English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 26 (3 milliseconds)
English Persian
partitions تیغه
partitions دیواره
partitions وسیله یا اسباب تفکیک
partitions حد فاصل
partitions اپارتمان تقسیم به بخشهای جزء کردن
partitions تفکیک کردن
partitions جدا کردن جزء بندی کردن
partitions افراز
partitions حایل
partitions دیوار تیغه
partitions جداگر تیغهای
partitions دیوار
partitions جدار افراز
partitions تقسیم افراز کردن
partitions فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است
partitions تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
partitions تقسیم دیسک سخت به دو یا چند درایو منط قی که به صورت درایوهای جداگانه قابل دستیابی اند
partitions فضای دیسک سخت که به عنوان درایو منط ق به کار می رود و به صورت درایو جداگانهای قابل دستیابی است
partitions بخشی از حافظه کامپیوتر به عنوان حافظه پیش زمینه یا پس زمینه
partitions ناحیه
partitions قسمت
partitions بخش
partitions جزء بندی کردن
partitions قسمت کردن
Other Matches
examples of partitions نمونههایتفکیکی
gas liquid partitions chromatography کروماتوگرافی گاز- مایع
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com