English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
pilot gas tube پیلوتلولهگاز
Other Matches
co pilot کمک خلبان
pilot راننده
pilot راننده قایق روی یخ
pilot ناخدا
pilot Teaching or InquiryLearning Programming یک زبان برنامه نویسی
pilot زبان پایلوت
pilot پیلوت
first pilot سرخلبان سرملوان
first pilot خلبان اول
pilot راهنمای ناوبری
pilot ناوبری کردن
pilot لیدر
pilot خلبان هواپیما راننده کشتی
pilot رهبر
co-pilot کمک خلبان
pilot زبان برنامه نویسی کامپیوتری که از قالب مبتنی بر متن استفاده می کنند و در آموزش کامپیوتر به کار می رود
pilot اسباب تنظیم ومیزان کردن چیزی
pilot پیلوت چراغ راهنما
pilot خلبان
pilot رهبری کردن خلبانی کردن
pilot راندن ازمایشی
pilot راهنمای ناو راهنمایی کردن
pilot's trace کالک دستی خلبان
pilot valve سوپاپ تنظیم
pilot tunnel تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
pilot study بررسی مقدماتی
pilot rudder تیغه سکان مانور ناو
pilot production تولید نمونه
pilot plant واحد ازمایش صنعتی
reference pilot نمونه مرجع
pilot house اطاق سکان
gyro pilot سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
paragliding pilot خلبانپاراگلایدور
coast pilot کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
pilot lights پیلوت
pilot lights شمعک
pilot lights افروزک
pilot model مدل یا قالب نمونه اولیه وسایل و ماشین الات یاقطعات
pilot lamp لامپ پیلوت
pilot's trace کالک راهنمای خلبان هواپیما
How can I make such pilot چگونه میتوانم با خلبان جمله بسازم
pilot plant کارخانه نمونه
pilot plant کارگاه نمونه
pilot charges هزینههای راهنما
pilot ballon بالون اکتشافی
pilot bearing بلبرینگ کلاج
pilot bearing بلبرینگ لغزنده
pilot book direction sailing
pilot brush زغال راهنما
pilot burner چراغ کوچک اجاق گاز وامثال ان
pilot burner پیلوت
pilot cell پیل راهنما
pilot chart نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
pilot house پل فرماندهی
pilot injection تزریق مقدماتی
pilot officer ستوان دوم هوایی
pilot motor موتور کوچک
pilot model مدل ازمایشی
pilot model نمونه ازمایشی
pilot method عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
one should not drop the pilot شخص نباید رایزنی راکه بدواطمینان پیدا کرده است رها کند
pilot master سر راهنما
pilot lamp لامپ کنترل
pilot lamp لامپ خبر
pilot engine ماشینی که راه را برای ماشین دیگر صاف و اماده میسازد
automatic pilot [A/P] خلبان خودکار [حمل و نقل هوایی]
helicopter pilot خلبان چرخبال [شغل] [حمل و نقل هوایی]
automatic pilot [A/P] خلبان اتوماتیک [حمل و نقل هوایی]
automatic pilot خلبان اتوماتیک
automatic pilot وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilot دستگاه خودکار هدایت کشتی وهواپیما
helicopter pilot خلبان هلیکوپتر [شغل] [حمل و نقل هوایی]
test pilot خلبان ازمایش کننده هواپیما
pilot line operation کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
clutch pilot bearing زغال کلاچ
clutch pilot bearing بلبرینگ کلاچ
pilot line production تولید به حداقل در کارخانجات نظامی
tube لامپ
tr tube کلید فرگیر
inner tube لاستیک تویی اتومبیل و غیره
tube well چاه لولهای
tube قسمت خاندار لوله
Y-tube مجرایدوشاخه
tube لوله
tube لوله خمیرریش وغیره
tube تونل
tube مجرا
tube دودکش نای
tube نی
tube لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
tube ناودان
tube لامپ بی سیم
tube لامپ الکترونی
tube از لوله رد کردن
down tube تیوپپائینی
tube لوله دارکردن
seamless tube لوله بی درز
sheppard tube لامپ شپرد- پیرس
shoot the tube موج سواری در حفره موج
thermionic tube لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
speaking tube لوله مخصوص مکالمه بین دواتاق
stern tube لوله اژدر پاشنه ناو
stroboscopic tube لامپ چشمک زن
stroboscopic tube لامپ استروبوسکپی
stuffing tube لولههای کانال کشی ناو
rubber tube لوله لاستیکی
roentgen tube لامپ رونتگن
discharge tube لامپ تخلیه الکتریکی [فیزیک]
steering tube تیوپفرمان
shaft tube خروجی محور
pitot tube لوله پیتو
pitot tube لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
x ray tube لامپ رونتگن
polyethylene tube لوله پلی اتیلنی
projection tube لامپ تصویر
reactance tube لامپ راکتانس
radio tube لامپ رادیو
pressure tube لولهفشار
ensiling tube انبارسیلو
draught tube لاستیکجریانهوا
discharge tube مجرایتخلیه
body tube لاستیکبدنه
adjusting tube لولهمحرک
thermocouple tube لولهترموکویل
tilt tube مجرایسایهروشن
unloading tube مخزنتخلیه
x ray tube لامپ پرتو ایکس
williams tube لامپ ویلیام
vortex tube وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
voice tube لولههای صدارسان
extension tube میلهبازشو
feed tube مجرایعبورغذا
rigid tube لولهسخت
overflow tube لولهآبهایاضافی
measuring tube لولهاندازهگیری
main tube تیوپاصلی
head tube لاستیکراس
grain tube لولهحبوبات
tube tester لامپ سنج
flow tube تیوبدرگردش
flexible tube تیوبقابلانعطاف
firing tube لولهاحتراق
feeding tube مخزنریزشتخم
seat tube تیوپصندلی
vinyl tube لوله وینیلی
vacuum tube لوله خلاء
tube outlet لوله زیر اب
tube of force لوله قوا
tube of force لوله میدان
tube insulator مقره لولهای
tube holder سر پیچ
tube cutter لوله بر
tube amplifier تقویت کننده لامپی
trigger tube لامپ رها ساز
torpedo tube سکوی پرتاب اژدر
torpedo tube لوله اژدر
torpedo tube اژدر انداز
thermionic tube لوله ترمویونیک
tube receiver گیرنده لامپی
tube resistance مقاومت لامپ
vacuum tube لامپ خلاء
vacumm tube لامپ خلاء
vaccum tube لامپ خلاء
unit tube لوله واحد
tungar tube لامپ تانگار
tube welding جوشکاری لوله
tube voltage ولتاژ لامپ
tube tester دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
tube set رادیوی لامپی
tube rolling نورد کاری لوله
thermionic tube لامپ گرمیونایی
breather tube لوله تهویه یا هواگیری
damper tube لامپ کاهنده
glass tube لوله شیشهای
geissler tube لامپ گایسلر
gate tube لامپ دریچهای
soft tube لامپ نرم
gassy tube لامپ نرم
gas tube لامپ گازی
capillary tube لوله موئین
gauge tube لوله پیتو
pickup tube دوربین تلویزیونی
glow tube لامپ مشتعل
bronchial tube قصبه الریه
bronchial tube نای
burster tube لوله منفجر کننده
hard tube لامپ سخت
crookes tube لامپ اشعه ایکس
pneumatic tube لاستیک اتومبیل
burster tube لوله حاوی منفجرکننده
camera tube دوربین تلویزیونی
glow tube لامپ کنتاکتی
gage tube لوله پیتو
capillary tube لوله مویین
fluorescent tube لامپ فلورسنت
copper tube لوله مسی
elctron tube لامپ الکترونیکی
drying tube لوله نمگیر
corrugated tube لوله موجدار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com