English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 129 (7 milliseconds)
English Persian
overhand knot گره ساده
overhand knot گره اضافی
Other Matches
overhand بازی با دست بطرف بالا
overhand دست ببالا
overhand از پایین ببالا
overhand رویهم برعکس
overhand یکطرفه
overhand ترکی دوزی
overhand ابشار
to sew overhand ترکی دوزی کردن
knot [واحد سرعت دریایی معادل ۱۸۵۲ متر درساعت]
knot نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot کانون [کاموا]
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot گره
knot گره زدن
knot گره خوردن
knot گره دریایی
knot بقچه [کاموا ]
knot گره
knot بهم پیوستن
knot گره خوردن
knot گیرانداختن
knot گره زدن
knot واحد سرعت دریایی معادل 01/ 6706 فوت درساعت
knot مشکل عقده
knot غده چیز سفت یا غلنبه
knot دژپیه
knot برکمدگی
knot منگوله دار کردن گره دریایی
knot گره دریایی
knot میل دریایی
knot نات
knot گره پیشاهنگی
windsor knot گره بزرگ کراوات
asymmetric knot گره نامتقارن
angular knot گره زاویه ای مثل گره آویز
asymmetric knot گره سنه
alternate knot گره یک در میان (نوعی گره تقلبی)
Gordian knot گرهی گوردیان گوردیوس
tie the knot <idiom> ازدواج کردن
Gordian knot مسئلهی گیجکننده
Gordian knot مشکل معما مانند
top-knot گره زینتی
top-knot کاکل
top-knot موی فرق سر
top-knot پرهای تارکسر
figure-eight knot شکلگره8تایی
knot stitches کوکگره
To unite a knot . گره را باز کردن
The knot has come loose . گره شل شده است
top-knot سر پر
hand knot گره دستی
knot count رجشمار [گره زرعی] [تعداد گره در طول مشخصی از فرش]
Danish knot گره رنی
turkish knot گره متقارن
turkish knot گره ترکی
tie [knot] ریشه
tie [knot] پیچه
tie [knot] ایلمک
symmetric knot گره ترکی [گره نامتقارن] [که بدور دو تار زده می شود و معمولا از قلاب جهت خفت زدن استفاده می شود.]
Spanish knot گره اسپانیایی [این گره بدور یک نخ تار زده شده و به آفریقا منسوب می باشد.]
senneh knot گره نامتقارن
senneh knot گره فارسی
Persian knot گره فارسی
packing knot گره زدن بدون پود
knot ratio نسبت تعداد گره [این کسر جهت مقایسه تراکم گره در طول و عرض بافت بکار رفته و عاملی جهت تعیین قیمت فرش می باشد.]
tie [knot] خفت
Persian knot گره نامتقارن
knot strength استحکام گره
knot density چگالی گره [تراکم تعداد گره در مساحتی مشخص از فرش می باشد که اغلب بصورت متر مربع و یا اینچ مربع محاسبه می گردد.]
berber knot گره مراکشی که بدور دو تار دو مرتبه گره می خورد
reef knot گره راست
figure of eight knot گره هشت فرانسه
fisherman's knot گره ماهی گیر
fisherman's knot گره
granny knot گره عامی
granny knot گره غلط
half knot نیم گره
knot tie گره مقرهای
knot hole محل گره
knot hole محل حفره
macrame knot گره توری بافی
manrope knot head s"turk
figure eight knot گره هشت کوهنوردی
elf knot گیس جنی
elf knot زلف ژولیده
blood knot نوعی گره
butterfly knot گره پروانه
clinch knot گره ثابت
constrictor knot گره فشاری
crown knot گره تاج
dead knot گرهای که با عضوهای اطراف خود اتصال نداشته باشد
diameter of a knot قطر یک گره
double knot گره دوبل
elf knot موی درهم برهم
nail knot گره بین نخ فرعی و اصلی ماهیگیری
wall knot گره تخت
slip knot گره زود گشا
square knot گره مرکب از دونیم کره
to tie a knot گره زدن
square knot گره مربر
to cut the g. knot گره یامشکلی رابزورحل کردن
tight knot گره سخت
square knot گره مربع
sword knot شرابه شمشیر
surfer's knot ورم یا برجستگی زیر زانو یابالای پای موج سوار
slip knot گره خفت
shoulder knot واکسیل
shoulder knot روبان یاحمایل زینتی روی شانه
pruisik knot گره پروسیک
psyche knot ارایش گیسو بصورت گوجه فرنگی
running knot خفت
wall knot گره حصیری
running knot گره بند
half knot گره خفتی
sailor's knot گره کراوات
turtle knot گره وصل کردن طعمه ماهیگیری به راهنما
to untie a knot گرهی رابازکردن
surgeon's knot گره بخیه جراحی
French knot stitch گرهفرانسوی
See if you can unite the dead knot . ببین این گره کور را می توانی باز کنی
Tie a knot in the rope . طناب را یک گره بزنید
perfection loop knot نوعی گره قرنیهای در انتهای نخ ماهیگیری
asymmetric knot [farsi] گره فارسی
heaving line knot گره هبلین
loop knot tie گره حلقوی
Tie a rope in a firm knot . طناب را گره محکمی زدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com