Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
paged memory management
مدیریت حافظه صفحه بندی شده
Other Matches
memory management
مدیریت حافظه
memory management
مدیریت حافظه
[علوم کامپیوتر]
memory management program
برنامه مدیریت حافظه
paged
با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
paged
نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ
paged
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
paged
نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند
paged
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.
paged
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged
صفحات را نمره گذاری کردن
paged
کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد
paged
نمایش یک صفحه متن در صفحه نمایش که پس از چاپ فاهر میشود
paged
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
paged
حافظه در چاپگر صفحه که تصاویر را پیش از چاپ نگه می دارد
paged
ترتیب متن و تصاویر در یک صفحه از متن
paged
طول صفحه
paged
عمل چسباندن تصویر و تن در یک صفحه آماده چاپ
paged
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
paged
صفحه برگ
paged
خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
paged
پادو
paged
عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
paged
گوه چوبی
paged
صفحه
paged
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
paged
ورق کاغذ
paged
وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند
paged
پسر بچه
paged
کلیدی که محل نشانه گر را به اندازه خط وط یک صفحه حرکت دهد
paged
جهت لبه بلند یک ورق کاغذ
paged
تعداد صفحات که چاپگر در یک دقیقه چاپ میکند
paged address
مدار منطقی الکترونیک که ترجمه بین آدرس منطقی مربوطه به صفحه کاغذ و آدرس واقعی فیزیکی که مراجعه شده است را بر عهده دارد
paged address
آدرس حافظه فیزیکی موجود که از ادرس منط قی و ادرس صفحه محاسبه میشود
paged address
که بعد شماره صفحه به آنها اختصاص داده میشود. آدرسهای حافظه مربوط به صفحهای هستند که بعدا به حافظه فیزیکی موجود تط بیق داده میشود.
paged address
روش تقسیم حافظه به بخشهایی
management
سرپرستی
management
حل و عقد
management
ship leader
management
مدیران کارفرمایی
management
مدیریت
management
ترتیب
management
مدیریت وریاست حسن تدبیر
management
property endowed the affairsof the of تولیت عین موقوفه
management
اداره
management
حیله
management
هدایت یا سازماندهی
management
اجرا و نگهداری شبکه
management
برنامه ریزی
management
سازماندهی
file management
مدیریت پرونده
file management
مدیریت فایل
financial management
مدیریت مالی
data management
مدیریت داده ها
file management
مدیریت پرونده ها
database management
مدیریت پایگاه داده ها
demand management
مدیریت تقاضا
watershed management
ابخیزداری
production management
مدیریت تولید
management board
کمیته مباشر
[شرکت سهامی]
watershed management
انجیرداری
record management
مدیریت مدارک
record management
مدیریت رکوردها
facilities management
مدیریت امکانات
watershed management
کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
management system
سیستم اداره
management system
سیستم مدیریت
management science
علم مدیریت
scientific management
مدیریت علمی
management report
گزارش مدیریت
management accounting
تهیه حساب جهت مدیران
management coding
سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
management expenses
مخارج مدیریت
management expenses
مخارج اداری
resource management
مدیریت منبع
materials management
مدیریت مواد
task management
مدیریت وفیفه
game management
شکارداری
game management
شکاربانی
task management
مدیریت کار
supply management
مدیریت عرضه
industrial management
مدیریت صنعتی
inventory management
مدیریت موجودی
job management
مدیریت برنامه
materiel management
مدیریت اماد
materiel management
مدیریت اقلام
management graphics
مدیریت گرافیک
operational management
مدیریت عملیاتی
configuration management
مدیریت پیکربندی
concurrency management
مدیریت همزمانی
management group
ائتلاف چند شرکت
career management
مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
career management
مدیریت مشاغل
management group
ائتلاف تجاری
personnel management
مدیریت استخدام
monopoly management
مدیریت انحصاری
ownership and management
مالکیت و مدیریت
personnel management
مدیریت پرسنلی
wildlife management
مدیریت حیات وحش
board of management
کمیته مباشر
[شرکت سهامی]
personnel management
اداره کردن پرسنلی
data management programs
برنامههای مدیریت داده ها
file management program
برنامه مدیریت فایل
command management system
سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
information management system
سیستم مدیریت اطلاعات
information resource management
مدیریت منبع اطلاعات
management information system
نرم افزاری که به مدیران شرکت امکان دستیابی و بررسی داده را میدهد
data base management
مدیریت پایگاه داده ها
relational database management
مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
top level management
مدیریت سطح بالا
institute of materials management
موسسه مدیریت مواد
association for system management
یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
lower level management
مدیریت سطح پایین
middle level management
مدیریت سطح متوسط
data management system
سیستم مدیریت داده ها
data processing management
مدیریت پردازش داده
database management program
برنامه مدیریت پایگاه داده ها
database management system
سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
home management software
برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی
project management program
برنامه مدیریت پروژه
project management system
سیستم مدیریت پروژه
management information system
سیستم مدیریت اطلاعات
data base management
مدیریت پایگاه داده
army management structure
سازمان مدیریت نیروی زمینی
spatial data management
مدیریت داده فضایی
network data management system
مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
simple network management protocol
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
data processing management association
انجمن مدیریت پردازش داده
data base management system
سیستم مدیریت پایگاه داده ها
action oriented management report
گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
relational database management system
پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
computer aided factory management
مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
relational database management system
پرسش پایگاه داده ها که حاوی عملگرهارابط های است
relational database management system
نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
record oriented database management
برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
table oriented database management progr
برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
hierarchical data base management system
سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
flat fuiile database management program
برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
memory
حافظه دستگاه کامپیوتر
memory
فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
memory
یادگار یاد بود
in memory of
<idiom>
به صورت رایگان
memory
حافظه
immediate memory
حافظه فوری
to the memory of
به یادبود
memory
خاطره
memory
یاد
read mostly memory
حافظه بیشتر خواندنی
memory span
فراخنای یاد
memory sniffing
ازمایش مداوم حافظه به هنگام پردازش
read only memory
حافظه فقط خواندنی
memory snapshot
تصویر لحظهای حافظه
racial memory
حافظه نژادی
remote memory
حافظه دور
real memory
حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
optical memory
حافظه نوری
internal memory
بخشی از RAM Rom که واحد پردازش مرکزی مستقیما وصل است بدون نیاز به واسط
regenerative memory
حافظه باز زا
passive memory
حافظه منفعل
photodigital memory
سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
photodigital memory
خواندن چند بار
regenerative memory
حافظه احیاء کننده
regenerative memory
رسانه ذخیره سازی که باید محتوای آن مرتباگ تنظیم شود تا محتوایش باقی بماند
memory word
کلمه حافظه
regenerative memory
عملیات خواندن که به طور خودکار داده را تولید میکند و در حافظه می نویسد
refresh memory
واحد حافظه با سرعت بالابرای تولید مجدد تصویر ناحیهای از حافظه کامپیوترکه مقادیری را نگهداری میکند
programmable memory
حافظه برنامه پذیر
recent memory
حافظه نزدیک
real memory
حافظه واقعی
real memory
حافظه حقیقی
one level memory
حافظه یک سطحی
memory trace
رد یاد
primary memory
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
main memory
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
computer memory
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
to fail
[memory]
درماندن
[حافظه یا خاطره]
to fail
[memory]
وا ماندن
[حافظه یا خاطره]
To revive a memory.
خاطره ای رازنده کردن
I can recite from memory.
می توانم از حفظ بخوانم
subtract from memory
دکمهکمکنندهازحافظه
memory recall
دوبارهخوانیحافظه
memory key
کلیدحافظه
memory cancel
پاککردنحافظه
computer memory
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
addressed memory
حافظه خواندن،نوشتن
[علوم کامپیوتر]
addressed memory
حافظه تصادفی
[علوم کامپیوتر]
primary memory
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
main memory
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
memory button
دکمهحافظ
add in memory
اضافه کردن به حافظه
shadow memory
حافظه ثانوی موقت
shadow memory
محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
shadow memory
جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
semiconductor memory
حافظه نیمه رسانا
semiconductor memory
حافظه نیمه هادی
secondary memory
حافظه ثانویه
search memory
حافظه جستجو
screw to the memory
بذهن سپردن
screen memory
خاطره پوشان
scratchpad memory
حافظه چرکنویس
scratchpad memory
حافظه چرکنویسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com