Dictiornary-Farsi | news-stands | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 62 (4 milliseconds)

English	Persian
news-stands	جایگاه فروش روزنامه


Other Matches

stands	جایگاه تماشاگران
he stands first in his class	اول است
ho stands for water	نماینده اب است O2H
one-night stands	رابطهی جنسی یک شبه نه مداوم
heart stands still <idiom>	خیلیوحشت زده بودن
Everybody stands in awe of him.	ازهمه زهر چشم گرفته است
music stands	میزی که نت های موسیقی را روی آن گذاشته و جلو نوازنده قرار میدهند
one-night stands	نمایش یک شبه
one-night stands	برنامهی یک باره
one-night stands	تک برنامه
he stands first in his class	او در کلاس خود
It stands to reason that ...	منطقا
It stands to reason that ...	بدیهی است که...
it stands metres	قدش 3 متر است
one's hair stands on end	موی تن ادم راست میشود
He stands there like a duck in a thunder storm. <idiom>	مانند خر در گل گیر کرده. [اصطلاح مجازی]
what news	خبرتازه چه دارید
what news	چه خبر تازه دارید
Thats no news to me.	این برایم خبر جدیدی نیست ( قبلا می دانستم )
news	اوازه
news	خبر
news	اخبار
keep up with the news <idiom>	حفظ اطلاعات
Job's news	خبر بد
They were devastated by the news.	این خبر آنها را بسیار پریشان کرد.
The news got round that he has come.	خبرپیچیدکه اوآمده است
The news shocked me.	این خبر مرا تکان داد (هول کردم )
to skim ones the news	به اخبارنگاهی سطحی کردن
What is the latest news?	آخرین خبرها ( اخبار ) چیست ؟
That was exhilarating news.	روح این خبر روحم را شاد کرد
break the news <idiom>	اول ازهمه خبر را رساندن
The news bowled her over .	این خبر کمرش را شکست
hot news	خبر دست اول
news agency	آژانس خبری
news reader	نرم افزاری که به کاربر امکان مشاهده لیست گروههای خبری و خواندن مقالات چاپ شده در هر گروه یا ارسال آن مقاله را میدهد
news print	کاغذروزنامه
news agent	خبرگزار
news agent	روزنامه فروش
impartation of news	رساندن یا ابلاغ خبر
good news	خبر خوش
good news	مژده
news conferences	مصاحبه و کنفرانس مطبوعاتی
news conference	مصاحبه و کنفرانس مطبوعاتی
news-stand	جایگاه فروش روزنامه
news stand	جایگاه فروش روزنامه
news room	اطاق روزنامه خوانی
news vendor	روزنامه فروش
news agency	بنگاه خبرگزاری
news agencies	آژانس خبری
news agencies	بنگاه خبرگزاری
unofficial news	خبر غیر رسمی
to break news	فاش کردن اخبار
news writer	خبرنگار
to pass on [information or news]	به بقیه اطلاع دادن
The news caused a sensation.	خبر مثل توپ صدا کرد
He cried the news all over the town .	با داد وفریاد خبررا ؟ رشهر پرکرد
daily news paper	روزنامه یومیه
To pass the news by word of mouth .	خبری را در دهان به دهان پخش کردن
Bad news travels fast . <proverb>	خبرهاى بد سریع پخش مى شوند.
Lets suppose the news is true .	حالا فرض کنیم که این خبر صحیح با شد
She is handicapped by her age . Her age stands in her way .	سنش مانع کار او است ( مانعی درراه اوست )