Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 108 (6 milliseconds)
English
Persian
our library is well stocked
کتابخانه ماموجودی
our library is well stocked
خوبی دارد
our library is well stocked
جنس کتابخانه ما جور
our library is well stocked
است
Other Matches
stocked
رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ
stocked
ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
stocked
دسته چوب ماهیگیری
stocked
عادی ازلحاظ مدل
stocked
جوراب ساق بلند
stocked
ذخیره اولیه
stocked
موجودی کالا ذخیره
stocked
موجودی
stocked
میله لنگر
stocked
سهام
stocked
مال التجاره
stocked
عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
stocked
بدنه رنده
stocked
موجودی انبار
stocked
موجودی ذخیره
stocked
ماده اولیه
stocked
دسته حدیده
stocked
جامع نسب
stocked
دودمان
stocked
انبار
stocked
ذخیره ذخیره کردن
stocked
مواشی پیوندگیر
stocked
سهام سرمایه
stocked
نیا
stocked
پایه دسته ریشه
stocked
قنداق تفنگ
stocked
ته ساقه
stocked
تنه
stocked
کنده
stocked
موجودی موجودی کالا
stocked
ذخیره
stocked
: مایه
stocked
قبضه جنگ افزار قنداق تفنگ
stocked
:حاضر
stocked
موجود
stocked
اماد ذخیره
stocked
انباشته انباره
stocked
سهم
stocked
به موجودی افزودن
stocked
ذخیره کردن
stocked
انبارکردن
stocked
اماده
stocked
درانبار
stocked
دم دست
stocked anchor
ساقهلنگر
library
برنامه دان مجموع برنامه ها
library
کتابها یا رکوردها و... که عموم می توانند فرض کنند که معمولا در یک محل عمومی قرار دارند
library
متن ها
library
مجموعه فایل ها
library
شیاری در دیسک مغناطیسی یا نوار برای ذخیره سازی اطلاعات درباره محتوا
library
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
library
کتابخانه
library
قرائتخانه کتابفروشی
library
زیر تابع آزمایش شده و ذخیره شده در کتابخانه که در صورت نیاز وارد برنامه کاربر میشود
library
تابع پیش نویس که میتواند وارد برنامه اصلی شود و در صورت نیاز فراخوانی شود
library
تعدا دتوابع مفید و مستقل که وارد هر برنامهای میشود تا مانع نوشتن برنامه شود
library
1-تعداد توابع نرم افزاری خاص . که کاربر میتواند در برنامه خود وارد کند
library
و در زمان و هزینه صرفه جویی شود. 2-مجموعه توابعی که کامپیوتر نیاز دارد تا به آنها مراجعه کند ولی در حافظه اصلی ذخیره نشده اند
library
تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
routine library
کتابخانه روال ها
public library
کتابخانه عمومی
project library
کتابخانه پروژه
program library
کتابخانه برنامه
program library
کتابخانه برنامه ها
library routine
روال کتابخانه
subroutine library
کتابخانه زیرروال ها
subroutine library
کتابخانه زیرروال
record library
مرکزکرایهنوارکاست
lending library
کتابخانهای که کتاب عاریه میدهد
walking library
شخص دانشمند
walking library
کتابخانه متحرک
user library
کتابخانه استفاده کننده کتابخانه کاربر
tape library
اتاق مخصوص نگهداری نوار
tape library
کتابخانه نوارها
systems library
کتابخانه سیستم ها
system library
کتابخانه سیستم
support library
کتابخانه پشتیبان
macro library
کتابخانه ماکرو
macro library
درشت کتابخانه
library tape
نوار کتابخانهای
library facilities
تسهیلات کتابخانهای
library edition
چاپی که درخودکتابخانه باشد
library call
فراخوانی کتابخانهای
library automation
خودکارسازی کتابخانه
disk library
کتابخانه دیسک
common library
کتابخانه اشتراکی
circulating library
کتابخانهای که کتاب کرایه میدهد
catalogue library
محل نگهداری کاتالوگها قفسه کاتالوگها
library maintenance
نگهداشت کتابخانهای
library manager
مدیر کتابخانه
library paste
نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
library paste
چسب نشاستهای
library program
برنامه کتابخانهای
library routine
روال کتابخانهای
library routine
روال مجموعه ها
library subroutine
زیروال کتابخانهای
library science
علم کتابداری
library software
نرم افزار کتابخانهای
library science
علم تنظیم ومحافظت از کتب
development support library
امکانات خودکار که با ان یک منشی برنامه نویسی فایلهای توسعه برنامه را که شامل نسخههای اصلی مجموعههای تست داده واسناد گزارش میباشدنگهداری میکند
dynamic link library
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
There are ine milion book (volumes)in this library.
دراین کتابخانه یک میلیون جلد کتاب وجود دارد
The library is the obvious place for the after-dinner hours.
کتابخانه جایی بدیهی برای ساعت پس از شام است.
patron-driven acquisition
[PDA]
[library]
کسب بر طبق
[درخواست]
مشتری
[کتابخانه]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com