English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
open circuit voltmeter ولتسنج با مدار باز
Other Matches
open circuit اتصال باز
open circuit مدار باز
open circuit battery پیل مدار باز
voltmeter ولتمتر
voltmeter فشار سنج
voltmeter ولت متر
voltmeter ولت سنج
electronic voltmeter ولت سنج الکترونیکی
electrostatic voltmeter ولتمتر الکترواستاتیکی
peak voltmeter ولتمتری که مقدار برداری رامی سنجد ولتمتر پیک
vacuum tube voltmeter ولت سنج با لامپ خلاء
low voltage voltmeter ولتمتر فشار ضعیف
circuit مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد
circuit یچ کردن عملیات انجام میدهد
not circuit مدار نفی
circuit وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود
circuit وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
circuit وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
circuit نصب تختهای که عناصری که بعداگ بهم وصل شده
circuit و یک مدار را تشکیل می دهند بهم وصل میکند
circuit ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
circuit مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And
or circuit مدار OR
circuit روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuit طرح گرافیکی یک مدار
circuit مداری که امکان ارتباط داده دو جهته برقرار میکند
circuit احاطه کردن
circuit دورچیزی گشتن درمداری سفر کردن
circuit اتحادیه کنفرانس
circuit مدار
circuit جریان حوزه
circuit گردش
circuit دوره
circuit حوزه قضایی یک قاضی دور
not circuit مدار نقض
circuit مسیر
circuit اتصال الکتریکی
circuit دایره
circuit مسیر گردش
circuit اطلاعات مربوط به توانایی یک مدار مخصوص
circuit مدار جریان
circuit حوزه قضائی
circuit حوزه صلاحیت دادگاه
circuit پیست اسبدوانی
circuit پیست اتومبیلرانی
circuit جریان الکتریکی
open دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
open کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند
open فایل خواندنی و نوشتنی
open برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
open 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
open اشکار
open کد تابع که وقتی دستور فراخوان اعمال شد در حافظه کپی شده است
open برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
open نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
open تابعی که میتواند در تابع یا برنامه بزرگ بدون دستور فراوان درج شود
to open out توسعه دادن
open بلامتصدی
open بی دفاع واریز نش
open قابل بحث
open خط بازبی دفاع
open به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود
open مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
open نابسته
open out توسعه دادن
open to any one مباح
open پروتکل شبکه ICP/IP که بستههای داده را دارد مسیر میکند که حجم داده کمتری داشته باشد
the open هوای ازاد
the open ملاء عام
the open ملا عام
to open out بسط دادن
to open out گستردن
open باز کردن باز شدن
open آماده سازی فایل پیش از دستیابی یا ویرایش یا تراکنش روی سایر رکوردهای ذخیره شده
open برداشتن پوشش یا باز کردن در
open آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
open out بسط دادن
open وضع زه هنگام کشیده شدن
To come into the open. آفتابی شدن (خود رانشان دادن )
open بی پناه
open درمعرض
open صریح
open مهربان رک گو
open بی الایش
open ازاد اشکار
open روباز
open دایر
open گشوده سرگشاده
open مفتوح
open :باز
open سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
to open out باز کردن
X/OPEN ول ایجاد سیستمهای باز هستند
open بی ابر
open واریز نشده
open وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا
open سکی
open مروحه را باز کنید
open زمین باز گسترده
open ازاد
open فضای باز
open باز
open باز شدن
open بازکردن
open وزن ازاد
open گشودن گشادن
open افتتاح کردن اشکارکردن بسط دادن
open مفتوح شدن
open شکفتن
open روشن شدن خوشحال شدن
ventilating circuit چرخهتهویه
line circuit مدار سیگنال
line circuit جریان شبکه
line circuit مدار خطی
linear circuit مدار خطی
local circuit مدار محلی
logic circuit مدار منطقی
inverting circuit مدار معکوس کننده
internal circuit حلقه داخلی
internal circuit مدار داخلی
interchange circuit مدار تعویض
integrated circuit مدار مجتمع
integrated circuit مدار مجتمع IC
integrated circuit مداری که همه قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک نیمه هادی کوچک قرار دارند به وسیله روشهای حکاکی و شیمیایی
magnetic circuit مدار مغناطیسی
main circuit مدار اصلی
neural circuit مدار عصبی
network circuit اتصال شبکه
network circuit مدار شبکه
multipoint circuit مدار چند نقطهای
multiple circuit مدار چند طبقه
multiple circuit مدار چندگانه
multiphase circuit مدار چند فازه
multidrop circuit شبکهای که ارتباط بین چندین ترمینال و کامپیوتر مرکزی را فراهم میکند ولی نه مستقیما بین ترمینالها
mosatble circuit مدار تک پایا
modulation circuit مدار مدولاسیون
microphone circuit مدار میکروفن
micrielectronic circuit مدار میکروالکترونیکی
metallic circuit مدار فلزی
measuring circuit مدار سنجش
non inductive circuit مدار ناخودالقا
integrated circuit ای سی
hybrid circuit نوعی واسط بین کامپیوتر و یک قطعه آنالوگ
hybrid circuit ترکیب مدارهای آنالوگ و دیجیتال در سیستم کامپیوتری برای رسیدن به هدف مخصوص
ground circuit مدار زمینی
grid circuit مدار شبکه
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
gating circuit مداری که مشابه با یک کلیدانتخاب شده عمل میکند
four wire circuit مدار چهارسیمه
electrical circuit مدار الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
four wire circuit مدار چهار سیمه
firing circuit مدار چاشنی مدار انفجار
firing circuit مدار اتش
filter circuit مدار صافی
filed circuit مدار میدان
filament circuit مدار فیلامان
filament circuit مدار افروزه
hybrid circuit ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص
ignition circuit مدار احتراق
ignition circuit مدار سیستم جرقه زنی
integrate circuit ای سی
integrate circuit مدار مجتمع
input circuit مدار اولیه
input circuit مدار ورودی
input circuit مدار ورودی لامپ الکترونی
inductor circuit مدار اندوکتور
inductive circuit مدار اندوکتیو
inductive circuit مدار القائی
induction circuit مدار القاء کننده
induction circuit مدار القایی
incomplete circuit مدار باز
in circuit emulator ای که وسیله یا مدار مجتمع را تقلید میکند و وارد یک سیستم جدید یا خطادار میشود برای بررسی صحت کار ان
impluse circuit مدارایمپولز مدار فشار ضربهای
impluse circuit مدار جریان ضربهای
feedback circuit مدار پس خورد
three phase circuit مدار سه فاز
six phase circuit مدار شش فاز
simplexed circuit مدار تلفن ساده
simplex circuit مدار سیمپلکس مخابراتی یایک خطه
simplex circuit مدار سادک
side circuit مدار جانبی
short circuit اتصال کوتاه
short circuit اتصال برق
short circuit اتصالی
short circuit اتصال پیداکردن
short circuit اتصالی مدار
short circuit کوته مداری
short circuit اتصالی شدن دو سیم برق اتصال کوتاه
series circuit مدار سری
sequential circuit مدار ترتیبی
speaking circuit مدار تلفن
squelch circuit یک نوع مدار رادیویی است که وفیفه ان کم کردن صداهای اضافی متن پیامها و یا ازبین بردن خرخر صدای رادیواست
three phase circuit سه فاز
track circuit مدار خط
trigger circuit مدار رها ساز
telephone circuit خط تلفن
telephone circuit مدار تلفن
tap circuit مدار وسط
tank circuit مدار مخزنی
t equivalent circuit مدار معادل " T "
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com