English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 160 (9 milliseconds)
English Persian
parallel bars پارالل ژیمناستیک
parallel bars مانع در پرش اسب
parallel bars میلههای پارالل
Search result with all words
uneven parallel bars پارالل زنان
Other Matches
bars وکالت
bars میله افقی در پرش
bars چوب افقی بالای مانع
bars مفتول
bars ستون
bars پیش بندر
bars واحد فشار
bars کانون وکلا
bars جایگاه متهمین در دادگاه
bars کرسی خطابه وکلا
bars توقف کسی برای انجام کاری
bars خط یا بلاک ضخیم رنگی
bars توقف مشخصی برای دستیابی به فایل
bars بند
bars بساط پیاله فروشان
bars مانع نوشگاه
bars بنداب
bars هیئت وکلاء
bars وکالت دادگاه
bars جای ویژه زندانی درمحکمه
bars مانع
bars مانع شدن
bars نرده حائل
bars میل
bars تیر
bars میله
bars شمش
bars میکده بارمشروب فروشی
bars ازبین رفتن
bars رد کردن دادخواست
bars خور پیشرفتگی اب به ساحل
bars سد
bars میل گرد
bars باستنثاء بنداب
bars بجز
bars بازداشتن ممنوع کردن
bars بستن مسدودکردن
bars میله اهنی
reinforcing bars جوشها
prisoners bars بازی گرگم به هوا
indented bars میل گرد اجدار
guide bars خط وط مخصوص دربا کد که شروع و پایان کد را نشان می دهند
blanking bars نوارهای خاموشی
asymetrical bars پارالل زنان
reinforcing bars ارماتورها
seal bars میلههای اب بندی
seat bars میلههای تکیه گاه
asymmetrical bars میلههاینامتقارن
snack bars بیسترو
snack bars ساندویچ فروشی
snack bars رستوران
uncurtailed bars ارماتور بدون تقلیل مقطع
triple bars مانع در پرش اسب با 3 تیرموازی
stars and bars نخستین پرچم ایالات متحده امریکا
sound bars نوارهای صوتی
parallel آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
parallel اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallel تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند
parallel چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallel اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
parallel تعداد پردازنده ها انجام شده همزمان روی تعدادی ورودی
parallel 1-
parallel که دو یا چند پردازنده همزمان یک یا چند موضوع داده کار می کنند. 2-دو یا چند بیت کلمه ارسالی روی خط جداگانه در یک زمان
is parallel to مساویاست
without parallel بی مانند بی نظیر
parallel داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
is not parallel to مساوینیست
parallel بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel همزمان
parallel برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallel نظیر مطابق بودن با
parallel شنت
parallel همسو
parallel موازی کردن اسکیها
parallel همگام قرینه
parallel انشعاب
parallel موازی کردن برابر کردن
parallel برابر خط موازی
parallel متوازی
parallel ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallel داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallel مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
parallel بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallel وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallel ارسال داده بین دو وسیله چندبیتی
parallel که همزمان ارسال می شوند
parallel مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallel خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
parallel کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallel وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallel تعداد آدرسهای متصل به هم
parallel موازی
parallel همتا
parallel که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallel که همزمان ارسال شود
parallel processor پردازنده موازی
parallel storage انباره موازی
parallel sheaf مروحه موازی
parallel run اجرای موازی
parallel ruler خط کش موازی
parallel processor موازی پرداز
parallel reading خواندن موازی
parallel storage انبارش موازی
parallel system شبکه موازی
parallel tests ازمونهای همتا
parallel perspective پرسپکتیو همرو یا موازی
two parallel lines دو خط موازی
to decline from the parallel از حالت موازی خارج شدن
running in parallel پردازش موازی
parallel transmission ارسال موازی
parallel transmission انتقال موازی
parallel transmission مخابره موازی
parallel processing پردازش موازی
parallel printing چاپ موازی
axially parallel در راستای محوری
parallel computer کامپیوتر موازی
bit parallel طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
parallel column ستونهای موازی
parallel clamp گیره پیچی موازی
connect in parallel بطور موازی اتصال دادن
parallel circuit مدار موازی
parallel circuit مدار شنتی
parallel cells یاختههای موازی
parallel series مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
axially parallel موازی محوری
parallel access با دست یابی موازی
parallel aerofoil ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
parallel adder جمع کننده موازی
parallel adder افزایشگر موازی
parallel connection اتصال موازی
parallel printer چاپگر موازی
parallel port درگاه موازی
parallel operation عملیات موازی
parallel operation عملکرد موازی
parallel interface رابط موازی
parallel operation عمل موازی
parallel law قانون توازی
parallel access دستیابی موازی
parallel items سوالهای همتا
parallel feed خورد موازی
parallel conversion تبدیل موازی
anti parallel feeding تغذیه مخالف
force displaced in parallel [بردار] نیروی بطور موازی جابجا شده
series parallel dimming اتصال زنجیری- موازی لامپها
parallel search storage انباره جستجوی موازی
parallel resonant circuit مدار همنوای موازی
parallel input output ورودی و خروجی موازی
parallel gap welder جوشگر شکاف موازی
parallel trussed girder تیر شبکهای موازی
random parallel tests ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
retrospective parallel running اجرای سیستم کامپیوتری جدید با داده قدیمی برای اینکه آیا درست کارمیکندیا خیر
series parallel connection اتصال زنجیری- موازی
series parallel connection اتصال سری- موازی
ball and parallel roller bearings یاطاقان غلطکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com