Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 65 (5 milliseconds)
English	Persian
partition chromatography	کروماتوگرافی تقسیمی
Other Matches
one way chromatography	کروماتوگرافی یکطرفه
chromatography	جدا کردن عناصررنگی از هم
chromatography	رنگ نگاری
two chromatography	کروماتوگرافی دو طرفه
chromatography	کروماتوگرافی
column chromatography	کروماتوگرافی ستونی
countercurrent chromatography	کروماتوگرافی جریان مخالف
two demensional chromatography	کروماتوگرافی دو بعدی
ascending chromatography	کروماتوگرافی صعودی
gas chromatography	کروماتوگرافی گازی
absorbent chromatography	کروماتوگرافی جذبی
paper chromatography	کروماتوگرافی کاغذی
descending chromatography	کروماتوگرافی نزولی
ionic chromatography	کروماتوگرافی یونی
gel permeation chromatography	کروماتوگرافی ژل تراوا
ion exchange chromatography	کروماتوگرافی تبادل یونی
gas liquid chromatography	کروماتوگرافی مایع گاز
supercritical fluid chromatography	کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
thin layer chromatography	کروماتوگرافی لایه نازک
gas solid chromatography	کروماتوگرافی گاز- جامد
gas liquid partitions chromatography	کروماتوگرافی گاز- مایع
supercritical fluid chromatography/mass	spectrometry کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
partition	حایل
partition	قسمت کردن
partition	تقسیم افراز کردن
partition	جدار افراز
partition	دیوار
partition	جداگر تیغهای
partition	دیوار تیغه
partition	اپارتمان تقسیم به بخشهای جزء کردن
partition	افراز
partition	جدا کردن جزء بندی کردن
partition	تفکیک کردن
partition	حد فاصل
partition	فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است
partition	وسیله یا اسباب تفکیک
partition	جزء بندی کردن
partition	بخش
partition	قسمت
partition	ناحیه
partition	بخشی از حافظه کامپیوتر به عنوان حافظه پیش زمینه یا پس زمینه
partition	فضای دیسک سخت که به عنوان درایو منط ق به کار می رود و به صورت درایو جداگانهای قابل دستیابی است
partition	تیغه
partition	تقسیم دیسک سخت به دو یا چند درایو منط قی که به صورت درایوهای جداگانه قابل دستیابی اند
partition	دیواره
partition	تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
partition wall	دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
partition wall	تیغه
partition wall	دیوار تیغه
voluntary partition	افراز با رضایت یا سازش طرفین
solid partition	جداگر یکپارچه
partition of an estste	افراز یک ملت
partition of an estate	افراز ملک
partition function	تابع تقسیم
partition coefficient	ضریب توزیع ضریب تقسیم
disk partition	پارتیشن دیسک
frame partition	جداگر سازه دار
partition coefficient	K :symb
frame partition	تیغه تیرپایهای
frame partition	تیغه قالبی
load-bearing partition	تیغه بابر
load bearing partition	تیغه باربر
load bearing partition	جداگر باربر
liquid liquid chromatography	کروماتوگرافی مایع- مایع

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com