English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
overflow protection switch کلیدحافظآبهایاضافی
Other Matches
overflow بیت در کلمهای که یک میشود تاگر سرریز ریاضی رخ دهد
overflow نتیجه ریاضی که بزرگتر از حد اعداد سیستم ذخیره سازی کامپیوتر است
overflow وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflow سرریز
overflow سرشار شدن
overflow سرشارکردن
overflow لبریز شدن
overflow طغیان کردن
overflow طغیان
overflow سیل
overflow اضافی
overflow ابهای اضافی لبریزی
overflow ریزش
overflow بررسی پرچم سرریز در صورت رخ دادن سرریز
overflow check بررسی سرریزی
overflow indicator سرریزنما
overflow indicator مشخص کننده سرریزی
overflow tube لولهآبهایاضافی
overflow duct مجرای سرریز
overflow dam سد لبریز
overflow pipe لوله سرریز
overflow check مقابله سرریز
overflow section قسمت سر ریز سد
overflow check بررسی سرریز
overflow area ناحیه سرریز
overflow indicator سرریز نما
storm water overflow سرریز اب باران
overflow flag bit بیت پرچم سرریز
nov overflow dam سد غیر لبریز
self protection دفاع از نفس
self protection صیانت نفس حفافت از خود
self protection حفافت از خود
self protection برقراری تامین از خود
under protection تحت الحمایه
protection نگهداری
protection حفافت
over protection تقویت
protection عمل حفافت
protection نیکداشت
protection خط امان
protection سد کردن راه حریف نسبت به مهاجمی که در شرف پاس دادن است
protection تیمارداری
protection پشتیبانی
protection حمایت
protection عملی که مانع کپی گرفتن از دادههای محرمانه افراد بدون اجازه میشود.
protection اطمینان از اینکه داده توسط کاربر نامجاز کپی نشده است
protection سیگنال بررسی اینکه آیا بخشی از حافظه توسط برنامه قابل دستیابی است یا خیر
protection کپی اضافی از فیلم یا نوار اصلی
protection تامین نامه
protection محافظت
protection حراست حمایت
protection حفظ
protection مانع کپی گرفتن شدن
collective protection حفافت جمعی
copy protection جلوگیری از اعمال کپی
copy protection محافظت از کپی
consumer protection حمایت از مصرف کننده
password protection حفافت به کمک کلمه رمز
collective protection حفافت گروهی
protection from sin عصمت
protection key کلید حفافت
protection hood کلاهک یا روپوش محافظ
protection level سطح حفافت
cathode protection حفافت کاتدی
cell protection حفافت سل
protection ring حلقه حفافت
copy protection حفافت دربرابر کپی
insulation protection حفافت عایق بندی
lightning protection با خاموش کننده مغناطیسی
file protection حفافت فایل
file protection حفافت پرونده
memory protection حفافت حافظه
environmetal protection حمایت محیط زیستی
memory protection پشتیبانی ازحافظه
over voltage protection وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد
distance protection وسیله حفافت فاصله
flood protection حفافت در مقابل طغیان
degree of protection میزان تامین درجه حفافت
degree of protection میزان حفافت
data protection حفافت داده ها
overload protection حفافت بار زیاد
overvoltage protection حفافت فشار زیاد
impedance protection حفافت امپدانس
rust protection حفافت در برابر زنگ زدگی
environmental protection حفاظت محیط زیست
anodic protection حفافت اندی
storage protection حفافت حافظه
Under the protection of the law. درپناه قانون
head protection محافظسر
hand protection محافظدستی
feet protection محافظپا
eye protection محافظچشم
thermal protection محافظت حرارتی
ear protection محافظگوش
x ray protection حفافت رونتگن
anticorrosive protection حفافت در برابر خوردگی
armor protection حفافت درمقابل ادوات زرهی پوشش زرهی
toe protection پاشنه بندی
block protection حفافت بلوک
bank protection ساحلبانی
bank protection ساحل داری
bank protection حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
software protection حفافت نرم افزاری
armor protection حفافت زرهی
storage protection حفافت انباره
respiratory system protection حافظدستگاهتنفسی
The Physics of Radiation Protection فیزیک محافظت از پرتو
indirect bank protection کناره بندی غیر مستقیم
frost protection preparation ضدیخ
high tension protection حفافت فشار قوی
The Physics of Radiation Protection فیزیک بهداشت
line differential protection حفافت دیفرانسیلی خط
The Physics of Radiation Protection بهداشت پرتوی
rust protection paint رنگ ضد زنگ
protection and indemnity club باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
power system protection حفافت سیستم قدرت
positional protection device دستگاه حفافت درگاه
anti skid protection حفافت از لغزش
to switch on روشن کردن
on-off switch دکمهروشنوخاموش
to switch on طرف صحبت کردن
on/off switch دکمهروشنوخاموش
switch over تعویض کردن برق
switch off قطع جریان برق
to switch on اتصال دادن جریان دادن
the switch فن رو دست
the switch is on کلید برق باز است
the switch is on چراغ برق روشن است
to switch off رابادیگری قطع کردن
tr switch کلید فرگیر
two way switch قطع و وصل کننده برق از دوطرف
two way switch کلید دو راهه
to switch off قطع کردن اتصال
x y switch کلید ایکس- ایگرگ
to switch off خاموش کردن
three way switch کلید تبدیل
one way switch کلید یکراهه
on off switch گزینه قطع و وصل
the switch is on برق جریان دارد
n way switch گزینه N راهی
one way switch کلید یک پل
switch راه گزین
switch تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
switch وصل کردن برق
switch روشن کردن برق بخط دیگر انداختن قطار
switch سوزن دوراهی
switch شروع به استفاده از وسیله دیگر وقتی که اولی خراب میشود
switch قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
switch یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
switch نقط های در برنامه کامپیوتری که کنترل از آن به یکی از چند انتخاب ممکن می رود
switch یچ
switch وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
switch ثیر قرار میدهد
switch گزینه
switch تعویض جا
switch نافم حرکت
switch کلید
switch تعویض
switch جریان را عوض کردن
switch سویچ برق سویچ زدن
switch تغییر جهت دادن
switch چوب زدن
switch گزینه راه گزین
four way switch کلید صلیبی
switch راه گزیدن
switch ترکه
switch سویچ
selector switch کلید گردان
switch board صفحه کلید برق یاتلفن
selector switch انتخابگر
battery switch کلید باطری
band switch کلید تغییر باند
barrel switch کلید انشعاب اژیر
door switch کلید خودکار در
anti tr switch کلید ضد فرگیر
alteration switch گزینه دگرگونی
stepping switch گزینه پلهای
starter switch سوئیچ استارتر
switch blade تیغه کلید
standing switch رودست با مایه ارنج
auxiliary switch کلید فرعی
software switch گزینه نرم افزاری
snap switch کلید فنری
single way switch کلید یکراهه
sense switch سوئیچ حساس کنسول کامپیوتری که ممکن است یک برنامه برای پاسخ گیری به ان سیگنال بفرستد
sense switch گزینهء احساس
barrel switch گزینه بشکهای
selector switch شماره یاب
rotary switch کلید گردان
rotary switch گزینه چرخشی
ribbon switch مبدل فشار مداوم به الکتریسیته
reversing switch کلید برگشتی
rail switch دوراهی
regulating switch کلید تنظیم
pump switch کلید پمپ
protective switch کلید محافظ
rotary switch کلید دورانی
solenoid switch کلید مغناطیسی
rotary switch کلیدگردان
selector switch گزینه انتخاب کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com