English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
perforated cover plates صفحات مشبک
perforated cover plates صفحات سوراخدار
Other Matches
He has read the book from cover to cover . کتاب رااز اول تا آخر خوانده است
perforated سوراخ شده
perforated سوراخ دار
perforated cutoff دیواره نیمه تراوا
perforated brick اجر توخالی
perforated brick اجر مشبک
perforated castingwell چاه روزن دار
perforated tape نوار سوراخ دار
single perforated باروت یک سوراخه
edge perforated لب سوراخ
perforated hardboard تختهسوراخدار
perforated brick اجر سوراخدار
perforated tape نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود
edge perforated با سوراخهای لبهای
perforated pipe لولهسوراخدار
perforated toe cap سرپنجهسوراخدار
perforated paper tape نوار کاغذی سوراخ دار
perforated metal basket سبد فلزی مشبک
plates لوح
plates لوحه روکش
plates بقدر یک بشقاب
plates : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plates روکش کردن
plates متورق کردن
plates اندودن
plates صفحه اند
plates تسمه
plates کلیشه
plates شیشه
plates نعل اسب
plates پلیت
plates لوحه
plates ورقه تنکه
plates پلاکهای توضیحات دستگاهها
plates روپوش دادن
plates اب دادن
plates زره
plates ورقه
plates ورقه اهن
plates پلاک
name plates نام پهنه
y plates صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
x plates صفحات انحراف افقی
name plates نام و آرم روزنامه
name plates پلاک نام
plates زره پوش کردن
plates :بشقاب
plates قاب
plates صفحه
plates صفحه فلزی ورقه
license plates نمرهی اتومبیل
book plates برچسب کتاب
license plates پلاک
hot-plates صفحه داغ
number plates پلاک شماره
number plates پلاک علائم مشخصه
deflector plates صفحههای منحرف کننده
hot-plates اجاق برقی
hot-plates چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
rotor plates جوشنهای گردنده
Put the plates on the table . بشقابها را بگذار روی میز
column bases plates صفحات تقسیم فشارپای ستونها
forming of battery plates اماده سازی صفحات باتری
group of battery plates دسته صفحات باتری
cover مخفی گاه [جامعه شناسی]
take cover جان پناه گرفتن
under cover سربسته درپاکت
cover off پشت سر هم قرار گرفتن پشت به گردن
cover all بارانی یا روپوش
cover all رولباسی
take cover حفاظ گرفتن
take cover پشت جان پناه قرار گرفتن
to cover up پوشاندن
to cover up پیچیدن
cover up <idiom> پنهان کاربدواشتباه
under cover <idiom> پنهان شدن
cover پوشش مخفی [جامعه شناسی]
to cover in پوشاندن
to cover in پرکردن
from cover to cover ازاغازتا انجام کتاب
cover نگهبان بگوش
cover جان پناه خفاگاه پوشاندن
cover حفاظ
cover روپوش
cover تامین زیان و خسارات بیمه
cover بسته بندی
cover تامین
cover انجام دادن
cover پوشاندن
cover حاوی بودن درپوش
cover up در لاک دفاعی فرورفتن
cover-up در لاک دفاعی فرورفتن
cover حایل شدن
cover مخفی در بر گرفتن
cover دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
cover اختفاء
cover جلد سرپوش
cover روکش کردن پوشانیدن پوشش
cover سرپوش
cover مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
cover پوشش
cover تامین کردن
cover رویه لفاف
cover سطح برف
cover طی کردن
cover پنهان کردن
cover جلد کردن
cover جلد
cover پاکت
cover اماده شدن برای دریافت توپ
cover بازی دفاعی
cover اماده برای برگرداندن توپ
cover بوته زار پناهگاه شکار
cover امادگی
cover سقف زدن
sight cover روپوش دستگاه نشانه روی روپوش زاویه یاب
to cover one's nakedness ستر عورت کردن
cover one's tracks <idiom> پنهان کردن یا نگفتن اینکه شخصی کجا بوده (پنهان کاری کردن)
saddle cover زین پوش
saddle cover زین پیچ
to cover much ground وسیع بودن
to cover much ground جامع بودن
saddle cover غاشیه
overhead cover حفاظ بالای سر
toilet cover رو میزی برای میز ارایش
pillow cover ستونمخروطی
seat cover پوششصندلی
sliding cover پوششمتحرک
speaker cover پوششصدا
valve cover روپوشسرپاپ
duvet cover روپوشقابلشستشو
loose cover روکش
to cover much ground رسابودن
bed cover روتختی
divan cover [قالیچه رومبلی که معمولا دو تکه قرینه بوده و در یک طرف بدون ریشه می باشد تا در کنار هم بصورت یک قطعه به نظر آید.]
horse cover قالیچه زیر زین اسب
depleted cover پوشش کاهسته
pan cover پوششکنه
mattress cover گردنبندبلندمهمانی
battery cover پوششباطری
under cover of letter no ضمن نامه شماره
cover girl زن جوانی که عکسش روی جلد مجلات چاپ میشود
cover girl ستارهی روی جلد
cover girls زن جوانی که عکسش روی جلد مجلات چاپ میشود
cover girls ستارهی روی جلد
first-day cover پاکت یا کارت پستال که در روز اول فروش تمبر جدید ارسال شده و تاریخ آن روز را روی تمبر مهر زدهاند
filter cover پوششفیلتر
glass cover پوشششیشهای
head cover محافظسر
lever cover پوششدربازکن
saddle cover رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
cloud cover غلظت ابر اتمی
cover note گواهی بیمه نامه
cover note گواهی پوشش بیمه
cover plate صفحه سرپوش
cover plate پشت بندصفحه بست
cover point عضو دفاع نزدیک
cover point محل بازیگر در نقطه معینی دور از توپزن
cover search جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
cover shame عذر
cover shame بهانه
base cover عکس برداری اولیه
air cover پوشش هوایی
depleted cover پوشش کاسته شده
dish cover سرپوش
cover note بیمه نامه موقت
cover drive ضربه در سمت نیمه معینی اززمین
cloud cover سطح ابر زیرپوشش اتمی
break cover خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
column cover پوشش ستون
communication cover پوشش مخابراتی
comparative cover پوشش نسبی
comparative cover پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
concrete cover پوشش بتنی روی فولاد
contingency cover بیمه حمل احتیاطی
corset cover لباس زیر زنانه که روی کرست پوشیده میشود زیرپوش
binding cover پوشش تعهد شده
batterty cover سرپوش باتری
cover an angle زاویهای را بستن
cover and concealment پوشش و اختفاء
dust cover سرپوش غبارگیر
radiator cover روکش رادیاتور
hub cover قالپاق چرخ
ice cover یخپوش
insurance cover پوشش بیمه
magneto cover سرپوش مگنت
open cover بیمه نامه باز
open cover بیمه نامهای که جهت حمل محمولههای متعدد تهیه میشود
cover charge مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
cell cover درپوش باتری
piston cover کف پیستون
piston cover پوشش پیستون
protective cover جان پناه دفاعی
protective cover پوشش حفافتی
protective cover روپوش حفاظ
protective cover روکش محافظ
overhead cover پوشش بالای سر روپوش بالای سر
extra cover بازیگر بل گیر
fighter cover پوشش با هواپیماهای شکاری
extra cover پوشش اضافی برای بل گرفتن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com