English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 60 (5 milliseconds)
English Persian
parallels of latitude مدارات
Other Matches
latitude عرض
latitude عرض جغرافیائی
latitude بی قیدی
latitude عمل
latitude ازادی عمل وسعت
latitude عرض جغرافیایی
co latitude متمم عرض جغرافیایی
Longitude and latitude. طول وعرض جغرافیایی
celestial latitude میل
geocentric latitude عرض جغرافیایی زمینی
geographical latitude عرض جغرافیایی
lines of latitude خطوطعرضجغرافیایی
latitude scale مقیاسجغرافیایی
parrallels of latitude مدارات عرض جغرافیایی
middle latitude منطقه معتدله
latitude band نوار عرضی
latitude band نوار عرضی زمینی
latitude band کمربند عرضی
horse latitude مدار اسب
parallels بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallels اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallels کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
parallels چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallels تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند
parallels اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallels آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
parallels تعداد پردازنده ها انجام شده همزمان روی تعدادی ورودی
parallels 1-
parallels که دو یا چند پردازنده همزمان یک یا چند موضوع داده کار می کنند. 2-دو یا چند بیت کلمه ارسالی روی خط جداگانه در یک زمان
parallels داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallels که همزمان ارسال می شوند
parallels موازی کردن اسکیها
parallels انشعاب
parallels همگام قرینه
parallels همتا
parallels شنت
parallels همزمان
parallels موازی کردن برابر کردن
parallels برابر خط موازی
parallels متوازی
parallels همسو
parallels نظیر مطابق بودن با
parallels ارسال داده بین دو وسیله چندبیتی
parallels وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallels بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallels مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
parallels داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallels ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallels خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
parallels کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallels که همزمان ارسال شود
parallels داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
parallels که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallels تعداد آدرسهای متصل به هم
parallels وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallels برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallels موازی
to draw parallels خطهای موازی کشیدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com