English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
open star cluster خوشه باز ستارهای
Other Matches
open cluster خوشه باز
cluster مین خوشهای
cluster لوستر چندشاخه شمش
cluster خوشه مین خوشهای
cluster قالب
cluster کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
cluster کلاستر
cluster اویز چند شاخه
cluster جمع کردن خوشه کردن
cluster دسته شدن
cluster دسته کردن
cluster انبوه
cluster گروه
cluster خوشه
cluster دسته
cluster سنبله دسته کردن
cluster bomb گروه
cluster bomb دسته
cluster bomb خوشه
cluster bomb سنبله دسته کردن
cluster bomb یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster mill فرزی که متشکل از دو نوردمتحرک کوچک که هر کدام ازانها به وسیله یک جفت نوردبزرگ حائل و به حرکت درمی اید
cluster bombs کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
primary cluster تشکیل ورودیهای یک جدول در اطراف یک خانه منفردجدول
staller cluster خوشه ستارهای
cluster bomb جمع کردن خوشه کردن
cluster bomb اویز چند شاخه
cluster bombs جمع کردن خوشه کردن
cluster bombs خوشه مین خوشهای
cluster bombs مین خوشهای
cluster bombs لوستر چندشاخه شمش
cluster bombs قالب
cluster bombs یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster bombs تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
cluster bombs سنبله دسته کردن
cluster bombs گروه
cluster bombs دسته
cluster bomb خوشه مین خوشهای
cluster bomb مین خوشهای
cluster bomb لوستر چندشاخه شمش
cluster bomb قالب
cluster bomb کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster bomb تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
cluster bomb کلاستر
cluster-block چندین طبقه آپارتمان
cluster compound ترکیب خوشهای
cluster controller کنترل کننده گروهی
cluster joint اتصال خوشهای
cluster of galaxies مجموعه کهکشانی
cluster piles مهاربند
cluster sampling نمونه گیری خوشهای
cluster weld جوش خوشهای
device cluster گروه دستگاه
super cluster ابر خوشه
cluster bombs اویز چند شاخه
cluster bombs کلاستر
instrument cluster ابزارچندشاخه
cluster bombs خوشه
galactic cluster خوشه کهکشانی
gear cluster مجموعه چرخ دنده هایی که جزیی از یک محور میباشد
globular cluster خوشه کروی
globular cluster خوشه ستارهای کروی
cluster analysis تحلیل خوشهای
lost cluster تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
all star تیم تمام ستاره
d. star ستاره جفتی
co-star همبازیگر
five star افسر پنج ستارهای
two star دریا دار
two star سرلشکر
star انجم
two star دوستارهای
all-star تیم تمام ستاره
co-star همبازی
co-star همبازیگری کردن
star ستاره
star نشان ستاره اختر
star نجم
star کوکب
star نوعی قایق دونفره
star باستاره زینت کردن
star ستاره نمایش وسینماشدن درخشیدن
co-star نقش مشترک داشتن
binary star دوتایی
morning star زهره
fixed star ستاره ثابت
morning star ستاره صبح
jet star نوعی هواپیمای کوچک حمل ونقل چهار موتوره جت
blazing star ستاره دنباله دار
binary star ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
giant star ستاره بزرگ و درخشان
moring star ستاره صبح ناهید
evening star ستاره شامگاهی
evening star زهره
moring star شباهنگ
gaint star ستاره غول
multiple star ستاره چندگانه
fixed star ثوابت
Pole Star Polaris
moring star زهره
evening star مشتری
evening star برجیس
interconnected star اتصال زیگزاگی
Pole Star ستاره قطبی
neutron star ستاره نوترونی
north star ستاره قطبی
north star ستاره شمالی
falling star شخانه
Pole Star جدی
moring star ستاره بامداد
campaign star نشان جنگی ستاره
cascaded star روش گره ها در شبکه با توپولوژی ستاره با بیش از یک hub که در صورت مشکل پشتیبانی از آن ایجاد میکند
falling star شهاب
falling star ثاقب
falling star تیرشهاب
day star ستاره بامداد
day star خورشید
morning star ستاره بامدادی
falling star تیر شهاب
evening star عطارد
evening star ناهید
Energy Star استانداردی در صفحه نمایش کامپیوتر یا سایر وسایل الکتریکی برای اینکه بگوید محصول به خوبی طراحی شده است و الکتریسیته را هدر نمیدهد
dwarf star ستاره کوتوله
double star ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
double star دوگانه
double star دوتایی
dog star ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
blazing star هرچیزی که موردتوجه دیگران باشد
falling star حجر سماوی
shooting star ستاره ثاقب
star catalogue فهرست ستارگان
star bit بیت ستاره
star anise بادیان ختایی
star voltage ولتاژ ستاره
star turn موضوع مهم وقابل توجه
star turn ستاره یا شخصیت برجسته جماعت
star thistle قنطوریون ستارهای گل توری
star spangled ستاره نشان
star spangled مزین به ستاره
star shell گلوله منور
star shell گلوله نورافشان
star sapphire یاقوت کبود درخشان
star program بدون خطا اجرا شود
star chamber دادگاه عالی مدنی وجنایی
star chamber جابرانه وسری
star chart نقشه ستارگان
shooting star تیرشهاب
star design طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
Lesghi star ستاره لسگی [این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
lucky star <idiom> ستاره بخت واقبال
star-studded فیلمیااجرائیکهستارههایزیادیدرآنبازیمیکنند
star sign علامتزودیاک
rising star آیندهدار باآتیه
film star ستارهیکفیلم- سوپراستار
star facet (8) تراشستارهای
star diagonal ستارهمورب
Star Wars جنگ فضایی
the north star ستاره قطبی یا شمالی
star circuit مدار ستارهای
star program برنامه کامل
star of bethlehem عیسی
star of bethlehem ستاره بیت اللحم
star connection اتصال ستاره
star connection اتصال ستارهای
star nebula سحابی ستارهای
star nebula ابری ستارهای
star cloud سحابی ستارهای
star cloud ابری ستارهای
radio star اختر رادیو
pulsating star ستاره تپنده
pulsating star ستاره ضربان دار
proto star پیش ستاره
word star یک برنامه پردازش کلمه مشهور که شامل هجی کردن کلمات و ویژگی ادغام پستی استacrostic
silver star نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
north star جدی
shooting star شهاب ثاقب
star crossed بدشانس
star washer واشر ستاره ای
star network شبکه ستارهای
star handle دستگیره گردان
star grass هر نوع گیاه گل ستارهای
star globe ستاره یاب کروی
star finder ستاره یاب
star drag وسیله کشیدن نخ روی قرقره ماهیگیری
star crossed دارای ستاره نحس
bronze star medal مدال ستاره برنز
heliacal setting of a star افول نمودارستاره پیش ازخورشید
bronze service star نشان خدمت برنزی
Guernsey Star-of-Bethlehem سیر ناپل
He has not a single star in all the seven skies. <proverb> یک ستاره در هفت آسمان ندارد.
star network topology شبکهای از چندین ماشین که هر گره آن به hub مرکزی وصل است
hitch one's wagon to a star <idiom> دنبال هدف رفتن
heliacal rising of a star طلوع نمودارستاره پیش ازخورشید
born under an unlucky star بد اختر
star delta switch کلید ستاره مثلث
section of a follicle: star anise قسمتهایمختلفبرگه
The box office star of 1980. پول ساز ترین هنر پیشه سال 1980
open سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com