English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
pattern shop کارگاه مدل سازی
Other Matches
to pattern out نمونه شدن برای
pattern نقشه شکل
pattern گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
pattern نقش ونگار
pattern انگاره نقش
pattern سرمشق
pattern نقشه طرح اصابت گلوله ها
to pattern out ازروی نمونه درست کردن مطابق الگویاقالب طرح کردن
pattern مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
pattern محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
pattern الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
pattern ردیف بندی
pattern الگوقالب
pattern همتا بودن
pattern بعنوان نمونه یا سرمشق بکار رفتن نظیربودن
pattern خصوصیات
pattern خصوصیات فردی
pattern الگو صفات فردی
pattern نقش
pattern طرح
pattern انگاره
pattern بطور نمونه ساختن
pattern تقلیدکردن
pattern نقشه ساختن
pattern نمونه
pattern شیوه
pattern الگو
pattern بعنوان الگو بکاربردن
pattern طرح ساختن
shop کارگاه
shop کارخانه
shop محل ساخت
keep shop دکانداری کردن
shop کارخانه خرید کردن
to keep shop دکان داشتن
to keep shop دکان داری کردن
shop مغازه گردی کردن دکه
shop خریدکردن
shop فروشگاه
shop کارگاه تعمیرگاه
shop مغازه
shop دکان
shop around <idiom> به مغازههای مختلفی برای خریدچیزی رفتن
movement pattern انگاره حرکتی
movement pattern الگوی حرکتی
pass pattern مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند
pattern bombing بمباران پوشش کننده هدف بمباران پوشاننده
pattern generator مولد تعمیر کار
pattern lady بانویی که سرمشق بانوان دیگر باشد
pattern laying مین گذاری مدل دار
pattern laying مین گذاری طراحی شده
pattern recognition الگو شناسی
key pattern زبانه یونانی
effective pattern منطقه اصابت موثر
effective pattern منطقه اثر موثر
energy pattern نقشه انرژی
energy pattern الگوی انرژی
factor pattern طرح عاملی
fallout pattern شکل ریزش
fallout pattern نمونه ریزش اتمی
herringbone pattern طرح جناغی
holding pattern کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
pattern maker قالب ساز
pattern maker طرح ساز
pattern making نمونه سازی
target pattern شکل هدف مسیر تک هواپیما به هدف
test pattern طرح ازمایشی
key pattern زنجیره یونانی
move of pattern [وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
Herati pattern طرح هراتی [در این طرح گل ها در قالب شکل لوزی خود را نشان داده و تمامی متن فرش را در بر می گیرند. برگ ها از چهارسو به سمت خارج امتداد داده شده و با لوزی های مجاور خود متقارن می شوند.]
diaper pattern طرح گل و بلبل تکراری [بطوری که کل متن فرش را در بر بگیرد.]
cane pattern طرح بندی که بصورت تکرار نقوش با نواری نازک به شکل بند کل متن را فرا می گیرد
Afshan [all-over pattern] طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
target pattern شکل قرار گرفتن هدف
stimulus pattern طرح محرک
pattern making مدل سازی
pattern of development الگوی توسعه
pattern offense موضعگیری در برابر حریف
pattern plate صفحه مدل
pattern recognitation تشخیص الگو
pattern recognition تشخیص الگو
pattern recognition الگوشناسی شناسایی الگو
radiation pattern الگوی تابش
punch and pattern سوراخوحککردن
antenna pattern طرح انتشارامواج انتن
deflection pattern مستطیل انحراف
crosshatch pattern طرح شطرنجی
controlled pattern بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
activation pattern طرح برانگیختگی
bravo, pattern شکلی که حرارت سنج اب درعمق کمتر از 001 فاتوم نشان میدهد
bit pattern الگوی بیتی
bit pattern الگوی ذرهای
bar pattern ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
attack pattern ارایش تک
attack pattern الگوی تک
antenna pattern انتشار انتن
demand pattern الگوی تقاضا
deflection pattern مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
drilling pattern نمونه مته کاری الگوی مته کاری
disruptive pattern اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
drilling pattern طرح مته کاری
dispersion pattern مستطیل پراکندگی طرح پراکندگی
dispersion pattern شکل پراکندگی
tuck shop مغازه حلویات
shop stewards رئیس گروه
union shop مغازه یاکارگاهی که اعضای خارج از اتحادیه کارگری رامیپذیرد مشروط باینکه بعداعضو شوند
union shop یکی از اصول سیستم سندیکایی که به موجب ان کارگرانی که عضو اتحادیه نیستند می توانند استخدام شوند ولی پس از استخدام باید به عضویت اتحادیه درایند
shop steward رئیس گروه
welding shop کارگاه جوشکاری
winding shop کارگاه سیم پیچی
window shop به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
pawn shop مغازهی کارگشایی و گروبرداری
shop lifting دزدی از مغازه ها
tuck shop مغازه قنادی
shop supply اماد تعمیرگاهی
shop supply وسایل لازم برای تعمیرگاه تدارک کردن تعمیرگاه
shop test ازمایش کارگاهی
smith's shop اهنگری
smith's shop کارگاه اهنگری
assembly shop کارگاه مونتاژ
to talk shop در باره کار صحبت کردن
sex shop فروشگاهمربوطبهلذاتجنسی
acre shop حق الارض
shop front ازاره نمای بنا
tea shop نهارخوری قهوه خانه
chemist's shop داروخانه
tea shop رستوران
antique shop فروشگاه اشیاء عتیقه
closed shop موسسه کارشناسی
closed shop با کارکردانحصاری
closed shop سیستم بسته
to shut up a shop مغازه ای را بستن
food shop خواربار فروشی
bucket shop جای شرط بندی وقمار روی سهام و مانند ان
closed shop قانون عضویت اجباری دراتحادیههای کارگری
betting shop جائیکهرویاسبهاشرط بندی میکنند
grocer's shop بقالی
chip shop مغازهایکهدر آنموادخوراکیفروختهمیشود
corner shop مغازهکوچک
food shop بقالی
shop assistant دستیار مغازه دار
shop floor کارگرانکارخانهدرمقایسهبامدیران
shop-soiled آسیبدیدهوکثیف
sweet shop مغازهشیرینیوسیگارفروشی
talk shop <idiom> درموردکار شخصی صحبت کردن
grocer's shop خواربار فروشی
shop fronts ازاره نمای بنا
dram shop جایگاه نوشابه فروشی
open shop بنگاه دارای سیستم استخدام ازاد
open shop با کارکرد ازاد
coffee shop رستوران
coffee shop قهوه خانه
cartwright's shop دوچرخه سازی
break into a shop دکانی را زدن
beauty shop سالن ارایش وزیبایی
beauty shop ارایشگاه
open shop سیستم باز
base shop تعمیرگاه پادگانی
nickel shop ساچمه نیکلی
molding shop کارگاه قالب گیری
die shop حدیده سازی
field shop کارگاه صحرایی
field shop تعمیرگاه صحرایی
fitting shop کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
electroplating shop کارگاه عملیات گالوانیزهای
jumble shop دکانی که خرده ریز و کالای گوناگون ارزان و نیمدار دران میفروشند
lathe shop تراشکاری
machine shop کارگاه محاسبات ماشینی
maintenance shop کارگاه تعمیر و نگهداری تعمیرگاه
milling shop کارگاه فرزکاری
base shop تعمیرگاه نگهداری امادگاهی تعمیرگاه پایگاهی
lathe shop کارگاه تراشکاری
shop drawing نقشه یا تفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود
pro shop فروشگاه باشگاه حرفهای
railway shop تعمیرگاه راه اهن
print shop بسته گرافیکی ساده که چندین خدمت چاپی را بخوبی انجام میدهد
repair shop workshop
repair shop تعمیرگاه
shop girl شاگرد دکان
shop girl شاگرد پادو
shop keeper دکان دار
shop boy پادو
shop keeper صاحب دکان
shop lifter دکان بر
tommy shop دکان خواربارفروشی یانانوایی
shop lifter دزد مشتری نما
shop boy شاگرد دکان
shop boy شاگرد
admiralty pattern anchor لنگر میله دار
weft-face pattern [بافت پود نما که بیشتر در پارچه و گلیم بکار می رود.]
spot pattern test ازمون طرح نقطه ها
sport skill pattern الگوی مهارت ورزشی
fundamental motor pattern انگاره بنیادی حرکت
developmental motor pattern الگوی حرکت تکوینی
fundamental motor pattern الگوی بنیادی حرکت
weaving pattern lever اهرم مجموعهموجدار
stitch pattern memory حافظهبافتودوخت
battery groung pattern وضع قرار گرفتن توپها درموضع تیر
photo pattern generation تولید یک پوشش مدار مجتمع بوسیله قرار دادن الگویی ازنواحی مستطیل مجاور یارویهم افتاده
pattern start key کلیدشروعبافت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com