English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
peak output حداکثر تولید
Other Matches
peak to peak voltage ولتاژ مضاعف
peak پیک
peak تیزه
peak قله اوج
peak up در اوج امادگی
peak value جریان بیشینه
off-peak افتقیمتدراثرکاهشتقاضادربرابرعرضه
peak رسیدن به بلندترین نقط ه
peak بیشترین مقدار متغیر یا سیگنال
peak بلندترین نقط ه
peak زمانی در روز که بیشترین توان استفاده میشود
peak زمانی که چیزی بیشترین حد استفاده را دارد
peak بلندترین خروجی
peak نوک
peak به قله رسیدن
peak بصورت نوک تیزدرامدن
peak تیزشدن
peak دزدیدن
peak فرق سر
peak حداکثر کاکل
peak منتها درجه
peak کلاه نوک تیز
peak راس
peak قله
peak به نقطه اوج رسیدن
peak نحیف شدن
peak قله مسیرگلوله
peak نقطه ماکزیمم
peak اوج
peak نقطه اوج
peak حداکثر
traffic peak حداکثر عبور و مرور
peak tank مخزن زیر سینه ناو
peak tank مخزن نوک
peak strenght حداکثرقوا
peak strenght حداکثر استعداد مجاز
peak voltage ولتاژ حداکثر
green peak دارکوب سبز
peak voltmeter ولتمتری که مقدار برداری رامی سنجد ولتمتر پیک
absorption peak قله جذب
base peak پیک مبنا
voltage peak پیک ولتاژ
traffic peak تیزه شد امد
peak voltage ولتاژ اوج
distorted peak پیک واپیچیده
peak width پهنای پیک
peak voltage ولتاژ پیک
peak speed حداکثر سرعت
peak speed بیشترین تندی
peak current جریان حداکثر
peak current جریان پیک
peak arch قوس تیزه دار
peak load بار حداکثر
peak demand حداکثر تقاضا
peak demand بیشترین تقاضا
peak factor ضریب اوج
peak load بار قلهای
peak load بحبوحه مصرف
peak load بار خارجی بیشینه
peak load بار پیک
peak load حداکثر بار
peak power بار خارجی بیشینه
peak sales نقطه اوج فروش
peak level meter حداکثردرجهمتر
earth-wire peak سرتیربرق
peak cathode current اوج
peak load pricing قیمت گذاری بر مبنای بارحداکثر
The mountain peak is not in sight. قله کوه پیدا نیست
peak cathode current جریان کاتدی
double amplitude peak value مقدارحداکثر تا حداقل یک موج سینوسی
double amplitude peak value مقدار پیک تا پیک
daily flood peak بیشینه روزانه سیل
daily flood peak حداکثر سیل روزانه
bargraph type peak meter متربهشکلنوکبارگراف
peak forward anode voltage اوج فشار اندی مستقیم
peak inverse anode voltage اوج ولتاژ اندی معکوس
peak cathode fault current جریان نابهنجار کاتدی
output بخشی از حافظه که حاوی داده ارسالی به وسیله خروجی دیگر است
output بازده
output کارکرد فرفیت
output برونداد
output برونداد بروندهی
output تولید
output خروجی
output برونداد محصول
output محصول
output ستانده
output انرژی خروجی
output برون داد
output بازداده
output برون ده
output برون گذاشت برونگذار
output تولیدی
output داده یا اطلاع تولید شده پس از پردازش با کامپیوتر.
output که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر
output حالت کامپیوتر که داده از فضای ذخیره سازی داخلی یا CPU به وسیله خارجی منتقل شود
output مجموعه رکوردها که کاملا طبق پارامترهای مختلف پردازش شده اند
output وسیلهای که
output امکان نمایش اطلاعات میدهد
output 1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
output عمل ارسال اطلاع یا داده از منبع به کاربر
output اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
output ارسال داده از یک کامپیوتر به صفحه نمایش یا چاپگر
output به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند
output 1-نرم افزار فرمت کردن داده یا برنامه
output کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
output ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
output ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود
output مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد
output per head بازده سرانه
output routine روال خروجی
output resonator همنواگر جعبهای خروجی
output impedance امپدانس خروجی
output listing سیاهه خروجی
output rate نرخ تولید
output box جعبه فیوز
output per head تولید سرانه
output process فرایند خروجی
output media رسانه خروجی
output meter سنجه انرژی خروجی
output power توان خروجی
output pentode لامپ پنج قطبی خروجی
output buffer میانگیر خروجی
output device دستگاه خروجی
output control تنظیم انرژی خروجی
output circuit مدار خروجی لامپ الکترونی
output equipment تجهیزات خروجی
output channel کانال خروجی
output channel مجرای خروجی
output capacitance فرفیت خروجی
output impedance ناگذرایی خروجی
output data داده خروجی
output electrode الکترد خروجی
output shaft محور خروجی
per capita output تولید سرانه
potential output تولید بالقوه
power output توان خروجی
rate of output نرخ تولید
rate of output میزان تولید
rated output توان نامی
reactor output توان راکتور
tatal output خروجی کل
voice output خروجی صوتی
voice output خروجی به صورت صدا
output devices شیوههایتولید
output jack جکخروجی
output monitor صفحهنمایشگرخارجی
guarded output خروجی حفاظ دار [مهندسی برق] [الکترونیک]
output voltage ولتاژ ثانویه فشار الکتریکی ثانویه
output speed سرعت خروجی
output stage مرحله خروجی
output state حالت خروجی
output stream مسیل خروجی
output stream نهر خروجی
output transformer مبدل خروجی
output triode لامپ تریود خروجی
output tube لامپ خروجی
output unite واحد خروجی
output variability تغییرات تولید
output voltage ولتاژ خروجی
actual output دبی موثر
input/output وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
input/output بررسی
input/output مدیریت و کنترل میکند
input/output وسیله جانبی
input/output مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
input/output پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
input/output استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
input/output آدرس فعلی آن در حین اجرا وارد میشود
input/output داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
input/output اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترلی امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد
input/output سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
input/output اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
actual output بازداده فعال
aggregate output تولید کل
total output تولید کل
average output محصول متوسط
battery output توان برونداد باطری
best profit output محصول در بیشترین مقدارسود
input output ورودی خروجی
increase of output افزایش توان
best profit output profit best
graphic output خروجی گرافیکی
generator output قدرت مولد
input/output سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
input/output کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد.
input/output دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند
motor output قدرت خروجی موتور
output bound کران خروجی
motor output توان موتور
national output تولید ملی
net output تولید خالص
optimum output تولید بهینه
optimum output تولید مطلوب
output amplifier تقویت کننده خروجی
output area ناحیه
output area خروجی
output area ناحیه خروجی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com