Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 129 (7 milliseconds)
English
Persian
permanent mold
قالبهائیکه متوالیا" مورداستفاده
permanent mold
قرار می گیرند
Search result with all words
permanent mold casting
ریجه
Other Matches
mold
با قالب بشکل دراوردن
mold
الگو
mold
شابلون
mold
فرم دادن
mold
قالب گرفتن
mold
فرم ریختگی
mold
قالب ریخته گری
mold
قالب ریزی کردن
mold
قالب
mold etc
خاکی کردن
mold
قارچ انگلی گیاهان
mold
کپرک
mold
کپرک زدن قالب
mold
کالبد
mold
فرم
mold
فرم پرسی
mold etc
بوزک
mold
کپک قارچی
mold etc
کود دادن
mold etc
پرمک
pig mold
قالب شمش
heat mold
پرس کردن گرم
iron mold
سیاهی اهن
iron mold
لکه
green mold
کفک سبز
transfer mold
قالب گیری انتقالی
die mold
فرم ریخته گی تزریقی
mold cavity
حفره قالب
slime mold
کپک لجن
compression mold
قالب ریختن تراکمی
half shell mold
قالب نیم پوسته
mold making equipment
تجهیزات قالب سازی
green sand mold
قالب تر
dry sand mold
قالب ماسهای خشک
die and mold making
حدیده و قالب سازی
bottle top mold
انگشتانه
mold drying oven
کوره خشک گردانی قالبی
hot mold centrifugal casting process
فرایند ریخته گی گریز از مرکزگرم
permanent way
مسیر ثابت
permanent way
مسیر دائمی
permanent
پایدار
permanent
پایا
permanent
دایمی
permanent
همیشگی
permanent
دائمی
permanent
سیر دائمی
permanent
ابدی
permanent
ثابت
permanent
دائمی ماندنی
permanent
پایدار ماندنی
permanent
آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
permanent
تشکیل شده از شیارهای دیسک پیاپی که از فایل جابجایی برای نرم افزار که حافظه مجازی را پیاده سازی میکند استفاده میشود مثل ویندوز ماکرو سافت
permanent
فایلی روی دیسک سخت
permanent
حافظه کامپیوتر که حتی وقتی که برق قط ع باشد داده را برمی گرداند
permanent
رسانه ذخیره سازی که حتی وقتی برق قط ع باشد داده را برمی گرداند
permanent
خطایی در سیستم که قابل رفع کردن نیست
permanent
فایل داده که در وسیله ذخیره سازی پشتیبان ذخیره شده مثل دیسک درایو
permanent
دائم
permanent prohibition
حرمت ابدی
permanent magnet
اهنربای دائم
permanent party
پرسنل دایمی
permanent oppropriation
سیستم اماددایمی یا خودکار
permanent oppropriation
تدارک دایمی
permanent oppointment
اختصاص دایمی به یک یکان
permanent oppointment
ماموریت دایمی
permanent party
جمعی دایمی یکان
permanent marriage
نکاح دائم
permanent magnet
اهنربای دائمی
permanent magnet
اهنربای همیشگی
permanent rank
درجه دایمی
permanent rank
رتبه دایمی
permanent color
رنگ دائمی
permanent wave
فرششماهه
permanent tooth
دندان دائمی
permanent structures
به تاسیساتی گفته میشود که پس از اتمام قرارداد پیمانکاردر محل می گذارد
permanent structures
ساختمانهای دائمی
permanent store
انباره دائمی
permanent storage
حافظه دائمی
permanent storage
انبارش دائمی
permanent storage
انباره دائمی
permanent shuttering
قالب ثابت
permanent set
حالت ثابت فلزپس از انکه کارکرده و فشاردیده است
permanent saving
پس انداز دائمی
permanent color
رنگ با ثبات زیاد
permanent magnet
مغناطیس پایدار
permanent flow
بده همیشگی
permanent flow
بده پایدار
permanent flow
بده دایمی
permanent flow
ابدهی دایمی
permanent fault
عیب دائمی
permanent error
خطای ماندنی
permanent flow
ابدهی پایا
permanent emplacement
موضع دائمی یکان یا جنگ افزار
permanent emplacement
استقرار دایمی
permanent deformation
تغییر شکل دایمی
permanent divorce
طلاق بائن
permanent deligate
نماینده دایمی
permanent flow
بده پایا
permanent consumption
مصرف دائمی
permanent hardness
سختی دائمی
permanent load
بار دائمی
permanent insanity
جنون دائم
permanent bar
حرمت ابدی
permanent error
خطای دائمی
permanent deformation
تغییر شکل پایا
permanent insane
مجنون دائمی
permanent bar
حرمت موبد
permanent income
درامد دائمی
He has a good permanent job.
شغل ثابت خوبی دارد
permanent water level
تراز پیوسته اب
permanent change of station
تغییر مکان دایمی
permanent change of station
تغییر محل دایمی یکان انتقال دایم
permanent residence permit
جواز اقامت دائمی
permanent duty station
محل خدمت دایمی
permanent magnet centering
تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
permanent magnet focusing
تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
permanent magnet steel
فولاد اهنربای دائمی
permanent income hypothesis
مینامد میباشد . این تئوری یکی از تئوریهای جدیددر باره مصرف است
permanent income hypothesis
این فرضیه توسط میلتون فریدمن بیان شده که بر اساس ان مصرف تابعی ازانچه که وی انرا درامد دائمی
permanent income hypothesis
فرضیه درامد دائمی درباره مصرف
permanent hardness of water
سختی دایم اب
permanent magnet dynamic
بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
permanent duty station
پادگان دایمی
permanent court of international arbitra
دیوان دایمی داوری بین المللی
permanent magnet moving coil instrument
سنجه ارسنوال
semi-permanent hair color
[American]
رنگ مو
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com