English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 120 (4 milliseconds)
English Persian
observation camera دوربین مدار بسته
observation camera دوربین نظارت
observation camera دوربین امنیتی
Other Matches
self observation خویشتن نگری
observation دیدبانی
observation well چاه مشاهدهای
observation رصد
observation افهارعقیده
observation معاینه
observation نظر
observation مشاهده
observation ملاحظه
observation رصد کردن
observation دیدبانی اتش
observation معاینه وبررسی کردن
observation دیدبانی کردن مشاهده کردن
flank observation دیدبانی جانبی دیدبانی از دیدگاه جانبی
ground observation دیدبانی زمینی
flank observation دیدبانی جناحی
faculty of observation بینش مشاهدات جوی
ground observation دیدبانی ازروی زمین
naturalistic observation مشاهده طبیعی
observation error خطای مشاهده
observation pipe لوله پیزومتر
faculty of observation قوه مشاهده
observation pipe لوله ایکه جهت تعیین سطح اب زیرزمینی درزمین حفر گردد
observation post پست دیدبانی
weather observation مشاهدات جوی
visual observation دیدبانی بصری
observation deck میزمشاهدات
observation window پنجرهدیدهبانی
participant observation مشاهده توام با مشارکت
ostronmical observation ترصد
weather observation مشاهدات هواشناسی دیدبانی جوی
observation station دیدگاه
observation sector قطاع دیدبانی
direct observation مستقیمامشاهده کردن
direct observation دیدبانی مستقیم
bilateral observation دیدبانی دوجانبه
astronomic observation دیدبانی نجومی
army of observation عده دیدبانی
air observation دیدبانی هوایی
aerial observation دیدبانی هوایی
bilateral observation دیدبانی مضاعف
visual observation دیدبانی با چشم
water level observation بررسی تراز اب
Observation of natural phenomena . ملاحظه پدیده های طبیعی
camera دوربین یا جعبه عکاسی
in camera غیر علنی
camera دوربین
camera [اتاقی با طاق قوسی یا منحنی]
camera platform سکویدوربین
security camera دوربین امنیتی
surveillance camera دوربین امنیتی
camera screw پیچدوربین
CCTV camera دوربین نظارت
camera viewfinder دوربیننمایاب
disc camera صفحهدوربین
disposable camera دوربینبازاری
stereoscopic camera دوربینبرجستهبین
CCTV camera دوربین امنیتی
Polaroid camera نوعیدوربینمخصوصگرفتنعکسفوری
camera lucida [ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
CCTV camera دوربین مدار بسته
security camera دوربین مدار بسته
cine camera دوربینفیلمبرداری
view camera دوربیننما
underwater camera دوربینزیرآبی
still video camera دوربیننمایشثابت
surveillance camera دوربین مدار بسته
security camera دوربین نظارت
surveillance camera دوربین نظارت
camera dolly پایهدوربین
camera axis محور دوربین عکاسی
miniature camera دوربین تصاویر کوچک
miniature camera دوربین مینیاتوری
in camera proceedings دادرسی غیر علنی
electron camera دوربین الکترونی
color camera دوربین رنگی
camera window دریچه دیافراگم دوربین
camera tube دوربین تلویزیونی
camera station ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
camera obscura اطاقک تاریک جعبه عکاسی
camera obscura تاریک خانه
camera nadir محورلولایی دوربین عکاسی
camera nadir خط لولای دوربین
camera magazine جعبه محتوی فیلم عکاسی
camera magazine کاست فیلم دوربین
panoramic camera دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
camera back قسمتهایپشتیدوربین
camera lucida دستگاهی که تصویری رابزرگ کرده و منعکس می سازد
camera body بدنهدوربین
camera-shy بیزار از دوربین
box camera دوربین قوطی
box camera دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
camera-shy کسی که دوست ندارد از او عکس یا فیلم بگیرند
sound camera دوربین فیلمبرداری مجهزبدستگاه ضبط صوت
sitting in camera جلسه خصوصی دادگاه
sitting in camera جلسه غیر علنی
camera cycling rate نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
closed-circuit camera دوربین مدار بسته
air cartographic camera دوربین عکس برداری هوایی
camera control unit مرکزکنترلدوربین
camera control technician متخصصفنیکنترلدوربین
camera control area محلتنظیمدوربین
air survey camera دوربین عکسبرداری هوایی
closed-circuit camera دوربین نظارت
closed-circuit camera دوربین امنیتی
camera platform lock محلقفلدوربینبهپایه
image camera tube لامپ تصویر میانی دوربین
continuous strip camera دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
television camera tube دوربین تلویزیونی
colour television camera صفحهرنگیدوربین
Polaroid0 Land camera دوربینزمینیپولاروید
camera ready copy کپی اماده تکثیر
cross section of a reflex camera قسمتعرضیبازتابتلسکوپ
lighting/camera control area سطحکنترلدوربینروشنایی
twin-lens reflex camera لنزدوتاییانعکاسدوربین
single-lens reflex camera دوربینبازتابتکلنزی
single-lens reflex (SLR) camera دوربینتکلنزی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com