English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 137 (2 milliseconds)
English Persian
over the beach operations عملیات ساحلی
over the beach operations عملیات کرانهای
Other Matches
beach ساحل
beach ساحل شنی
beach کرانه شنی
beach زدن به ساحل
beach دریاکنار
beach پلاژ کرانه
beach شن زار
beach کناردریا رنگ شنی
beach بگل نشستن کشتی
beach اسکله
beach باراندازساحلی
operations عملیات
operations نحوه استفاده ازدستگاهها
f.of operations حوزه عملیات
beach organization یکان ساحلی
beach organization یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
beach party تیم ساحل
beach party گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
beach party گروه پیشرو اب خاکی
beach patrol گشتی ساحلی
beach obstacle مانع ساحلی
beach minefield میدان مین اسکلهای
beach minefield میدان مین ساحلی
beach matting کف پوش ساحلی
beach matting تور سیمی ساحلی
beach master رئیس بارانداز
beach master افسر لجستیک در عملیات اب خاکی رئیس اسکله
beach marker علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
beach head سر پل ساحلی
beach patrol نگهبان ساحلی
beach patrol نگهبان اسکله
beach foam کف آب [کف حاصل از برخورد آب با چیزی]
beach foam کف آب دریا
beach balls توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
beach ball توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
landing beach ساحل پیاده شدن
hard beach قسمت مستحکم ساحل یا اسکله اسکله روسازی شده
hard beach ساحل مستحکم
raised beach بالاکنار
beach unit یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
beach unit یکان تهیه بارانداز
beach sand شن زار
beach reserves ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
beach reserves ذخایر ساحلی
beach foam کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
beach head سر پل
beach dump انبار موقت ساحلی
beach diagram طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
beach capacity فرفیت باراندازساحلی
beach capacity فرفیت اسکله
beach diagram طرح نمودار اسکله
backshore beach ساحل جزرو مد
backshore beach کرانه جزر و مد
back beach کرانه جزر و مد
back beach ساحل جزرو مد
beach dump انباراسکله
beach dump نقطه اماد در سر پل دریایی
beach erosion فرسایش ساحلی
beach group گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
beach group گروه خدمات ساحلی
beach gear وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
beach flag پرچم شاخص اسکله
beach flag پرچم مشخصه ساحلی
beach face کمربند ساحلی
beach exit محل خروجی اسکله
beach exit معبر ساحلی
beach exit گذرگاه ساحلی
operations detachment عنصرعملیات رسد عملیات
operations detachment قسمت مسئول عملیات
operations code رمز عملیاتی
operations code کد عملیاتی
operations analysis تجزیه و تحلیل عملیات
airmobile operations عملیات متحرک هوایی
anticrop operations عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
night operations عملیات شبانه
joint operations عملیات مشترک مابین نیروهای مسلح ارتش
maritime operations عملیات دریایی یا ناوگانی
logical operations عملیات منطقی
operations personal پرسنل عملیات
operations research تحقیقات از نظر کار و عملیات یک قسمت یا دستگاه
operations research تحقیق در عملیات
theater of operations صحنه عملیات
terminal operations عملیات اسکلهای
terminal operations عملیات بارانداز
stability operations عملیات تامین ثبات داخلی
stability operations عملیات ارام سازی
special operations عملیات مخصوص یا ویژه
radiological operations عملیاتی که در ان از موادرادیواکتیو استفاده میشود عملیات رادیولوژیک
psychological operations عملیات روانی
airhead operations عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
air operations میز ردنگاری هوایی
operations room centre combatinformation: syn
operations room اتاق عملیات
Military operations. عملیات نظامی
air operations عملیات هوایی
continuity of operations مداومت عملیات
concrete operations عملیات عینی
concept of operations روش اجرای عملیات
concept of operations تدبیر عملیات
combined operations عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
combat operations مرکز عملیات رزمی
clearing operations عملیات پاک کردن مین
clearing operations عملیات مین روبی
chemical operations عملیات شیمیایی
building operations عملیات ساختمانی
base of operations پایگاه عملیات
base of operations پایگاه عملیاتی مبنای عملیات
continuity of operations تسلسل عملیات
deputy for operations معاونت عملیات
covert operations عملیات مخفی
covert operations عملیات پنهانی
formal operations عملیات صوری
denial operations عملیات ممانعتی
denial operations عملیات ممانعتی در مقابل نفوذدشمن
flight operations عملیات پرواز
airmobile operations عملیات هوارو
beach support area منطقه پشتیبانی ساحلی
air area operations عملیات منطقه هوایی
aerospace projection operations بالای منطقه عملیات
air ground operations عملیات مشترک زمینی وهوایی
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
the four basic arithmetic operations چهار عمل اصلی [ریاضی]
Counter – espionage operations k. عملیات ضد جاسوسی
farmgate type operations رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
joint amphibious operations عملیات مشترک اب خاکی
counter air operations عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
black market operations عملیات بازار سیاه
army operations center مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
data transfer operations عملیات انتقال داده
computer operations manager مدیر عملیات کامپیوتر
chief of naval operations فرمانده عملیات دریایی
open market operations عملیات بازار ازاد
assistant chief of staff, g (operations رکن سوم اداره سوم
vehicle used for migrant-smuggling operations خودرو استفاده شده برای عملیاتهای مهاجر قاچاق
assistant chief of staff, g (operations معاونت عملیات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com