Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 68 (5 milliseconds)
English
Persian
parameter estimation
تخمین پارامترها
parameter estimation
براوردپارامترها
Other Matches
over estimation
تخمین بیش از حد
estimation
تخمین
estimation
براورد
estimation
پیش بینی تقویم
estimation
حدس گمان
estimation
تخمین زدن
over estimation
دست بالا گرفتن
over estimation
بیش از حد براورد کردن
to be in estimation
ارجمندیامحترم بودن
over estimation
زیادی درنظر گرفتن
point estimation
تخمین نقطهای
point estimation
براورد نقطهای
to hold in estimation
محترم یاارجمند داشتن
ratio estimation
براور نسبتی
time estimation
براورد زمانی
to sank in one's estimation
پیش کسی بی اعتبارشدن
to sank in one's estimation
ازنظرکسی افتادن
to hold in estimation
قدردانی کردن از
z parameter
پارامتر "زد"
parameter
ضریب ثابت
y parameter
پارامتر چهار قطبی ایگرگ
value parameter
پارامتر مقداری
h parameter
پارامترهای هیدرید
parameter
ولتاژ یا توان یک سیستم
parameter
وزن
parameter
شرح اندازه
parameter
کلمه داده که حاوی اطلاعات بیان کننده حدود یا عملیات یک تابع یا برنامه است
parameter
استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
parameter
مقدار ثابت
parameter
ویژگی بنیادی قابل تعریف پارامتر
parameter
نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود
parameter
زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند
parameter
عامل
parameter
نسبت میان تقاطع دو سطح مقدار معلوم و مشخص پارامتر
parameter
مقداری از یک مدار
parameter
پارامتر
parameter
مقادیر ثابت درمعادلات
parameter
مقداری ارسالی به تابع یا برنامه هنگام فراخوانی
parameter
اطلاعی که حدود یا عملیات چیزی مثل متغیر یا تابع یا برنامه را بیان کند
parameter
اماره جامعه
refernce parameter
پارامتر مرجع
replaceable parameter
پارامتر جایگزینی
shielding parameter
پارامتر حفافتی
variable parameter
پارامتر متغییر
symbolic parameter
پارامتر نمادی
wave parameter
پارامتر موج
racah parameter
پارامتر راکاه
positional parameter
پارامترمرتبهای
adjustable parameter
پارامتر تنظیم پذیر
collision parameter
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
deceleration parameter
پارامتر کند شدن
deceleration parameter
پارامتراهستگی
impact parameter
پارامتر ضرب شونده
impact parameter
پارامتر برخورد
input parameter
پارامتر ورودی
input parameter
پارامتراولیه
lattice parameter
پارامتر شبکه
linkage parameter
پارامتر پیوندی
formmal parameter
پارامتر صوری
parameter ram
حافظه با دستیابی پارامتری
parameter setting
پارامتر نشانی
passing parameter
پارامتر عبوری
frequency parameter
پارامتر فرکانس
positional parameter
پارامتر وضعیتی
actual parameter
پارامتر واقعی
t parameter equipment circuit
مدار معادل به صورت " T "
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com