English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 145 (8 milliseconds)
English Persian
parallel printing چاپ موازی
Other Matches
printing چاپ
printing طبع
printing چاپ پارچه باسمه زنی
printing عمل چاپ
group printing چاپ گروهی
line printing چاپ سطری
magnetic printing اثر کپی
non printing codes کدهای نمایش دهنده عمل چاپگر و نه حرف چاپ شده
printing house چاپخانه
duplex printing چاپ دورو
detail printing چاپ جزئیات
deferred printing خیر در چاپ یک متن تا زمان دیگر
chained printing چاپ زنجیرهای
calico printing چیت سازی
calico printing عمل باسمه کردن پارچه
bold printing پر رنگ چاپ کردن
bidirectional printing چاپ دو سویه
bidirectional printing چاپ دو جهتی
background printing چاپ پس زمینه
printing ink مرکب چاپ
printing ink رنگ چاپ
intaglio printing چاپتصویریحکاکی
lithographic printing چاپگرچاپزغالی
printing calculator ماشینحسابچاپگر
printing head سرپرینتکننده
printing of messages چاپپیغام
relief printing چاپگربرجسته
printing presses ماشین چاپ
printing press ماشین چاپ
printing machine ماشین چاپ
printing ink منشور
printing office چاپخانه
printing punch منگنه کن با قابلیت چاپ
shadow printing چاپ سایهای
keyboard printing telegraph تلگراف ثبات تکمهای
multiple pass printing چاپ چند گذری
printing receiving apparatus دستگاه گیرنده ثبات
letter quality printing خصوصیت برخی چاپگرهای matria-dot که حروف با کیفیت یکسان با ماشین تایپ را با نقاط بسیار نزدیک به هم تامین میکند
letter quality printing چاپ با چاپگر matrix-dot که نوشتار با کیفیت بهتر دارد به خوبی ماشین تایپ با افزایش فاصله بین نقاط
hard contact printing چاپ تماسی که در ان هدچاپگر با نیروی محسوسی روی لایه زیرین فشار واردمی اورد
parallel 1-
parallel که دو یا چند پردازنده همزمان یک یا چند موضوع داده کار می کنند. 2-دو یا چند بیت کلمه ارسالی روی خط جداگانه در یک زمان
without parallel بی مانند بی نظیر
is parallel to مساویاست
is not parallel to مساوینیست
parallel تعداد پردازنده ها انجام شده همزمان روی تعدادی ورودی
parallel آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
parallel همسو
parallel وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallel تعداد آدرسهای متصل به هم
parallel داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
parallel که همزمان ارسال شود
parallel کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallel خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
parallel برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallel همتا
parallel نظیر مطابق بودن با
parallel موازی کردن اسکیها
parallel انشعاب
parallel همگام قرینه
parallel ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallel داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallel اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallel موازی کردن برابر کردن
parallel کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
parallel برابر خط موازی
parallel متوازی
parallel موازی
parallel اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallel تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند
parallel همزمان
parallel بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
parallel شنت
parallel بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallel وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallel ارسال داده بین دو وسیله چندبیتی
parallel که همزمان ارسال می شوند
parallel که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallel مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallel داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel ruler خط کش موازی
parallel run اجرای موازی
parallel reading خواندن موازی
parallel processor پردازنده موازی
parallel processor موازی پرداز
parallel processing پردازش موازی
parallel printer چاپگر موازی
parallel sheaf مروحه موازی
parallel storage انباره موازی
parallel storage انبارش موازی
to decline from the parallel از حالت موازی خارج شدن
running in parallel پردازش موازی
parallel transmission ارسال موازی
parallel transmission انتقال موازی
parallel transmission مخابره موازی
parallel tests ازمونهای همتا
parallel system شبکه موازی
two parallel lines دو خط موازی
axially parallel موازی محوری
parallel circuit مدار موازی
parallel circuit مدار شنتی
parallel cells یاختههای موازی
parallel bars میلههای پارالل
parallel bars مانع در پرش اسب
parallel bars پارالل ژیمناستیک
parallel aerofoil ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
parallel adder جمع کننده موازی
parallel adder افزایشگر موازی
parallel access دستیابی موازی
parallel access با دست یابی موازی
parallel perspective پرسپکتیو همرو یا موازی
parallel series مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
bit parallel طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
connect in parallel بطور موازی اتصال دادن
axially parallel در راستای محوری
parallel clamp گیره پیچی موازی
parallel column ستونهای موازی
parallel items سوالهای همتا
parallel law قانون توازی
parallel operation عمل موازی
parallel operation عملکرد موازی
parallel operation عملیات موازی
parallel port درگاه موازی
parallel interface رابط موازی
parallel connection اتصال موازی
parallel feed خورد موازی
parallel computer کامپیوتر موازی
parallel conversion تبدیل موازی
force displaced in parallel [بردار] نیروی بطور موازی جابجا شده
uneven parallel bars پارالل زنان
anti parallel feeding تغذیه مخالف
parallel resonant circuit مدار همنوای موازی
parallel trussed girder تیر شبکهای موازی
parallel search storage انباره جستجوی موازی
parallel gap welder جوشگر شکاف موازی
random parallel tests ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
retrospective parallel running اجرای سیستم کامپیوتری جدید با داده قدیمی برای اینکه آیا درست کارمیکندیا خیر
parallel input output ورودی و خروجی موازی
series parallel connection اتصال زنجیری- موازی
series parallel connection اتصال سری- موازی
series parallel dimming اتصال زنجیری- موازی لامپها
ball and parallel roller bearings یاطاقان غلطکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com