Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 100 (6 milliseconds)
English	Persian
password protection	حفافت به کمک کلمه رمز
Other Matches
password	نشانی
password	اسم شب کلمه عبور
password	اسم عبور
password	اسم رمز
password	اسم عبور کلمه رمز
password	اسم شب
password	کلمه یا مجموعه حروف که کاربر را معرفی میکند تا بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد
password	کامپیوتر یا نرم افزای که نیاز دارد کاربر پیش از دستیابی یافتن کلمه رمز را وارد کند
password	کلمه رمز
protection	عمل حفافت
protection	اطمینان از اینکه داده توسط کاربر نامجاز کپی نشده است
protection	عملی که مانع کپی گرفتن از دادههای محرمانه افراد بدون اجازه میشود.
over protection	تقویت
protection	حفافت
self protection	دفاع از نفس
self protection	صیانت نفس حفافت از خود
self protection	حفافت از خود
self protection	برقراری تامین از خود
under protection	تحت الحمایه
protection	سیگنال بررسی اینکه آیا بخشی از حافظه توسط برنامه قابل دستیابی است یا خیر
protection	کپی اضافی از فیلم یا نوار اصلی
protection	مانع کپی گرفتن شدن
protection	حفظ
protection	حمایت
protection	محافظت
protection	حراست حمایت
protection	تامین نامه
protection	نیکداشت
protection	نگهداری
protection	خط امان
protection	پشتیبانی
protection	سد کردن راه حریف نسبت به مهاجمی که در شرف پاس دادن است
protection	تیمارداری
protection ring	حلقه حفافت
protection level	سطح حفافت
protection key	کلید حفافت
protection hood	کلاهک یا روپوش محافظ
protection from sin	عصمت
memory protection	حفافت حافظه
overvoltage protection	حفافت فشار زیاد
overload protection	حفافت بار زیاد
over voltage protection	وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد
memory protection	پشتیبانی ازحافظه
rust protection	حفافت در برابر زنگ زدگی
hand protection	محافظدستی
Under the protection of the law.	درپناه قانون
head protection	محافظسر
feet protection	محافظپا
eye protection	محافظچشم
ear protection	محافظگوش
x ray protection	حفافت رونتگن
toe protection	پاشنه بندی
thermal protection	محافظت حرارتی
storage protection	حفافت حافظه
storage protection	حفافت انباره
software protection	حفافت نرم افزاری
environmental protection	حفاظت محیط زیست
anticorrosive protection	حفافت در برابر خوردگی
degree of protection	میزان تامین درجه حفافت
degree of protection	میزان حفافت
bank protection	ساحلبانی
data protection	حفافت داده ها
copy protection	حفافت دربرابر کپی
copy protection	محافظت از کپی
block protection	حفافت بلوک
consumer protection	حمایت از مصرف کننده
collective protection	حفافت جمعی
collective protection	حفافت گروهی
cell protection	حفافت سل
distance protection	وسیله حفافت فاصله
environmetal protection	حمایت محیط زیستی
file protection	حفافت پرونده
lightning protection	با خاموش کننده مغناطیسی
insulation protection	حفافت عایق بندی
armor protection	حفافت زرهی
impedance protection	حفافت امپدانس
copy protection	جلوگیری از اعمال کپی
armor protection	حفافت درمقابل ادوات زرهی پوشش زرهی
flood protection	حفافت در مقابل طغیان
anodic protection	حفافت اندی
bank protection	حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
bank protection	ساحل داری
file protection	حفافت فایل
cathode protection	حفافت کاتدی
overflow protection switch	کلیدحافظآبهایاضافی
respiratory system protection	حافظدستگاهتنفسی
anti skid protection	حفافت از لغزش
The Physics of Radiation Protection	بهداشت پرتوی
The Physics of Radiation Protection	فیزیک بهداشت
The Physics of Radiation Protection	فیزیک محافظت از پرتو
high tension protection	حفافت فشار قوی
rust protection paint	رنگ ضد زنگ
protection and indemnity club	باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
power system protection	حفافت سیستم قدرت
positional protection device	دستگاه حفافت درگاه
frost protection preparation	ضدیخ
indirect bank protection	کناره بندی غیر مستقیم
line differential protection	حفافت دیفرانسیلی خط
Protection money. Racket money.	باج سبیل

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com