Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 140 (7 milliseconds)
English	Persian
note values	انواعنت
Other Matches
values	تقویم کردن
values	قیمت
values	بها
values	ارزش
values	نقط ه شروع
values	هنگام مقداردهی اولیه به متغیرها در شروع یک برنامه
values	ارج
values	اعتبار
values	گرامی داشتن
values	قدردانی کردن
values	قیمت کردن
values	مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
values	آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
values	مقدار
values	قدر مقدار
critical values	مقادیر شاخص
rest values	انواعسکوت
extrinsic values	ارزشهای بیرونی
extreme values	ارزشهای فوق العاده
extreme values	مقادیر انتهایی
extreme values	مقادیر کرانی
characteristic values	مقادیر مشخصه
tristimulus values	مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند
discrete values	مقادیر مجزا
threshold limit values	استانه مقدارهای حدی
comma-separated values [CSV]	اعداد بوسیله ویرگول از هم جدا شده [علوم کامپیوتر]
allport vernon lindzey study of values	ارزش سنج الپورت- ورنون- لیندزی
Please note [that] ...	قابل توجه است که
to take note of	ملاحظه کردن
take note of	اتخاف سند کردن
take note	اتخاذ سند کردن
note of a	علامت تعجب
whole note	گرد
i will note it down	یاد داشت میکنم
d. note	درخواست پرداخت
note of a	نشان شگفت
note	درنظر گرفتن
note	خاطرات یادداشت
note	تبصره یادداشت ها
note	یادداشت کردن
note	اهنگ صدا نت موسیقی
note	توجه
note	بخاطرسپردن
note	کلید پیانو
note	اسکناس
note	توجه کردن ذکر کردن
note	ملاحظه کردن
note	نت موسیقی نوشتن
note	ثبت کردن
note	نامه رسمی
note	نامهای که به وسیله نماینده سیاسی به حکومت خارجی تسلیم میشودaide-memoire
note	تبصره قبض
note	تفسیر
note	pro-memoria
note	سند
note	یادداشت
note	تذکر
note paper	کاغذ رقعهای
half-note	نیم پرده
note of hand	قبض عندالمطالبه
note paper	کاغذ نویسی
note verbal	verbal
freight note	سندکرایه و بارکشی
sixteenth note	نت یک شانزدهم
note book	دفتر کتابچه
note book	دفتریاد داشت
marginal note	حاشیه
key note	مایه نما
issue note	برگه صدور
freight note	صورتحساب هزینه حمل
ground note	نت زمینه
grace note	نتی که به اهنگ برای زیبایی اصلی اضافه میگردد
packing note	فهرست بسته بندی
packing note	گواهی بسته بندی
verbal note	شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
promissory note	فته طلب یا پته طلب قبض عندالمطالبه
worthy of note	قابل ملاحظه
promissory note	سند ذمهای
sick note	گواهیپزشکیاستعلاجی
promissory note	سند بدهی
promissory note	برگه بدهی
promissory note	اسناد اعتباری
treasury note	اسکناس صادره از طرف خزانه
quarter note	نت یک چهارم
recommendatory note	پی نوشت
rectification note	اصلاحیه
half note	نیم پرده
promissory note	فته طلب
borrower's note	قبض بدهکاری
time note	سند یا قبض مدت دار
to make a note of	یاد داشت کردن
to sund a note	نواختن یک نت
key note	معرف مایه
credit note	اعلامیه بستانکاری
callective note	بیانیه یا یادداشت دسته جمعی
consignment note	اعلامیه حمل
consignment note	سند ارسال کالا
consignment note	بارنامه
contents note	فهرست محتوای بسته بندی
contract note	سند قرارداد
contract note	سند مقاطعه توافق نامه
bank note	چک تضمین شده سند در وجه حامل
credit note	برگ بستانکار
credit note	سند بدهی
advice note	حواله پیش پرداخت
advice note	دستورپیش پرداخت
advice note	یادداشت اطلاع
bank note	چک تضمین شده
bank note	اسکناس
bank note	پول
cover note	بیمه نامه موقت
cover note	گواهی بیمه نامه
cover note	گواهی پوشش بیمه
demand note	سفته
demand note	چک تمسک
eighth note	نت اکتاو
promissory note	سفته
eighth note	نت یک هشتم
credit note	صورت وضعیت اعتباری
foot note	پی نوشت
foot note	پانوشت
foot note	زیرنویس
demand note	مطالبه نامه
delivery note	حواله تحویل
covering note	بیمه نامه موقت
debit note	سند هزینه
delivery note	فهرست کالاهای در حال حمل
debit note	صورتحساب بدهی
debit note	رسید بدهکار
goods received note	برگه دریافت کالا
materials returned note	برگه مواد برگشتی
railway consignment note	سند ارسال کالا با راه اهن
materials returned note	یادداشت مواد عودت داده شده
A sharp note(reply).	نامه (جواب ) تند ( شدید اللحن )
air consignnment note	قبض حمل هوایی
block note paper	دسته کاغذیاد داشت
I must make a special note of that.	من باید یادداشت ویژه ای برای این مورد بکنم.
inland waterway consignment note	صورت ارسال بار از طریق ابراه داخلی
To make an apt remark . To stpike the right note.	بجا سخن گفتن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com