Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English
Persian
optical character reader
دخشه خوان نوری
optical character reader
کاراکترنوری خوان
Other Matches
optical reader
نور خوان
optical page reader
صفحه نوری خوان
optical mark reader
نشان خوان نوری
optical mark reader
علامت نوری خوان
optical mark reader
علامتخوان نوری
optical mark reader
علامت خوان نوری
character reader
دخشه خوان
magnetic ink character reader
دستگاه ورودی که مستندات چاپ شده با کاراکترهای جوهر مغناطیسی را می خواند
optical character
کاراکتر نوری
optical character
دخشه نوری
optical character recognition
تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری
reader
وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند
reader
یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد
reader
مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
reader
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
reader
غلط گیر
reader
وسیلهای که داده ذخیره شده روی یک رسانه را می خواند و به قالب دیگر تبدیل میکند
reader
هر دستگاهی که قابلیت رونویسی از یک وسیله ورودی را دارد
reader
خواننده
reader
کتاب قرائتی
reader
قاری
document reader
سند خوان
dream reader
خواب تعبیرکن
disk reader
خواننده دیسک
dream reader
معبر
film reader
فیلم خوان
mind reader
کاشف افکار دیگران
mick reader
دستگاه ورودی که مستندات چاپ شده با کاراکترهای جوهر مغناطیسی را می خواند
card reader
کارت خوان
badge reader
نشانه خوان
badge reader
ماشینی که داده را از یک نشانه مشخصات می خواند
lay reader
قاری کلیسا
lay reader
واعظ غیرروحانی
lip reader
لب خوان
proof reader
غلط گیری کننده
photoelectric reader
خواننده فتو الکتریکی
page reader
صفحه خوان
proof reader
مصحح
tape reader
نوار خوان
an omnivorous reader
<idiom>
خر خوان
news reader
نرم افزاری که به کاربر امکان مشاهده لیست گروههای خبری و خواندن مقالات چاپ شده در هر گروه یا ارسال آن مقاله را میدهد
document reader
سندخوان
paper tape reader
نوارخوان کاغذی
magnetic tape reader
نوار مغناطیسی خوان
paper tape reader
نوار کاغذی خوان
bar code reader
دستگاه خواننده کد میلهای
magnetic tape reader
خواننده نوار مغناطیسی
mark sense reader
نشان خوان
optical
نورشناختی
optical
مربوط به یا استفاده از نور
optical
و آنها را به حالتی تبدل میکند که کامپیوتر پردازش کند
optical
وسیلهای که میتواند نشانه ها یا خط وط به فرم خاص را تشخیص میدهد.
optical
نوری
optical
دیسکهای نوری
optical
قابل تشخیص باشند توسط علامت خوان نوری و وارد کامپیوتر شوند
optical
طرح حرف که توسط خواننده OCR به خوبی قابل خواندن است
optical
فرآیندی که اجازه میدهد علامتها یا خط وط خاص
optical
شیشه یا پلاستیک محافظت شده با مواد محافظ برای ارسال پیاپی سیگنالهای نوری
optical
سیستم ارتباطی با استفاده از فیبر نوری
optical
وسیلهای که حروف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و تشخیص میدهد و کد قابل خواندن ماشین تبدیل میکند برای پردازش کامپیوتر
optical
وسیله نوری که از بار کد داده را می خواند
optical
اتصال بین دو وسیله که امکان انتقال داده به کمک سیگنالهای نوری را فراهم میکند.
optical
الات بصری
optical
مربوط به دیدبانی بصری
optical
نشانه روی بصری چشمی
optical
بصری
optical
خواننده میله نوری
optical
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
optical
وسیلهای که تصویر را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند که قابل ذخیره سازی و نمایش روی کامپیوتر هستند
optical
استفاده از کابل نوری
optical
رسانه ذخیره سازی داده با استفاده از رسانه هایی مثل دیسک نوری و..
optical
اشبعه لیزر و سایر منابع نور برای داده به صورت پاسهای نوری
optical memory
حافظه نوری
optical resonance
همنوایی نوری
optical resolution
تفکیک نوری
optical lens
عدسی اپتیکی
optical pyrometry
تف سنجی نوری
optical purity
درجه خلوص نوری
optical printer
چاپگر نوری
optical pyrometer
اذرسنج اپتیکی
optical resonator
تشدید کننده نوری
optical stability
پایداری نوری
optical sight
وسایل نشانه روی بصری
optical sight
دوربینهای بصری
optical scanning
پیمایش نوری
optical scanner
پیمایشگر نوری
optical scanner
پوینده نوری
optical rotation
چرخش نوری
optical maser
لیزر
optical lens
عدسی نوری
optical illusion
خطای باصره
optical illusions
خطای ادراکی دیداری
optical activity
فعالیت نوری
optical antipode
همپار نوری
optical axis
محور اپتیکی
optical illusions
خطای باصره
optical communications
ارتباطات نوری
optical density
چگالی نوری
optical fiber
رشته اپتیکی
optical fiber
فیبر نوری
optical gonimeter
زاویه یاب نوری
optical instruments
الات وابسته به بینایی
optical isomer
ایزومر نوری
optical isomer
همپار نوری
optical isomerism
همپاری نوری
optical isomerism
ایزومری نوری
optical illusion
خطای ادراکی دیداری
optical turbulence
اشفتگی اپتیکی
optical disc
دیسکنوری
optical disk
دیسک نوری
optical measuring system
سیستم سنجش نوری
optical rotatory dispersion
پاشندگی چرخش نوری
optical rotatory power
قدرت چرخش نوری
optical laser disk
دیسک لیزری نوری
magneto optical disc
دیسک نوری که در وسیله ضبط مغناطیسی- نوری به کار می رود
optical disc drive
درایودیسکنوری
magneto optical recording
رسانه ذخیره سازی که از دیسک نوری استفاده میکند
optical recognition device
دستگاه تشخیص نوری
eraseble optical disk drive
دیسک گردان نوری پاک شدنی
character
نهاد سیرت
character
علامت
character
عدد صحیح خصوصیت
character
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
in character
<idiom>
مثل معمول
character
خط
character
رقم
character
منش
character
نویسه
character
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
character
صفت اختصاصی
character
حرف
character
شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
character
صفت
character
سیرت
character
مونه
character
مجسم کردن شخصیت
character
دخشه کاراکتر
character
خیم
character per second
کاراکتر درثانیه
character per second
دخشه در ثانیه
character
دخشه
character
صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
membership character
ویژگی عضویت
null character
دخشه پوچ
out of character
[OOC]
دور از منش من
He has a clean character.
اخلاقا" آدم سالمی است
numeric character
کاراکتر عددی
numeric character
دخشه عددی
null character
کاراکتر تهی
new line character
دخشه تعویض سطر
nongraphic character
کاراکتر غیر گرافیکی
historic character
[شخصیت های تاریخی که در طرح های مناظر برای توصیف ساختارها و ویژگی های معماری و تاریخی استفاده می شد.]
most significant character
رقم سمت چپ عدد که ارزش بیشتر را در پایه دارد.
extended character
دکمهبازکنندهصفحه
rub out character
دخشه پاک کن
reserved character
حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
reserved character
فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود
character actor
هنرپیشه ای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
reserved character
کلمه یاعبارتی که به عنوان مشخصه درزبان برنامه سازی به کارمی رود.
receptive character
منش پذیرا
pad character
کاراکتر میانگیر برای پر کردن فصای خالی
pad character
حرف اضافی افزوده شده به رشته یا بسته یا فایل تا به اندازه مورد نظر برسد
separating character
دخشه جدا ساز
sign character
دخشه علامت نما
special character
دخشه
character correction
نمایشتغییرات
character actors
هنرپیشهای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
escape character
کاراکتر گریز
sync character
کاراکتر همگام
substitute character
حرفی که در صورتی که حرف دریافت شده تشخیص داده نشود نمایش داده میشود
special character
علامت ویژه کاراکتر مخصوص
special character
دخشه ویژه
special character
ویژه
oral character
منش دهانی
check character
دخشه مقابلهای
alphanumeric character
دخشههای الفبا عددی
character printer
چاپگر کاراکتری
character printer
چاپگرعلامتی
character printer
چاپگر دخشهای
character pitch
type elite
character pitch
pica
anal character
منش مقعدی
character per inch
کاراکتر دراینچ
character recognition
دخشه شناسی
character recognition
تشخیص کاراکتر
character trait
صفت منشی
character training
پرورش منش
character table
جدول شناسایی
character string
رشته کاراکتری
character string
رشته دخشهای
character sketch
شمایل
character set
دخشگان مجموعه دخشه ها مجموعه کاراکترها
character set
مجموعه علائم
character set
دخشکان
character per inch
دخشه در اینچ
character neurosis
روان رنجوری منش
bell character
کد کنترلی که باعث میشود ماشین یک سیگنال قابل شنیدن ایجاد کند
character code
رمز دخشهای
character checking
تست کاراکتری
character analysis
تحلیل منش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com