English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (9 milliseconds)
English Persian
parties to the contract متعاملین
parties to the contract طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
parties to the contract متعاقدین
parties to the contract طرفین عقد
Search result with all words
parties to a contract طرفین متعاهدین
parties to a contract طرفین قرارداد
Other Matches
open-ended employment contract [employment contract of unlimited duration] قرارداد کار بدون مدت
third parties شخص ثالث
parties اصحاب دعوی
parties متداعیین اطراف دعوی
parties اطراف
parties طرفین
search parties گروه پیگرد
boarding parties تیم تفتیش
working parties گروه کار
tea parties عصرانه چای
tea parties مهمانی چای
garden parties گاردن پارتی
hen parties مهمانی زنانه
The opposition parties . احزاب مخالف
The two parties seem irreoncilable. طرفین آشتی راناپذیر بنظر می رسند ت
search parties دستهی جستار گرد
injured parties طرف خسارت دیده
injured parties طرف صدمه دیده
house-parties مجالس خانگی
house-parties دوره خانگی
coalition parties احزاب موتلفه
coalition parties احزاب موتلف
the coalition parties احزاب موتلفه
the coalition parties احزاب ائتلاف کننده
parties to a dispute متداعیین
hen parties مجلس رقص زنانه
contracting parties طرفین متعاهدین طرفین متعاقدین
contracting parties متعاقدین
contracting parties طرفین متقاعدین
contracting parties طرفین قرارداد
parties of dispute اصحاب دعوی
parties to a dispute اصحاب دعوی
the contracting parties طرفین متعاهدین
interested parties اشخاص ذی نفع یا علاقه مند
boarding parties گروه پژوهش
idological parties احزاب دارای روش فکری خاص
the contracting parties طرفین متعاقدین
reconciliation of two parties اصلاح ذات البین
high contracting parties طرفین معظمین متعاقدین طرفین معظمین متعاهدین
trial in presence of the parties دادرسی حضوری
social democratic parties حزب سوسیال دمکرات
contract with عقد کردن
in contract طبق قرارداد
by contract بطور مقاطعه
contract قرارداد
contract :قرارداد
contract دچارشدن
contract قرارداد بستن
contract عقد
contract منقبض شدن
contract پیمان
contract مقاطعه
contract کنترات پیمان .
contract : پیمان بستن
contract قرردادبستن
contract مقاطعه کاری کردن
contract کنترات کردن منقبض کردن
contract منقبض شدن مخفف کردن
contract همکشیدن
contract تعهد
according to the contract no. ... طبق قرارداد شماره ...
contract مخفف کردن مقاطعه کردن قرارداد بستن
all in contract قراداد کلی
all in contract قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
contract منقبض کردن
contract پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
to contract something from somebody از کسی چیزی [بیماری] گرفتن
provisions of a contract مواد قرار داد
performance of a contract اجرای قرارداد
prime contract قرارداد اصلی
privity in contract انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
privity of a contract مسئوولیت طرفین قرارداد
privity of contract مسئولیت طرفین قرارداد
privity of contract رابطه متعاقدین
lease contract عقد اجاره
license contract قرارداد اجازه استفاده
operation of contract نفوذ قرارداد
optional contract عقد خیاری
optional contract مجازی
optional contract خیاری
open contract قرارداد غیر معین
optional contract غیر واجب
parol contract قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
provisions of a contract شرایط قرار داد
open contract قرارداد باز
negotiated contract قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
multilateral contract قرارداد چند جانبه
marriage contract عقد نکاح
marriage contract عقد نامه
quasi contract شبه عقد
quasi contract شبه قرارداد
cottage contract نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
unilateral contract پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
unilateral contract قرارداد یک جانبه
unconditional contract عقد منجز
unauthorized contract عقد فضولی
to guarantee a contract اجرای قراردادی راضمانت کردن
to draw up a contract قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
to come within the scope of a contract در حیطه یک قرارداد بودن
unilateral contract قراردادایقاعی
unilateral contract تعهد یک جانبه ایقاع
Bilateral contract. پیمان ( قرارداد ) دو جانبه
written contract پیمان نامه
we demand p in our contract ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
void contract عقد باطل
value cost contract پیمان بستن با قیمتهای پایه
validity of contract صحت قرارداد
validity of a contract اعتبار قرارداد
valid contract عقد صحیح
to put to contract بمناقصه گذاشتن
the life of a contract مدت یک قرارداد
the contract is still valid خودباقی است
service contract قرارداد انجام خدمت
service contract قرارداد خدمت
sales contract قرارداد فروش
reward contract عقد جعاله
revocable contract عقد مجاز
revocable contract عقد جایز
requirements of a contract مقتضای عهد
service contract قرارداد خدماتی
simple contract قرارداد شفاهی
the contract is still valid قراردادباعتبار
stipulation of a contract مفاد قرارداد
social contract اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
social contract قرارداد اجتماعی
social contract قرار داد اجتماعی
simple contract عقد منعقد درسند عادی
quasi contract عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
contract record سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
contract of affreightment قراردادحمل
contract of affreightment قرارداد اجاره کشتی
contract note سند مقاطعه توافق نامه
contract note سند قرارداد
contract guarantee ضمانت قرارداد
contract guarantee ضمانتنامه قرارداد
contract for supply قرارداد جهت ارائه کالا
contract curve منحنی قرارداد
contract of farmletting مزارعه
contract of farmletting قرارداد مزارعه
contract of guarantee ضمان عقدی
contract quantity حجم قرارداد
contract period مدت قرارداد
contract period دوره قرارداد
contract of sales قرارداد فروش
contract of sale عقد بیع
contract of sale قرارداد فروش
contract of reward جعاله
contract of guarantee عقد ضمان
contract curve منحنی مبادله
contract control کنترل دینامیکی
contract control کنترل تغایر
conclude a contract عقد بستن
composition contract قرارداد ارفاقی
completion of contract امضای قرارداد
completion of a contract انجام دادن قرارداد
completion of a contract انجام یک قرارداد
breach of contract تخلف از قرارداد
conclude a contract منعقد کردن عقد
enter into a contract عقد بستن
enter into a contract منعقد کردن عقد
contract clause شرط متعارف در هر قرارداد
breach of contract نقض قرارداد
conditions of contract شرایط قرارداد
conditional contract عقد معلق
conditional contract عقد مشروط
conclusion of a contract مبایعه
conclusion of a contract parties two between asale of
breach of contract نقض مفادقرارداد
invalid contract عقد فاسد
executory contract قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
assignment of contract واگذاری قرارداد
formula of contract صیغه عقد
frustrated contract قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
fulfill a contract قرارداد را اجرا کردن
perform a contract قرارداد را اجرا کردن
futures contract قرارداد اینده
futures contract قرارداد سلف
irrevocable contract عقد لازم
guarantee a contract اجرای قراردادی را ضمانت کردن
haulage contract قرارداد حمل و نقل
executed contract قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
honour a contract قرارداد را محترم شمردن
frustration of contract بی نتیجه ماندن قرارداد
lease contract اجاره نامه
illegal contract قرارداد غیر قانونی
inoperative contract عقد غیر نافذ
gratuitous contract عقد غیر معوض
executory contract عقد موجل
contract work پیمانکاری
contract termination فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
labor contract قرارداد کار
contract specification مشخصات قرارداد
award a contract قراردادی را واگذار کردن
based on a contract قراردادی
law of contract قانون قرارداد
contract scheduling برنامه ریزی قرارداد
cost contract قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
cost plus contract قرارداد براساس قیمت تمام شده به اضافه درصدی به عنوان سود
assignment of contract انتقال قرارداد
forced contract عقد مکره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com