Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 20 (1 milliseconds)
English
Persian
overlaying
پوشش
overlaying
اندود
overlaying
پوشیدن
overlaying
زیادبار کردن
overlaying
رویهم قراردادن
overlaying
کراوات
overlaying
جای گذاشت
overlaying
جای گذاشتن
overlaying
کاغذ کالک
overlaying
کالک
overlaying
شفاف
overlaying
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
overlaying
فضای حافظه اصلی که برای ذخیره بخش قط عی از برنامه جاری قابل مدیریت است
overlaying
نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند
overlaying
ابتدای متن که ذخیره شده است و همزمان با متن چاپ میشود
overlaying
قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
overlaying
بخش کوچکی از برنامه
overlaying
کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
overlaying
و بنابراین حافظهاصلی فقط حاوی بخشهای مورد نیاز است
overlaying
جایگذاشت
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com