English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 59 (5 milliseconds)
English Persian
photo imagery تهیه عکس
photo imagery عکس برداری کردن از زمین
Other Matches
imagery تصویرسازی ذهنی
imagery تصویر
imagery نمایش مصور
imagery شبیه سازی عکاسی کردن
imagery تصویرسازی
imagery عکاسی هوایی
imagery صنایع بدیعی
imagery تصورات
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
imagery شکل و مجسمه
imagery تشبیه ادبی
infrared imagery عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
thermal imagery عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
thermal imagery عکاسی مادون قرمز
radar imagery عکاسی به وسیله امواج رادار
imagery sortie پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
imagery pack بسته حاوی عکسهای هوایی یک منطقه مشخص
imagery exploitation مدار تهیه و فهور و استفاده از اطلاعات عکس هوایی
imagery collateral وسایل و ابزار مخصوص کمک به تفسیر عکس هوایی
eidetic imagery تصویر ذهنی روشن
continuous strip imagery عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
photo photograph=have
photo- مربوط به نور
photo session مدتزمانیکهخبرنگارانفرصتدارندازفردیعکسبیندازند
photo interpretation تفسیر عکس
photo interpretation تفسیر عکس هوایی نقشه عکسی
photo interpretation نقشه کردن عکس هوایی
photo ionization یونش فوتونی
photo ionization یونش تابشی
photo luminescence لومینسانس نوری
photo nadir مرکز خط المرکزین عکس نقطه لولای عکس هوایی
You have come out well in this photo(picture). ازمد افتادن
photo plotter رسام نوری
photo print چاپ عکسی
photo print چاپ عکس
This photo does not do you justice. خودتان از عکستان بهتر هستید
photo offset چاپ افستی که فیلم عکاسی رابرای چاپ بکار برد
photo geology تفسیر عکسهای هوایی
photo excitation برانگیختگی نوری
photo cell پیل نور- برقی
photo cell سلول فتوالکتریک
photo distance مسافت اندازه گیری شده ازعکس هوایی مسافت روی عکس
photo finish استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
photo electric وابسته به تاثیر نورو الکتریک باهم
photo electron فوتو الکترون
photo electron الکترون نوری
photo index map نقشه راهنمای عکسهای هوائی
negative photo plane افق شیشه عکاسی
photo optic memory حافظه نوری
negative photo plane سطح افق شیشه عکس
photo electric current جریان نور- برقی
photo conductive effect اثر نور- رسانایی
photo emission effect صدور نور- برقی
photo electric emission صدور نور- برقی
photo electric cathode کاتد نور- برقی
photo pattern generation تولید یک پوشش مدار مجتمع بوسیله قرار دادن الگویی ازنواحی مستطیل مجاور یارویهم افتاده
inverse photo electric effect اثر برق- نور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com