Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
pig iron scrap process
فرایند قراضه اهن خام
Other Matches
scrap iron
اهن پاره
scrap iron
اهن قراضه
cast iron scrap
اهن قراضه
grey iron scrap
قراضه اهن خاکستری
pig iron ore process
فرایند سنگ اهن خام
scrap
اوراق دورانداختن
scrap
قراضه
scrap
ماشین الات اوراق
scrap
عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scrap
ته مانده
scrap
نزاع اوراق کردن
scrap
اشغال
scrap
تکه
scrap
ضایعات
scrap
خرده اوراق کردن
scrap
دورانداختن
scrap
تراشیدن
scrap
پاره
scrap
افتادههای اهن اسقاط اهن
scrap value
ارزش اسقاطی
scrap
قراضه اهن
scrap
جنگ
counter-scrap
دیوار
scrap heap
انبار کالای قراضه
scrap-heap
انبار کالای قراضه
not a scrap is left
ذرهای باقی نمانده است
It is only a scrap of paper .
یک تیکه ورق پاره است
scrap book
مجموعه عکس هاوقطعاتی که از کتابهای دیگر بریده باشند
scrap heap policy
رویه دورانداختن هر چیزی که نوی ان تمام شده باشد
to put
[throw]
[toss]
somebody on to the scrap heap
به کسی حق تقدم ندادن
[اصطلاح مجازی]
to put
[throw]
[toss]
somebody on to the scrap heap
کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن
[اصطلاح مجازی]
to put
[throw]
[toss]
somebody on to the scrap heap
به کسی کمتر توجه کردن
[اصطلاح مجازی]
process
انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه
process
مرحله جریان
process
عمل
process
جریان دعوی از مجرای قانون تعقیب کردن
process
جریان کار در دادگاه
process
فرابرد فرابرش
process
تحویل
process
شیوه
process
فراگرد
process
روند
process
پویش
process
تهیه و تولید کردن
process
مرحله
process
عملکرد
process
عمل اوردن
process
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
process
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
process
کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
process
و وسایل کنترل و پشتیبانی
process
ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
process
برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
process
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
process
تعداد کارهایی که باید انجام شوند تا به هدف رسید
process
روش
process
روند طریقه
process
تکلیف به حضور کردن
process
مراحلی راطی کردن
process
تهیه کردن
process
طرزعمل
process
دوره عمل
process
جریان عمل مرحله
process
پیشرفت تدریجی ومداوم
process
مراحل مختلف چیزی
process
احضار کردن
process
جریان کار
process
بانجام رساندن تمام کردن
process
فرا گرد
process
تقویم کردن تولید کردن
process
زائده
process
جریان
process
پردازش کردن
process
فرایند
process
فراشد روند
process
پرورش دادن
salpeter process
فرایند سالپیتر
flow process
جریان چرخش کار
flow process
جریان انجام کار
fixation process
فرایند تثبیت
fission process
مرحله انشقاق
fission process
فرایند انشقاق پروسه انشقاق
fission process
روند انشقاق
final process
دستور اجرای حکم
historical process
پویش تاریخی
isothermal process
تحول در دمای ثابت
fusion process
فرایند ذوب
reversal process
جریان معکوس
refinery process
فرایند کوره پالایش
refining process
فرایند پالایش
isothermal process
پروسه هم دما
remelting process
فرایند ذوب مجدد
remelting process
روش ذوب مجدد
retread process
تعمیر مجدد
gosseneck process
فرایند دوخمی
retread process
تقویت روکش روکش دوباره
historical process
فرایند تاریخی
extrusion process
فرایند چکش کاری
decision process
فرایند تصمیم
cyclic process
فرایند چرخهای
selective process
فرایند گزینشی
sequential process
فرایند ترتیبی
coronoid process
زائده منقاری
converting process
فرایند بیرنه
continuous process
فرایند پیوسته
cleaning process
فرایند شستشو
diabatic process
پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
direct process
فرایند مستقیم
discriminal process
فرایند افتراقی
isothermal process
تحول همدما
iterative process
فرایند تکراری
ecological process
فرایند بوم شناختی
iterative process
فرآیندی که تکرار میشود تا به شرطی برسد
duplexing process
فرایند دوپلکس
scrubbing process
فرایند شستشو و تصفیه
dissipative process
فرایند اتلافی
cladding process
مرحله روکش کاری
photogelatin process
چاپ بوسیله ژلاتین
manufacture process
فرایند ساخت
irreversible process
فرایند برگشت ناپذیر
irreversible process
پردازش که پس از یک بار اجرا قابل برگشت نیست
predefined process
فرایند از پیش تعریف شده
process bound
برنامه عملیاتی و محاسباتی شرایطی که در ان سیستم کامپیوتری توسط سرعت پردازنده محدود میشود
process chart
نقشه عملیات
process chart
نقشه روند کار
manufacture process
فراگرد ساخت
manufacturing process
فرایند ساخت
manufacturing process
پویش ساخت
oxidizing process
فراینداحیاء
output process
فرایند خروجی
obolete process
فرایندهای مهجور
mond process
فرایند موند
mesne process
مراحل مختلفه و احکام وقرارهای مختلف دادگاه تاپیش از دستور اجرا
mental process
فرایند ذهنی
mastoid process
زایده پستانی
markov process
فرایند مارکف
process control
کنترل فرایندها
process control
بررسی فرایند
interative process
فرایند تکراری
intelligence process
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
pterygoid process
زائده نازله عظم وتدی
pultrusion process
فرایند کشش رانی
random process
پویش تصادفی
in process of time
رفته رفته
in process of time
بمرور زمان
random process
جریان تصادفی فرایند تصادفی
oxidizing process
فرایند اکسیداسیون
pterygoid process
زائده نازله استخوان شب پرهای
production process
روند ساخت
process control
کنترل فرایند
process conversion
تبدیل فرایند
process of industrialization
فرایند صنعتی شدن
process schizophrenia
اسکیزوفرنیای تکوینی
process server
مامور ابلاغ برگهای قانونی
production process
فرایند تولید
production process
جریان تولید
isentropic process
فرایند هم انتروپی
budget process
فرایند بودجه
the next process is weaving
عمل یا مرحله بعداز بافتن است
batch process
فرایند پیمانهای
background process
فرایندهای پس زمینه
annealing process
فرایند تابکاری
due process
سازمانتامینحقوقوآزادیافراد
adiabatic process
فرایند بی دررو
associative process
فرایند تجمعی
acid process
فرایند اسیدی
transverse process
زائده جانبی ستون فقرات
trustee process
توقیف
budget process
مراحل بودجه
ziegler process
فرایند زیگلر
spinous process
زائدهخارمانند
work in process
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
word process
ویرایش , ذخیره و تغییر متن با کامپیوتر
bessemer process
فرایند بسمر
unionmelt process
فرایند الیرا
batch process
فرایندناپیوسته
tunneling process
فرایند تونل زنی
To process and treat something .
چیزی راعمل آوردن
cladding process
فرایند پوشش
child process
تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند
solidifying process
روند انجماد جریان انجماد
solidifying process
پروسه انجماد
process of negotiations
روند مذاکرات
steelmaking process
فرایند فولادسازی
solution
[process]
راه حل
styloid process
زائده سهمی
solidifying process
فرایند انجماد
solidifying process
مرحله انجماد
stochastic process
فرایند اتفاقی
bench scale process
فرایند کارگاهی
lead chamber process
فرایند اتاق سربی
hot dipping process
فرایند اندودکاری
reciprocating rolling process
فرایند نوردکاری رفت و امدی
lost wax process
فرایند مدلهای مومی
metal spraying process
فرایند پاشش فلز
lins donawitz process
طریقه ال دی
military planning process
مراحل طرح ریزی نظامی
a key actor in a process
عامل اصلی در روندی
acetate rayon process
فرایند تهیه الیاف استاتی
predefined process symbol
علامت فرایند از پیش تعریف شده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com