Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 186 (2 milliseconds)
English	Persian
passenger plane	هواپیمای مسافربری
Other Matches
outside passenger	مسافری که بیرون یا بالای دلیجان می نشیند
passenger	عابر مسافرتی
passenger	رونده
passenger	مسافر
passenger	گذرگر
foot passenger	پیاده پا رهسپار
passenger aircraft	هواپیمای مسافربری
foot passenger	مسافر پیاده
passenger cabin	کابینمسافران
car passenger	سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
car passenger	مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
To pick up a passenger.	مسافر سوار کردن ( تاکسی ؟ اتوبوس )
passenger car	واگن مسافری
passenger platform	سکویمسافرین
passenger mile	میل مسافرتی
passenger liner	کشتی مسافری
passenger station	ایستگاهمسافرین
passenger terminal	ترمینالمسافران
passenger mile	طول راه مسافرت به حسب میل
passenger car	اتومبیل سواری
passenger train	قطارمسافربری
passenger pigeon	کبوتر وحشی امریکای شمالی
passenger liner	کشتی مسافربری
passenger transfer vehicle	وسلهجابجاییمسافرین
motor vehicle passenger	سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
universal passenger steps	پلههایعمومیمسافرین
passenger car trailer	تریلرخودروی سواری
The passenger was admitted into the USA.	به مسافر اجازه ورود به ایالات متحده آمریکا را دادند.
mobile passenger steps	پلههایمتحرکمسافرین
motor vehicle passenger	مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
to plane a way or down	بارنده صاف کردن
plane	صاف مسطح
plane	رویه هموار
plane	افقی سطح افق افقی کردن
plane	صاف هواپیما
plane	مسطح
plane	سطح مستوی
plane	سطح هموار
plane	هواپیما
plane	رنده کردن
plane	با رنده صاف کردن
plane	صفحه
plane	صاف کردن پرواز
plane	جهش شبیه پرواز سطح تراز
plane	هموار
plane	سطح تراز مسطح
plane	رنده
z-plane	صفحه مختلط [ریاضی]
plane	یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
plane	سطح صاف
plane of site	سطح قائم مار بر سکوی تیر
plane of rotation	سطح دوران
plane of reflection	صفحه بازتاب
sagittal plane	صفحه سهمی
sash plane	رنده بغل
sea plane	هواپیمایی دریایی
slant plane	صفحه مسیر هدف
plane wave	موج صفحهای
plane of symmetry	سطح تقارن
routing plane	رنده کفرند
polarization plane	صفحه قطبش
rabbet plane	رنده دو راهه
rabbet plane	رنده کام کنی
reflection plane	صفحه بازتاب
reflection plane	صفحه انعکاس
rolling plane	صفحه غلطشی
plane table	سه پایه نقشه برداری که الیداد بران سوار میشود
plane wave	موج مسطح
plane polarized	تابشهای الکترومگنتیک
routing plane	رنده تهرند
plane of symmetry	صفحه تقارن
slip plane	سطح لغزش
smooth plane	رنده صاف کاری
plane projection	طرحمسطح
To board a plane.	سوار هواپیما شدن
What time does the plane take off?	چه وقت هواپیما پرواز می کند؟
plane [Platanus]	درخت چنار
plane tree	درخت چنار
scheduled plane	هواپیمای مسافربری [با زمان پرواز مشخص]
plane figure	شکل مسطح
complex plane	صفحه مختلط [ریاضی]
smooth with the plane	رنده کردن
smoothing plane	رنده پرداخت
smoothing plane	رنده دو تیغ
stick plane	رنده میله دار
stick plane	رنده با تیغه گرد
symmetry plane	صفحه تقارن
this line is p to that plane	این خط نسبت به ان سطح عموداست
tooth plane	رنده دندانه دار
toothing plane	رنده خشخاش
toothing plane	رنده خط گیری
torpedo plane	هواپیمای اژدر افکن
diving plane	پرهزیردریایی
plane of fire	سطح مبنای مسیر تیراندازی
inclined plane	سطح شیبدار
gyro plane	سطح مبنای ژیروسکوپی یاهدایت خودکار ناو
grooving plane	رنده شیار
grooving plane	رنده کام کنی
glide plane	سطح لغزش
frontal plane	سطح تاجی
focal plane	صفحه کانونی
focal plane	افق کانونی
focal plane	افق مار بر کانون عدسی
hand plane	رنده کردن دستی
horizontal plane	صفحه افقی
horizontal plane	صفحه عرضی
inclined plane	سطح شیب دار
incline plane	غفلت گاه
incline plane	سطح مایل
plane of incidence	صفحه تابش
incidence plane	صفحه تابش
image plane	سطح تصویر
transverse plane	صفحه عرضی
transverse plane	صفحه افقی
datum plane	سطح مبنای اب دریا
datum plane	افق مبنا
compass plane	رنده سینه
cleavage plane	سطح مرزی
chord plane	صفحه مار بر وترهای همه مقاطع تشکیل دهنده یک ایرفویل سه بعدی
bedding plane	بستره
battle plane	هواپیمای جنگی
back plane	یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند
attack plane	هواپیمای تک
air plane	طیاره
core plane	صفحه چنبره ها
cross plane	رنده کردن
crossing plane	سطح تقاطع
adjustable plane	رنده درجه دار
datum plane	سطح مبنای ارتفاع
rebate plane	رنده کام کنی
dado plane	رنده کام کنی
cutting plane	صفحه برش
crystal plane	صفحه بلور
crystal plane	سطح بلوری
crystal plane	سطح کریستالی
air plane	هواپیما
inclined plane	سطح مورب
jointing plane	رنده دستگاه
plane of asymmetry	سطح مسیر لغزش انحرافی
normal plane	توزیع نرمال
normal plane	صفحه قائم
plane of asymmetry	سطح انحراف مسیر
plane knife	تیغه رنده
plane iron	تیغه نجاری
plane iron	تیغ رنده
plane guard	ناو نجات
plane guard	ناوگارد نجات
objective plane	افق هدف
oblique plane	سطح مورب
plane angle	زاویه مستوی
plane as a pikestaff	مانند آفتاب روشن
plane director	نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
plane geometry	هندسه مسطحه
plane of bending	صفحه خمش
moulding plane	رنده ابزار
jointing plane	رنده بلند
objective plane	سطح افق هدف
jack plane	رنده درشت تراش
jack plane	رنده بزرگ
jack plane	رنده دستگاه
into plane service	تدارک سوخت و وسایل برای هواپیماها طبق قرارداد
plane of fire	سطح تیر
plane of fire	افق مسیرتیراندازی
map plane	سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
plane of departure	سطح قائم مسیر گلوله
middle plane	صفحه میانتار
plane of departure	سطح قائم تیر
plane table map	نقشه مسطحه عوارض نما
to bring to the same plane [height]	به یک صفحه [بلندی] آوردن
plane sinusoidal wave	موج سینوسی صفحهای
body of carpenter's plane	کوله رنده نجاری
backing iron of plane	پشت تیغ
focal plane shutter	صفحهروم دریچهعدسی
inclined shear plane	سطح برش مایل
plane polarized light	نور قطبیده مسطح
meteorological datum plane	ایستگاه مبنای هواسنجی
plane of mirror symmetry	صفحه تقارن اینهای
negative photo plane	سطح افق شیشه عکس
negative photo plane	افق شیشه عکاسی
The plane to ... departs at ... o'clock.	هواپیمای ... ساعت ... پرواز می کند.
mirror plane of symmetry	صفحه تقارن اینهای
european type plane	رنده فرنگی
scheduled service plane	هواپیمای مسافربری [با زمان پرواز مشخص]
to miss a flight [plane]	پرواز [خود] را از دست دادن
high focal plane buoy	ارتفاعکانونیپروانهراهنمایشناور

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com