English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 40 (4 milliseconds)
English Persian
offset plottin روش استفاده از تصحیحات مخصوص در توپخانه روش محاسبه توپ به توپ
Other Matches
offset حساب تهاتر
offset پایاپای
offset دوخم کردن
offset دوخم
offset دوخم شدگی
offset تهاتر
offset مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی
offset حجم اضافه شده به یک عدد یا آدرس برای دادن عدد نهایی
offset جبران کردن
offset افست
offset حاشیه صحافی
offset عوض
offset جبران کردن جبران
offset چاپ افست
offset جابجاسازی
offset مبدا نقطه شروع مسابقه
offset چین خمیدگی
offset انحراف
offset وزنه متعادل
offset رقم متعادل کننده متعادل کردن
offset جبران کردن خنثی کردن
offset چاپ افست کردن افست
offset جبران
offset حذف شده
offset خارج از عمل چاپ افست
offset تسویه کردن
offset bombing روش بمبارانی که در ان به جای هدف از یک نقطه نشانی استفاده میشود
offset point در رهگیری هوایی نقطه نشانی است در هوا که محل هدف نسبت به ان تعیین وهواپیمای رهگیر به سمت هدف هدایت میشود
photo offset چاپ افستی که فیلم عکاسی رابرای چاپ بکار برد
offset knots گره نامتقارن [گاه جهت ایجاد سایه و تفاوت ظاهری طرح با دیگر قسمت ها به جای تکرار گره زدن بر روی دو تار مشابه در ردیف بافت بعدی از سه تار شماره یک، دو، سه و یا یک، سه، دو استفاده می کنند.]
offset of one obligation against another تهاتر حاصل شدن بین دو دین یا دو تعهد
offset method روش استفاده از خط سری درنشان دادن نقاط روی نقشه
offset distance فاصله برون محوری
offset distance مسافتی که نقطه صفر زمین از مرکز منطقه هدف دورباشد
binding offset حاشیه جبران شیرازه
offset wraps تارهای مخالف [لول باف]
line offset method روش نقشه برداری از یک مسیر منحنی
target offset methode روش نشان دادن هدفها روی نقشه ها یا طرحهای عملیاتی
angle offset method روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com