English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
page frame قالب صفحه
page frame قاب صفحه
Other Matches
f.of a page ته صفحه
page کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد
page با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
page نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ
page 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
page 1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.
page گوه چوبی
page صفحات را نمره گذاری کردن
page صفحه برگ
page خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
page پادو
page پسر بچه
page نمایش یک صفحه متن در صفحه نمایش که پس از چاپ فاهر میشود
page نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند
page حافظه در چاپگر صفحه که تصاویر را پیش از چاپ نگه می دارد
f.of a page پائین صفحه
page صفحه
page حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
page ورق کاغذ
page وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند
page جهت لبه بلند یک ورق کاغذ
page کلیدی که محل نشانه گر را به اندازه خط وط یک صفحه حرکت دهد
page انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
page اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
page تعداد صفحات که چاپگر در یک دقیقه چاپ میکند
page عمل چسباندن تصویر و تن در یک صفحه آماده چاپ
page طول صفحه
page ترتیب متن و تصاویر در یک صفحه از متن
page in فرایند رفت و برگشت نامه یاداده از دیسک به حافظه اصلی کامپیوتر
page عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
page three ازدستهعکسهایجنسی
to be on the same page <idiom> به یک سبک فکر کردن [اصطلاح مجازی]
page three زنانجوانیکهسینههایخودرابرایبرانگیختناحساساتجنسیدرمجلاتنمایشمیدهند
page out فرایند رفت و برگشت نامه هایا داده از حافظه اصلی کامپیوتر به دیسک
to be on the same page <idiom> همدیگر را فهمیدن [اصطلاح مجازی]
plover page ابیای پشت قرمز
front-page مطالب سرصفحه یا سرمقاله
commas over the page صفحه را پراز نشان کاماکرد
code page صفحه کد
page fault نقص صفحه
front page سرصفحه
front page مطالب سرصفحه یا سرمقاله
front-page سرصفحه
page density چگالی صفحه
code page رویه رمز
off page connector اتصال دهنده برون صفحهای
banner page صفحهای که در ابتدا با تاریخ و زمان و نام متن و نام مشخص چاپ گیرند و چاپ میشود
lead in page صفحه ویدیویی که کاربر را به صفحه مورد نظر هدایت میکند
home page باز کردن صفحهای از وب سایت
page boundary مرز صفحه
full-page تمام صفحه
to page up type حروف چیده را صفخه بندی کردن
shadow page محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
shadow page جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
page skip پرش صفحه
page of presence لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
page reader صفحه خوان
page orientation موقعیت صفحه
page fault خرابی صفحه
This page owner دارنده این برگه
title page صفحه عنوان کتاب
page printer چاپگر صفحهای
we oened at page 0 صفحه 01 کتاب را باز کردیم
Web page فایل ذخیره شده در وب سرور که حاوی متن فرمت شده , گرافیک و اتصالات در متنهای با کلمات کلیدی به صفحات دیگر اینترنت یا وب سایت است
visual page صفحه تصویری
page of bonour لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
page maker برنامه قوی کاربردی و نشررومیزی
page mode ram حالت صفحه حافظه دستیابی مستقیم
full page display نمایش تمام صفحه
It was printed on the front page . در صفحه اول روز نامه چاپ شد
bad page break قطع یا مکث نامناسب صفحه
to inlay a printed page صفحه چاپ شدهای را در برگ بزرگتر و محکم تری نشاندن
optical page reader صفحه نوری خوان
end of page halt ویژگی ای که چاپگر را درپایان هر صفحه خروجی متوقف میکند
page description language زبان تشریح صفحه
forced page break قطع اجباری صفحه
soft page break قطع صفحه
page layout program برنامه صفحه ارایی
Refer (turn over) to page 110. به صفحه 110مراجعه کنید
frame up توط ئه
frame up دوز وکلک
frame up دسیسه
to frame someone پاپوش درست کردن برای کسی
K-frame قاببصورتحرفk
saw frame کمان اره
to frame someone کسی بیگناه را متهم کردن
ox frame قابی که گوشههای چلیپایی دارد
frame فریم
frame قاب چارچوب کمان
frame کالبد
frame-up پرونده سازی
frame-up توط ئه
frame مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
frame دنده عرضی
frame شاسی
frame قاب کادر
frame سازه
frame قاب
frame قاب کردن
frame استاتور استخوان بندی
frame هیکل حالت موقتی
frame کنترل هایی
frame تنه
frame و مرز اطراف فضای پنجره
frame خطای ناشی از یک بیت مشکل دار در فریمی در نوار مغناطیسی
frame بخشی از حافظه برای ذخیره سازی تصور پیش ز نمایش آن روی صفحه
frame 1-فضایی روی نوار مغناطیسی برای یک کد حرف . 2-بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات کنترلی و مسیر
frame باربست
frame ساختمان
frame قاعده
frame فرمول
frame بیان کردن
frame تنظیم کردن
frame قاب زهوار دور دنده عرضی نرده
frame قواره
frame چهارچوب
frame چارچوب گرفتن طرح کردن
frame قاب کردن قاب گرفتن
frame چارچوب
frame منطق اسکلت
frame صحنه
frame پاپوش درست کردن
frame بدن
frame چهارچوب تنه
time frame مدت لازم
frame push اهرم فشاردهنده
burner frame قالب
cold frame سرما دورکن
burner frame سوخت
freeze-frame قاب ایستایی
time frame چارچوب زمانی
frame stile قالبنردبانی
head of frame سرقاب
freeze-frame قاب ایستا
adjustable frame چهارچوب قابل تنظیم
track frame قالبشیار
frame of mind حالتذهنیفرد
warping frame قالبپیچنده
to frame an answer پاسخی را طرح کردن
warp frame قاب چله
frame agreement توافق اولیه
frame agreement چهارچوب توافق [حقوق]
box-frame قاب صندوقی
climbing frame وسیلهایمخصوصبازیکودکان
wire frame قالبفلزی
web frame قالبشبکهای
metal frame قالبفلزی
overhead frame قالببالایسر
portal frame قالبدرگاهی
roller frame قالبدورانی
sash frame حمایلقاب
sill of frame آستانهقاب
timber frame قالبچوبی
vertical frame قالبعمودی
walking frame قالبچهارپا
chassis frame چارچوب شاسی
door-frame چارچوب در
frame-ups توط ئه
casement frame قاب بازشو
c frame press پرس با قالب "سی " شکل
frame work چهارچوب
full frame قاب کامل
belt frame اسکلت محیطی بدنه هواپیما
beacon frame فرم مخصوص در پروتکل FDDI که پس از توقف در شبکه ارسال میشود
base frame چهارچوب زیر دستگاهها
bar frame تیرک قاب
machine frame چارچوب دستگاه
magnet frame یوغ اهنربایی
main frame کامپیوتر بزرگ
claim frame فریم مخصوص برای مشخص کردن ایستگاه آغاز کننده شبکه
frame partition تیغه قالبی
door frame چارچوب در
distribution frame مقسم
crane frame چارچوب جرثقیل
frame antenna انتن چارگوش
frame frequency بسامد صحنه
frame house خانهای که کالبدان چوب وپوشش ان تخته باشد خانه چوبی
frame of an apparatus شاسی
frame of hachsaw کمان اره چکی
frame of hachsaw کلاف اره چکی
frame partition جداگر سازه دار
frame partition تیغه تیرپایهای
mast frame قاب چهارگوش
two light frame پنجره دوچشمه
pack frame کوله پشتی زین دار
space frame قاب سه بعدی
frame-ups پرونده سازی
frame of reference چهارچوب داوری
reference frame دستگاه مقایسهای
picture frame قاب عکس
piling frame داربست
plan frame چارچوب برنامه
spinning frame چهارچوب یا دستگاه نخ تابی
step frame استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
window frame قاب پنجره
two light frame پنجره دو قلو
mirror frame جعبه اینه
window-frame قاب پنجره
open frame هر بخش از بازی بولینگ باناتوانی در انداختن تمام میله ها
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com