English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 129 (7 milliseconds)
English Persian
passenger aircraft هواپیمای مسافربری
Other Matches
passenger عابر مسافرتی
passenger رونده
passenger مسافر
passenger گذرگر
outside passenger مسافری که بیرون یا بالای دلیجان می نشیند
passenger terminal ترمینالمسافران
passenger liner کشتی مسافربری
To pick up a passenger. مسافر سوار کردن ( تاکسی ؟ اتوبوس )
passenger train قطارمسافربری
passenger station ایستگاهمسافرین
passenger platform سکویمسافرین
passenger cabin کابینمسافران
foot passenger مسافر پیاده
passenger car واگن مسافری
passenger pigeon کبوتر وحشی امریکای شمالی
passenger mile طول راه مسافرت به حسب میل
passenger mile میل مسافرتی
passenger car اتومبیل سواری
passenger liner کشتی مسافری
foot passenger پیاده پا رهسپار
passenger plane هواپیمای مسافربری
car passenger مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
car passenger سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
The passenger was admitted into the USA. به مسافر اجازه ورود به ایالات متحده آمریکا را دادند.
mobile passenger steps پلههایمتحرکمسافرین
motor vehicle passenger مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
motor vehicle passenger سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
passenger car trailer تریلرخودروی سواری
universal passenger steps پلههایعمومیمسافرین
passenger transfer vehicle وسلهجابجاییمسافرین
aircraft هواپیما
aircraft طیاره
large aircraft هواپیمای بزرگ
lead aircraft هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی
landing aircraft هواپیمای در حال فرود
integrated aircraft هواپیمای یک پارچه
escort aircraft هواپیمای اسکورت هواپیمای مراقب
clean aircraft هواپیمای اماده بلند شدن هواپیمای بدون مخازن خارجی
assault aircraft هواپیمای هجومی
civil aircraft هواپیمای غیر نظامی
axial of an aircraft محور هواپیما
marine aircraft هواپیمایی برای عمل کردن روی سطح اب هواپیمای قابل شناور شدن روی سطح اب
maritime aircraft هواپیمایی برای عمل کردن روی مناطق دریایی
naval aircraft هواپیمای ناوپایه
notional aircraft هواپیمای قراردادی هواپیمای نمونه
aircraft carriers carrier : syn
The aircraft got off the ground . هواپیما اززمین بلند شد
aircraft company شرکت ساخت هواپیما [اقتصاد]
unmanned aircraft هواپیمای بدون سرنشین
tailless aircraft هواپیمای بی دم
tactical aircraft هواپیمای جنگی
shipboard aircraft هواپیمای ناو پایه
program aircraft جمع کل هواپیماهای موجودیک کشور
one aircraft was shot down سرنگون گردید
one aircraft was shot down یک هواپیما
ultralight aircraft هواپیمائی با وزن کمتر از454 کیلوگرم
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
light aircraft هواپیمای سبک
aircraft arrestment عملیات مهار هواپیما
aircraft arrestment مهارکردن هواپیما
aircraft battery منبع الکتریکی برای هواپیما
aircraft defective هواپیمای معیوب
aircraft defective هواپیمایی که به علت نقص فنی نتواندپرواز کند
aircraft engine موتور هواپیما
aircraft guide مسئول هدایت هواپیما درفرودگاه
aircraft handover تعویض کنترل هواپیما
aircraft handover تبادل کنترل هواپیما
aircraft inspection بازرسی هواپیما
aircraft plotter وسیله ناوبر هواپیما
anti-aircraft ضد هواپیما
aircraft arresting دستگاه مهار هواپیما
aircraft carrier ناو هواپیمابر
aircraft carrier carrier : syn
aircraft carriers ناو هواپیمابر
active aircraft هواپیمای درگیر در رزم
aircraft accident سانحه هوایی
aircraft alternation اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
aircraft arresting دستگاه بازدارنده هواپیما ازحرکت
aircraft plotter وسیله ترسیم مسیر هواپیما
aircraft plumping لوله کشی هواپیما
anti aircraft ضد هوایی
aircraft vectoring کنترل مسیر سمتی هواپیما
active aircraft هواپیمای فعال
aircraft vectoring کنترل سمتی هواپیما
aircraft turn around اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
anti aircraft پدافند هوایی
aircraft system سیستم ساختمان هواپیما
aircraft structure ساختمان هواپیما
aircraft specification خصوصیات هواپیما
aircraft section قسمت هواپیمایی
aircraft repair تعمیر هواپیما
aircraft records اسناد هواپیما
aircraft section رسدهواپیمایی
aircraft rigging تنظیم نهایی هواپیما
aircraft scrambling دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aircraft modification and control کنترل و هدایت هواپیما
aircraft accident report گزارش سانحه هوایی
aircraft mission equipment وسایل لازم برای انجام ماموریت هواپیما
aircraft log book بایگانیها هواپیما
aircraft gun laying رادار هواپیما
attack aircraft carrier ناو هواپیمابر تهاجمی
fixed wing aircraft هواپیما با بال ثابت
control line aircraft نوعی هواپیمای مدل که مسیرپرواز ان با تغییر نیروی کشش دو یا چند سیم یا رشته توسط اپراتور زمینی کنترل میشود
The lights of the aircraft were blinking. چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
anti aircraft artillery توپخانه ضد هوایی
awaiting aircraft availability زمان انتظار درخط تعمیر
awaiting aircraft availability زمان تحت تعمیر بودن هواپیما
anti aircraft artillery توپخانه پدافند هوایی
anti aircraft defense پدافند ضد هوایی
heavier than air aircraft هواپیمای سنگین تر از هوا
aircraft arresting barrier وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
high tailed aircraft هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
lighter than air aircraft هواپیمای سبکتر از هوا
aircraft role equipment تجهیزات لازم برای انجام ماموریت هواپیما
variable geometry aircraft هواپیمایی که شکل کلی ان تغییر کند
aircraft maintenance truck کامیونتعمیرهوایی
anti-aircraft missile گلولهموشکضدهوایی
aircraft cross servicing سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aircraft control unit کابین کنترل هواپیما
aircraft control unit قسمت کنترل هواپیما
aircraft climb corridor دالان صعود هواپیما
aircraft block speed سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
rotary wing aircraft هواپیما با بال گردنده
aircraft arresting hook مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
aircraft arresting hook قلاب مهار هواپیما
aircraft arresting gear جعبه دنده دستگاه مهارهواپیما
aircraft arresting complex وسایل مهار هواپیما
aircraft arresting reset unit وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com