writer	این بنده این جانب
the present writer	مولف
technical writer	نویسنده فنی
sign writer	تابلو نویس
the present writer	نویسنده
report writer	نویسنده گزارش
stroke writer	ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
type writer	ماشین تحرر
type writer	حرف نگار
ghost-writer	کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
writer's cramp	دست گرفتگی
ghost writer	کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
sign writer	لوحه نویس
writer to the signet	مشاور حقوقی اسکاتلندی
gather writer	تمرکز اطلاعات در داخل یک رکورد فیزیکی
black writer	چاپگری که در آن تونر به نقاط گرم شده توسط اشعه لیزر می چسبد برای اسکن کردن تصویر
type writer	ماشین تحریر
to make good as a writer	نویسنده موفقی شدن
He fabcies himself as a writer (author).	به خیال خودش نویسنده است
band street writer	یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت BUNDSOFTWARE BROADER ساخته شده است
console type writer	ماشین تحریر میز فرمان
what news	چه خبر تازه دارید
what news	خبرتازه چه دارید
keep up with the news <idiom>	حفظ اطلاعات
Thats no news to me.	این برایم خبر جدیدی نیست ( قبلا می دانستم )
news	اخبار
news	خبر
news	اوازه
What is the latest news?	آخرین خبرها ( اخبار ) چیست ؟
news agency	بنگاه خبرگزاری
news conferences	مصاحبه و کنفرانس مطبوعاتی
That was exhilarating news.	روح این خبر روحم را شاد کرد
The news bowled her over .	این خبر کمرش را شکست
break the news <idiom>	اول ازهمه خبر را رساندن
news conference	مصاحبه و کنفرانس مطبوعاتی
hot news	خبر دست اول
They were devastated by the news.	این خبر آنها را بسیار پریشان کرد.
Job's news	خبر بد
news-stands	جایگاه فروش روزنامه
news-stand	جایگاه فروش روزنامه
news stand	جایگاه فروش روزنامه
The news shocked me.	این خبر مرا تکان داد (هول کردم )
The news got round that he has come.	خبرپیچیدکه اوآمده است
news vendor	روزنامه فروش
good news	خبر خوش
impartation of news	رساندن یا ابلاغ خبر
to skim ones the news	به اخبارنگاهی سطحی کردن
to break news	فاش کردن اخبار
news agent	روزنامه فروش
news agent	خبرگزار
news reader	نرم افزاری که به کاربر امکان مشاهده لیست گروههای خبری و خواندن مقالات چاپ شده در هر گروه یا ارسال آن مقاله را میدهد
news room	اطاق روزنامه خوانی
good news	مژده
unofficial news	خبر غیر رسمی
news agency	آژانس خبری
news agencies	آژانس خبری
news agencies	بنگاه خبرگزاری
news print	کاغذروزنامه
The news caused a sensation.	خبر مثل توپ صدا کرد
daily news paper	روزنامه یومیه
to pass on [information or news]	به بقیه اطلاع دادن
He cried the news all over the town .	با داد وفریاد خبررا ؟ رشهر پرکرد
To pass the news by word of mouth .	خبری را در دهان به دهان پخش کردن
Lets suppose the news is true .	حالا فرض کنیم که این خبر صحیح با شد
Bad news travels fast . <proverb>	خبرهاى بد سریع پخش مى شوند.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com