Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 186 (9 milliseconds)
English
Persian
plain vertical
سطح افق
plain vertical
خط افق
Other Matches
plain
لباس غیرنظامی
plain
غیر رسمی جلگه
plain
میدان
plain
ساده پوست کنده
plain
تخت
plain
دشت
plain
مسطح
plain
پهن
plain
هموار
plain
صاف برابر
plain
واضح
plain
اشکار
plain
رک وساده
plain
ساده
plain
جلگه
plain
دشت هامون
plain
میدان یا محوطه جنگ
plain
بدقیافه
plain
شکوه کردن
plain
شکوه
plain component
متن یا قسمت کشف یک پیام رمز
plain concrete
بتن معمولی
plain concrete
بتن بدون ارماتور
plain concrete
بتن غیرمسلح
plain coordinates
مختصات افقی
plain spoken
رک
plain spoken
یر راست
plain spoken
بی پرده
plain bearing
یاتاقان ساچمهای
plain bearing
یاتاقان تخت
plain spoken
رک گو
plain text
پیام کشف
in plain english
پوست کنده
plain coordinates
مختصات مسطحه
plain dealing
راست
plain rib
تیغه ساده
plain paper
کاغذ بی نقش
plain paper
کاغذ ساده
plain hearted
بی تزویر
plain hearted
ساده دل
plain grinder
دستگاه چرخ سمباده مدور
plain flap
فلپی که لایه فراربال را تشکیل میدهد
plain flap
فلپ ساده
plain dress
لباس غیر نظامی
plain dealing
بیرپا
plain dealing
درست
plain dealing
معامله راست حسینی راست باز
plain dealing
سودای درست
plain dealing
بازی
plain sailing
پیشرفت بدون مانع
in plain english
به انگلیسی ساده
strand plain
کران دشت
plain chocolate
شکلاتخالص
abyssal plain
جلگهژرف
outwash plain
آبشستهشدهبینمک
plain pole
پایهمسطح
plain flour
آردخالص
as plain as a pikestaff
<idiom>
مثل شیربرنج
[قیافه]
plain design
طرح کف ساده
plain design
طرح بدون نقش و نگاره
plain weave
بافت حصیری
plain weave
بافت ساده زیر و رو
[معمولا قسمت گلیم بافت فرش را به این صورت می بافند.]
flat plain
دشت هموار
plain weave
پارچه ساده بافت
plain text
متن کشف
flood plain
دشت سیلابی
plain washer
واشر تخت
plain text
متن واضح و اشکار
plain speaking
رک گویی
plain-clothes
غیر نظامی پوش
plain-clothes
ساده پوش
plain clothes
غیر نظامی پوش
plain clothes
ساده پوش
plain weave
بافت ساده
vertical
عمودی
[ریاضی]
near vertical
تقریبا عمودی
vertical
بررسی پرینتی روی هر حرف از بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
vertical
بخشی از سیستم کنترلی چاپگر که قالب عمودی متن چاپ شده را کنترل میکند
vertical
متن نمایش داده شده که بالا وپایین صفحه کامپیوتر حرکت میکند در هر لحظه یک خط
vertical
قائم
vertical
شاغولی
vertical
واقع در نوک
vertical
نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
vertical
تنظیم فضا بین خط وط متن برای برقرارکردن یک متن در یک صفحه
vertical
عمودی
vertical
سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش
vertical
شاقولی
vertical
تارکی راسی
vertical
بررسی تشخیص خطا که بیتهای کلمه با کل آن مقایسه و جمع می شوند
vertical
تعداد خط وط که پیش از شروع چاپ مجدد باید رد کرد
vertical
در زاویه راست نسبت به افق
Plain food (dress).
غذا ( لباس ) ساده
balanced plain weave
گلیم باف فرش
balanced plain weave
بافت ساده یک رو یک زیر
plain gypsum lath
[توفان سنگ و گچ مسطح]
In simple (plain) English.
به انگلیسی ساده
This is plain highway robbery .
این که اسمش لخت کردن است ( پول زیادی گرفتن )
regular weave
[plain]
بافت معمولی و ساده
plain carbon steel
فولاد کربن غیرالیاژی
plain clothes man
کاراگاه یا ماموردیگرشهربانی که لباس غیرنظامی می پوشد
plain milling cutter
دستگاه فرز غلطکی
vertical synchronizing
همزمانساز عمودی
vertical tail
دم قائم
vertical tab
جدول بندی عمودی
vertical stabilizer
تیغه یا باله عمودی
vertical recording
ضبق عمودی
vertical speed
سرعت قائم
vertical replenishment
تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
vertical scale
عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
vertical scrolling
چرخش عمودی
vertical speed
سرعت صعود
vertical speed
سرعت صعود عمودی هواپیما
vertical take off and landing
هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
vertical takeoff
سرعت صعود اولیه هواپیما
vertical union
اتحادیه صنعتی
vertical cliffs
صخره های عمودی
vertical loom
دار عشایری
[قالی]
vertical loom
دار روستایی
[قالی]
vertical loom
دار افقی
[قالی]
vertical beam
چوب
[میله]
طولی دار
[قالی]
vertical beam
راست رو
vertical shaft
میلهعمودی
vertical envelopement
احاطه قائم
vertical pupil
مردمکعمودیچشم
vertical pocket
جیبعمودی
vertical frame
قالبعمودی
vertical photograph
عکس قائم
local vertical
قائم محلی
vertical combines
ترکیب عمودی
vertical control
کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
vertical creep
وارفتگی قائم
vertical curve
قوس
vertical curve
منحنی در نیمرخ طولی
vertical curve
خم طولی
vertical cut
برش قائم
vertical deformation
تغییر شکل قائم
vertical diagraph
شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود
vertical circle
دایره قائم
vertical circle
دایره عظیمه ماربر راس القدم و سمت القدم نافر
vertical bulking
کمانش قائم
deflection of vertical
اختلاف زاویهای در هر نقطه بین راستای شاقولی وراستای عمود بر کره مرجع
true vertical
قائم واقعی
vertical adjustment
تنظیم عمودی
vertical angles
گوشههای روبروی تارک زوایای مقابل به راس
vertical antenna
انتن عمودی
vertical application
برنامه کاربردی عمودی
vertical axis
محور عمودی
vertical axis
محور قائم
vertical drop
ابشار قائم
vertical envelopement
حرکت دورانی قائم
vertical mobility
تحرک عمودی
vertical force
نیروی شاغولی
vertical growth
رشد عمودی
vertical integration
ادغام عمودی
vertical merger
ادغام عمودی
vertical interval
اختلاف ارتفاع
vertical interval
فاصله عمودی
vertical justification
تطابق عمودی
vertical justification
تنظیم عمودی
vertical force
نیروی قائم
vertical force
نیروی عمودی
vertical expansion
گسترش عمودی
vertical equity
عدالت عمودی
vertical photograph
عکس هوایی قائم
vertical equity
برابرسازی عمودی
plain carbon tool steel
فولاد ابزار غیرالیاژی
vertical redundancy check
بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
vertical lift bridge
پل بالارو
vertical probable error
اشتباه احتمالی قائم
prime vertical circle
دایره قائم اصلی
vertical parity check
مقابله توان عمدی
vertical probable error
خطای اصابت قائم گلوله
serrated vertical pulse
ضربه عمودی دندانهای
vertical retort tar
قطران کورههای ایستاده قطران قرعهای ایستاده
vertical pivoting window
پنجرهگردانعمودی
vertical events numbering
شماره گذاری عمودی وقایع
vertical side band
میلهعمودیطرفین
vertical control operator
متصدی اندازه گیری تراز وارتفاع
vertical pressure gradient
تغییر فشار اتمسفری در واحدتغییر ارتفاع
vertical sand drainage
زهکشهای قائم ماسهای چاه زهکش ماسهای زهکشهای ایستاده ماسهای
vertical-axis wind turbine
توربینبادیمحورعمودی
adjustment for vertical-circle image
تنظیم عمودی مرکز تصویر
vertical center line illusion
خطای خط قائم مرکزی
double column vertical boring mill
ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com