English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 123 (8 milliseconds)
English Persian
paragraph assembly جمع اوری پاراگراف
Other Matches
paragraph three هرکدام از حرکات روی یک پاتوام با چرخش
paragraph پرگرد
paragraph - بیتی که آدرس شانزده هایی را شروع میکند که ضریب دو باشد
paragraph بخشی از متن بین دو حرف که نشانه گر را به اول خط بعد می روند
paragraph حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
paragraph انشاء کردن
paragraph فاصله گذاری کردن
paragraph بند بند کردن
paragraph فقره ماده
paragraph بند
paragraph پاراگراف
the preceding paragraph بند جلو ی
the preceding paragraph بند پیش
Except what is mentioned in paragraph 3. باستثنای آنچه درپاراگراف 3 آمده است
assembly مجموعه یک واحد کامل ازچندین قطعه
assembly گردایش
assembly نصب ساخت
assembly محفل
assembly تولید
assembly محل بسیج افراد احتیاط
assembly مونتاژ
assembly تعدادی دستورات کد اسمبلی که یک کار را تشکیل می دهند
assembly اسمبلی گردهمایی
assembly تبدیل برنامه به کد ماشین
assembly قرار دادن یک موضوع از بخشهای مختلف در کنار هم
assembly زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
assembly 1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
assembly نمایش یک برنامه اسمبلی که به ترتیب مکانهای حافظه مرتب شده است
assembly نشانه هایی که برای نمایش دستورات کد ماشین در برنامه اسمبلی به کار می روند
assembly کارخانهای که واحدهای آن از قط عاتی از کارخانه هایی دیگر و در کنار هم جمع شده اند
assembly شیپور خاموشی دستگاه مرکب
assembly بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
assembly نقطه الحاق هوایی
assembly همگذاری
assembly مجمع
assembly اجتماع انجمن
assembly مجلس
assembly گروه
assembly هیئت قانون گذاری
assembly شیپور جمع
assembly مجمع نشست
assembly تجمع
legislative assembly مجلس قانونگذاری
instruction for assembly مقررات نصب
legislative assembly مجلس شورای ملی
house of assembly مجلس درجه دوم قانون گذاری
guard assembly الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
guard assembly محفظه
general assembly مجمع عمومی
house of assembly مجلس ایالتی
general assembly مجلس عوام
consmtituent assembly مجلس موسسان
constituent assembly مجلس موسسان
consultative assembly مجلس شورا
critical assembly ترتیب بحرانی
duplexing assembly دستگاه دو راهه
final assembly مونتاژ نهایی
final assembly نصب نهایی
gear assembly مجموعه چرخ دنده ها
legislative assembly هیات مقننه
riotous assembly اجتماع و مواضعه اشوبگرانه
unit assembly یک قطعه مجزا
unit assembly یک قسمت مجزا و مستقل از یک دستگاه یا وسیله
unlawful assembly مجمع غیر قانونی
unlawful assembly در CL سه نفر یا بیشتر را گویند که به قصد ارتکاب اعمالی که مخل اسایش و امنیت جامعه است گرد هم ایند
unlawful assembly تجمع غیر قانونی
ball assembly توپمجمع
bridge assembly برآمدگیسیمها
bridle assembly کنترلوزنه
needle assembly مجمعسوزنی
pre assembly نصب اولیه
spout assembly سرشیرآب
tail assembly قسمتهایدم
national assembly مجلس ملی
major assembly قسمت عمده دستگاه
major assembly قطعه عمده
ready for assembly اماده جهت نصب
cell assembly مجتمع یاختهای
assembly line تیمار خط
assembly area گمگاه
assembly area منطقه تجمع
assembly bench میز مونتاژ
assembly fixture تجهیزات مونتاژ
assembly instrudactions مقررات یا دستورات نصب
assembly lines خط تولید
assembly lines خط کلی
assembly line دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
assembly line خط مونتاژ
assembly line خط کلی
assembly line خط تولید
assembly lines تیمار خط
assembly lines دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
assembly lines خط مونتاژ
assembly language زبان همگذاری
assembly language زبان اسمبلی
assembly tools ابزار مونتاژ
assembly order دستورتعمیر دستور جمع شدن درنقطه تجمع
assembly program برنامه همگذاری
assembly program assembler
assembly program برنامه اسمبلی
assembly shop کارگاه مونتاژ
cable assembly مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
cable assembly کابل
assembly order دستور مونتاژ وسایل
assembly of notables مجلس بزرگان یا اعیان پارلمانی موقتی
assembly listing صورت برداری همگذاری لیست اسمبلی
assembly list سیاهه همگذاری
assembly language instruction دستورالعمل زبان اسمبلی
interchangeable end assembly مجمعانتهاییمتحرک
convoy assembly port بندر محل تجمع ستون موتوری
clandestine assembly area منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
convoy assembly port بندر محل تجمع کاروان دریایی
membership of legislative assembly عضویت مجلس مقننه
national consulative assembly مجلس شورای ملی
the national consultative assembly مجلس شورای ملی
object assembly test ازمون الحاق قطعات
outline assembly drawing نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
legislative body or assembly هیئت مققنه
breechblock operating lever assembly سطحبازکنندهگلنگدنتفنگ
basic unit assembly group گروه ساختمانی
assembly order control number شماره کنترل تعمیراتی
assembly order control number شماره کنترل دستور کارتعمیر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com