English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (7 milliseconds)
English Persian
original document بنچاق
original document اصل سند
Other Matches
original نسخه اولیه
original ابتدایی
original دیسک داده اصلی
original که از آن می توان کپی گرفت
original آنچه اول استفاده یا ساخته شود
original نسخه اصلی
original اصیل
original اصلی
original اصل
original مبتکر ابتکاری
original بکر
original بدیع
original منبع سرچشمه
original ابتکاری
original اغازین
original overlay پوششاصلی
original nature طبع اغازین
original response پاسخ ابتکاری
original sin نخستین گناه ادم ابوالبشر
original soil خاک بکر
original map نقشه اصلی
the original letter عین نامه
original map نقشه مادر
original language زبان اصلی
original ground زمین بکر
original ground زمین طبیعی
original data داده اصلی
original equipment manufacturer سازنده تجهیزات اصلی
original equipment manufacturer شرکتی که قط عاتی ایجاد میکند با استفاده از قط عات ابتدایی سایر تولیدکنندگان و محصول را برای برنامه خاصی طراحی میکند
original ground level تراز زمین طبیعی
original and derivative estate اصل مال یا نمائات یا منافع ان
original and derivative estate مال اصلی و مال فرعی
It is avery good ( an original ) idea. فکر بسیار خوبی است
Inevitably it invites/evokes comparison with the original, of which the remake is merely a pale shadow. این به ناچار مقایسه با نسخه اصلی را مجبور می کند که بازسازی فیلمش کاملا قلابی است.
document فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
document ایجاد فایل جدید به ترکیب کردن دو یا چند بخش یا متن کامل
document 1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است
document متکی به مدرک کردن
document ملاک سندیت دادن
document دستاویز
document سند
document مدرک
document وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
associated document سیستم عامل به طور خود کار از ابتدای برنامه کار بردی آغاز میکند
associated document وقتی فایل را انتخاب می کنید
associated document متن یا فایلی که به برنامه کاربردی اصلی اش متصل است
document پردازش متن توسط کامپیوتر
document عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
document نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
document نوشتن شرح یک فرآیند
document روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
document receiving دریافتکنندهمدارک
identification document کارت شناسایی
lost document مدرک گم شده
document handler گردانندهمدراک
identification document شناسنامه
document folder پوشهمدارک
turnaround document متن چاپی از کامپیوتر و ارسال به کاربربرگردانده شده با کاربر با یادداشتها جدید یا اطلاعات روی آن که توسط متن خوان قابل خواندن است
to forge a document سندی راجعل کردن
to fabricate a document سندی راجعل کردن
document-to-be-sent position موقعیتفرستادنمدارک
the document purports that انچه از این سند مفهوم میشوداینست که
source document سند اصلی
source document سند منبع
reliance on a document استناد به مدرک خاصی
referring to a document استناد به مدرک خاصی
sent document recovery استردادمدارکفرستادهشده
the body of a document متن یک سند
authentic document اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
document number شماره درخواست
document in proof دلیل مستند
document format فرمت مدرک
document format قالب مدرک
document file پرونده اسناد
document file پرونده اسناد یکان
authentic document مدرک اصلی
document against payment تحویل اسناد در ازای پرداخت
private document سند عادی
contents of a document مندرجات سند
document bills اوراق تجارتی
baseline document سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
authenticity of document صحت سند
authenticity of a document اعتبار سند
authentic document سند صحیح
document number شماره سند
document of birth سند ولادت
document of identity اسناد سجل و احوال
document register ثبت کردن سند
document register ثبت سند
document retrieval بازیابی سند
enforceable document سند لازم الاجرا
forged document سند جعلی
master document مدرک اصلی
noterial document سند رسمی
official document سند رسمی
document register بایگانی
document reader سند خوان
document register ثبات
document of nationality سند تابعیت
document reader سندخوان
document of title سند مالکیت
document processing پردازش مدرک
document processing متن پردازی
certificate [official document] گواهی
certificate [official document] مدرک
To forge a document (documents). سند ومدرک سازی کردن
refugee's travel document گذرنامه پناهنده
combined transport document اسناد حمل ترکیبی
document base font فونت پایه مدرک
blank signed document سفید امضاء
refugee travel document گذرنامه پناهنده
document comparison utility برنامه کمکی مقایسه مدارک
bottom-fold document case کیفمدارک
abusing a blank signed document سوء استفاده از سفید امضاء
autograph [a document transcribed entirely in the handwriting of its author] امضا یادگاری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com