Dictiornary-Farsi | nuclear size | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 194 (9 milliseconds)

English	Persian
nuclear size	اندازه هسته


Other Matches

non-nuclear	غیراتمی
non-nuclear	ناوابسته به اتم و نیروی اتمی
non-nuclear	نااتمی
nuclear	هستهای
nuclear	مربوط به اتمی
nuclear	اتمی
nuclear	مغزی
nuclear radiation	تشعشع هستهای
nuclear parity	قدرت اتمی یکسان
nuclear parity	همطرازی اتمی
nuclear number	عدد جرمی
nuclear magneton	مگنتون هسته
nuclear particle	هستک
nuclear pile	پیل هستهای
nuclear power	نیروی هستهای
nuclear power	انرژی هستهای
nuclear radius	شعاع هسته
nuclear reaction	فرایند هستهای
nuclear reaction	واکنش هستهای
nuclear reactors	راکتور هستهای
nuclear dud	بمب عمل نکرده اتمی
nuclear fusion	همجوشی هستهای
nuclear energy	انرژی هستهای
nuclear electron	الکترون هسته
nuclear electricity	الکتریسیته هستهای
nuclear detector	اشکارساز هستهای
nuclear corrosion	فرسایش هستهای
nuclear chemistry	شیمی هستهای
nuclear charge	بار هسته
nuclear engineering	تکنولوژی هستهای
nuclear technology	تکنولوژی هستهای
nuclear equipoise	گلوله اتمی ممنوعه
nuclear fusion	گداخت هستهای
nuclear fusion	گداز هستهای
nuclear fusion	ذوب هستهای
nuclear forces	نیروهای هستهای
nuclear number	عدد هستهای
nuclear fission	شکافت هستهای
nuclear fission	انشقاق هستهای
nuclear equipoise	گلوله اتمی که نبایستی مورداستفاده قرار گیرد
nuclear cell	پیل اتمی
nuclear stalemate	گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
nuclear strike	تک اتمی
nuclear strike	تک هستهای
nuclear structure	ساختار هستهای
nuclear warfare	جنگ اتمی
nuclear submarine	زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
nuclear configuration	ترکیب هستهای
nuclear-free	مکانیکهدرآناستفادهازسلاحوانرژیهستهایقدغنباشد
nuclear whorl	پیچهستهای
nuclear membrane	عضوهستهای
nuclear warfare	میدان جنگ اتمی
nuclear winter	زمستان اتمی
nuclear reactor	پیل اتمی
nuclear family	خانواده هستهای
nuclear families	خانواده هستهای
nuclear reactors	واکنشگاه هستهای
nuclear reactors	پیل اتمی
nuclear reactor	راکتور هستهای
nuclear transformation	تبدیل هستهای
nuclear reactor	واکنشگاه هستهای
nuclear power station	نیروگاه هسته ای
magnetic nuclear resonance	تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
nuclear boiler room	اتاقکمولدبخارهستهای
nuclear power plant	نیروگاه هسته ای
nuclear binding energy	انرژی اتصال هستهای
nuclear biological chemical	شیمیایی میکربی هستهای
nuclear fusion energy	انرژی ذوب هستهای
effective nuclear charge	بار موثر هسته
civil nuclear powers	کشوردارای قدرت اتمی
nuclear magnetic resonance	تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
civil nuclear powers	کشورهایی که توانایی استفاده از سلاح اتمی را دارند
nuclear powered submarine	submarine nuclear
attack nuclear carrier	ناو هواپیمابر افندی هستهای
nuclear power plant	تاسیسات انرژی هستهای
nuclear power production	تولید انرژی هستهای
nuclear power station	نیروگاه هستهای
that is about the size of it	همینطور است
size up <idiom>	بسته به شرایط ،برانداز کردن
(the) size of it <idiom>	به شکلی که است
over size	بزرگتر از اندازه
of an out size	بیرون از اندازه
of an out size	دارای اندازه غیر معمل
what is your size?	شما چیست
to size up	را براوردکردن
to size up	اندازه
that is about the size of it	حقیقت امراین است
what is your size?	اندازه
size	محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
size	اهار زدن
size	به اندازه کردن
size	بزرگی
size	اندازه
size	اندازه بعدساختمان
size	1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size	ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
size	چسب زدن
size	سایز ساختن یارده بندی کردن برحسب اندازه
size	قالب
size	چسب زنی اهارزدن
size	قد
size	بر اورد کردن
size	وسعت
size	مقدار
production of electricity from nuclear energy	تولیدالکتریسیتهازانرژیهستهای
point size	برای اندازه گیری نوع یا متن
point size	اینچ
sample size	حجم نمونه
sample size	بزرگی نمونه
full size	اندازه طبیعی
type size	اندازه فونت
full size	بخ مقیاس یک به یک
full-size	اندازه طبیعی
full-size	بخ مقیاس یک به یک
pint size	خرد ناچیز
pint size	کوچک
sample size	تعداد اندازه گیریهای سیگنال ضبط شده درهرثانیه
sample size	مدت زمان بین دوالگوی پیاپی
sample size	بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
Pick on someone your own size.	برو با هم قدهای خودت طرف بشو
cut down to size <idiom>	ثابت کردن اینکه کسی اونقدرکه فکر میکند خوب نیست
pint size	پست
type size	اندازه حروف
trim size	اندازه طبیعی
size tolerance	تلرانس اندازه
size stick	قالب اندازه گیری
size stick	الت اندازه گیری پا
size effect	تاثیر اندازه
size control	کنترل اندازه
size constancy	ثبات اندازه
screen size	اندازه صفحه
pint size	باندازه سرسنجاق
nominal size	اندازه اسمی
it is four times my size	چهاربرابر
hypostatize or size	مسلم فرض کردن
hypostatize or size	ذات جدا دانستن
fractional size	اندازه کسری
fit size	اندازه مناسب
file size	اندازه فایل
family size	تعداد افراد خانواده
hypostatize or size	شخصیت دادن به
effective size	اندازه موثر
design size	اندازه نامی
it is four times my size	من است چهارتای من است
it is of a normal size	دارای اندازه عادی یا معمولی است
it is the size of a sparrow	باندازه یک گنجشک است
neat size	اندازه خالص
minimum size	اندازه حداقل
man size	اندازه مناسب یک مرد
london in size	پس از لندن نیویورک بزرگترین شهراست
nominal size	اندازه نامی
limiting size	اندازه محدود
lessin size	کوچکتر
lessin size	خردتر
of a large size	بزرگ
king size	بزرگ
design size	اندازه طرح
cut to size	به اندازه بریدن
accurate to size	دقت در اندازه گرفتن
basic size	اندازه اولیه
life-size	باندازه شخص زنده باندازه طبیعی
life-size	اندازه واقعی
attack size	استعداد وسایل درگیر در تک
attack size	اندازه تک
atomic size	اندازه اتمی
atomic size	اندازه اتم
basic size	اندازه اصلی
block size	اندازه کنده
block size	اندازه کندهای
pint-size	پست
pint-size	خرد ناچیز
body size	اندازه بدن
block size	اندازه بلاک
pint-size	کوچک
pint-size	باندازه سرسنجاق
life size	باندازه شخص زنده باندازه طبیعی
life size	اندازه واقعی
accuracy to size	دقت اندازه گذاری
a declared [pronounced] opponent of nuclear power	مخالف آشکار [اعلام شده] انرژی هسته ای
paricle size analysis	دانه بندی کردن
size weight illusion	خطای ادراکی اندازه- وزن
standard size whole brick	اجر فشاری معمولی
size distribution of income	توزیع درامد برحسب مقدار
size distribution of income	توزیع درامد مقداری
effective size of grain	اندازه موثرذرات
size of a statistical sample [N]	تعداد کل داده های آماری
fixed size records	رکوردهای با اندازه ثابت
grain size classification	طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
olympic size pool	اندازه و طول استخر المپیک 05 در 12 متر
effective size of grain	قطر موثر ذرات
data word size	اندازه کلمه داده
Act your age [and not your shoe size] !	به سن خودت رفتار بکن ! [مثل بچه ها رفتار نکن !]
The shoes are a size too big for my feet.	کفشها یک نمره برای پایم گشاد است

nuclear size

اندازه هسته