English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (6 milliseconds)
English Persian
penny in the slot سوراخی برای انداختن پول خرد در ان تعبیه شده و پول را در ان می اندازند
Other Matches
A penny saved is a penny earned.. <proverb> یک شاهى پس اندار یک شاهى در آمد است .
slot شکاف
slot شیار دراوردن رنده کردن چاک
slot شیار شکاف
slot سوراخ طویل
slot اتصال درون کامپیوتر که در آن کارت اضافی قابل نصب است
slot تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
slot سوراخ طولانی و باریک
slot درج یک شی در سوراخ
slot t نوعی طرح تهاجمی
slot سوراخ
t slot شکاف تی شکل
t slot شکاف " T "
slot درز
slot چاک دادن
slot منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slot تخته باریک
slot چفت در
slot سوراخ جای کلید چاک
slot کلون در
slot شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
slot سوراخ کردن شکاف کوچک
slot در شکاف یاسوراخ
slot انداختن چفت کردن
slot مجرای عبور روغن
slot مجرا شکاف
slot روزنه شیار
slot شیار
slot شکاف در خط حمله
slot formation نوعی طرح تهاجمی
coin slot شکافمخصوصپولخرد
zero slot lan شبکه محلی بدون شکاف
zero slot lan شبکه محلی که از آداپتور داخلی استفاده نمیکند و به جای آن از پورت مخصوص
slot charter اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
slot welding جوشکاری شیاری
slot insulation عایق شیار
head slot شکاف هد
guide slot شیار راهنما
altitude slot منطقه کور در میدان دید رادارجانبی
expansion slot شکاف گسترشی
slot machines ماشین خودکاری که پول درسوراخ ان انداخته و کالای مطلوب را تحویل میگیرند
slot machine ماشین خودکاری که پول درسوراخ ان انداخته و کالای مطلوب را تحویل میگیرند
armature slot شیار ارمیچر
penny کوچکترین واحد پول انگلیس وامریکا
penny شاهی
not have a penny to one's name <idiom> آهی در بساط نداشتن
slot drilling machine ماشین مته
rip fence slot شکافنردهای
mitre gauge slot شکاففشارسنج
slot drilling machine ماشین سوراخکن
coin reject slot محلبرگرداندنپول
penny-pinching تمرینبرایکمخرجکردنوصرفهجوبودن
He has not a penny to bless himself with . <proverb> یتى یک پنى ندارد که خرج خود کند.
in for a penny, in for a pound <idiom> آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب
At last the penny dropped! <idiom> آخرش دوزاریش افتاد! [اصطلاح]
a penny for your thoughts <idiom> [طریقه ای پرسش در مورد اینکه طرف مقابل به چی فکر می کند؟]
At last the penny dropped! <idiom> آخرش متوجه شد که موضوع چه است! [اصطلاح]
penny for one's thoughts <idiom> فکرت را به من بگو
You must account for every penny. باید تا دینار آخر حساب پس بدهی
In for a penny, in for a pound. آب که ازسر گذشت چه یک وجب چه صد وجب
penny bank صندوق پس انداز
penny farthing دوچرخههایقدیمیکهچرخجلوازعقببزرگتربود
scrape penny لئیم
scrape penny خسیس
penny bank دیناری
penny bank بانکی که تا یک پنی هم میتوان در ان گذاشت
penny a liner کسیکه مقالات ارزان برای روزنامه می فرستد و ازروی سطر شماری پول می گیرد
penny a line ارزان نویس بی مایه
penny a line پست
penny a line ارزان
luck penny پولی که بطور دست لاف هنگام خرید و فروش بکسی بدهند
half penny سکه نیم پنی
catch penny قابل تبدیل به پول
penny whistles نی کودکانه
penny whistles نی لبک ساده
penny whistle نی کودکانه
penny whistle نی لبک ساده
penny barber دلاک ارزان یا دینار گیر
penny cress خردل پارسی
peter penny زکات سالیانه که بیشتر به پاپ میداند
penny worth مقدار کم
penny worth بها
penny worth معامله
penny worth سودا
penny worth ارزش یک پنی
penny worth انچه برابر یک پنی میتوان خرید
penny gaff نمایشگاه ارزان
penny pinch ذره ذره پول خرج کردن بالئامت خرج کردن
penny wise یک قازی
penny wise صرفه جو
at a great penny worth گران
It is not worth a damn ( penny ) . به مفت هم نمی ارزد
at a great penny worth به بهای زیاد
A penny for your thoughts . Whats exactly on your mind ? به چی؟ فکر می کنی ؟چرا در فکری ؟
penny wise and pound foolish دینار شناس و ریال شناس
penny wise and pound foolish صرفه جو در پنی و ولخرج درلیره
penny-wise and pound-foolish <idiom> توجه به چیزی کوچک وکم توجهای به چیزهای با اهمیت
Much as the snake hates the penny-royal, the herb . <proverb> مار از پونه بدش مى آید در لانه اش سبز مى شود .
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com