English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 172 (10 milliseconds)
English Persian
planning model الگوی برنامه ریزی
Other Matches
planning سازماندهی نحوه انجام کاری
planning طرحریزی طرح نقشه
planning زمینه سازی
planning طراحی
overall planning برنامه ریزی کلی
planning نقشه کشی
planning <adj.> برنامه ریزی
planning طرح ریزی
adhoc planning برنامه ریزی روزمره
family planning تنظیم خانواده
family planning برنامه ریزی خانواده
optimal planning برنامه ریزی مطلوب
planning comission هیات برنامه ریزی کمیسیون برنامه ریزی
imperative planning برنامه ریزی اجباری
agricultural planning برنامه ریزی کشاورزی
optimal planning برنامه ریزی بهینه
manpower planning برنامه ریزی نیروی انسانی
decentralized planning برنامه ریزی غیر متمرکز
development planning برنامه ریزی توسعه
directive planning برنامه ریزی هدایت شده
generalized planning برنامه ریزی تعمیم یافته
fire planning طرح ریزی کردن اتش
economic planning برنامه ریزی اقتصادی
educational planning برنامه ریزی اموزشی
corporate planning برنامه ریزی شرکت
consolidated planning برنامه ریزی تلفیقی
national planning برنامه ریزی ملی
career planning طرح ریزی مشاغل
career planning طرح ریزی تهیه تخصصهای نظامی
centeralized planning برنامه ریزی متمرکز
central planning برنامه ریزی مرکزی
centralized planning برنامه ریزی متمرکز
comprehensive planning برنامه ریزی جامع
financial planning برنامه ریزی مالی
fire planning طرح ریزی اتش
planning permission اجازه عمران و ابادی اراضی
population planning برنامه ریزی جمعیت
production planning برنامه ریزی تولید
product planning برنامه ریزی محصولات
project planning نقشه کشی ساختمان
regional planning برنامه ریزی منطقهای
rural planning برنامه ریزی روستائی
planning staff ستاد طرح ریزی کننده
sectoral planning برنامه ریزی بخشی
social planning برنامه ریزی اجتماعی
spatial planning امایش سرزمین
state planning برنامه ریزی دولتی
system planning طرح ریزی سیستم
planning system نظام برنامه ریزی
planning guidance راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده
planning principles اصول برنامه ریزی
planning organization سازمان برنامه
planning factor معیارهای طرح ریزی عوامل طرح ریزی
planning directive دستورالعمل طرح ریزی راهنمای طرح ریزی
planning cycle دوره برنامه ریزی
town planning شهرسازی
planning horizon مدت برنامه ریزی
planning horizon افق برنامه ریزی
long run planning برنامه ریزی بلند مدت
inter sectoral planning برنامه ریزی بین بخشی
basic planning guide راهنمای اولیه طرح ریزی
family planning programs برنامههای تنظیم خانواده
financial planning system سیستم برنامه ریزی مالی
medium term planning برنامه ریزی میان مدت
material requirements planning برنامه ریزی نیازمندیهای کالا
multi level planning برنامه ریزی چند سطحی
planning programming budgetting نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
production planning and control برنامه ریزی و کنترل تولید
production resource planning برنامه ریزی منابع تولید
central planning team تیم طرح ریزی مرکزی
planning programming budgetting system
military planning process مراحل طرح ریزی نظامی
short run planning برنامه ریزی کوتاه مدت
materials requirements planning برنامه ریزی مواد مورد نیاز
s s model الگوی محرک- محرک
model طرح
s o r model الگوی محرک- جاندار- پاسخ
s r s model الگوی محرک- پاسخ- محرک
s r model الگوی محرک- پاسخ
model مدل
model قالب
model نمونه اصلی
model قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود
model نوع یک محصول
model گونه یک محصول
model کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد
model ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
model الگو
model مدل سازی
model نمونه قرار دادن
model آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
model سرمشق
new model از نوطرح کردن
model قالب طرح
model نقشه
model طرح ریختن ساختن
model نمونه
model شکل دادن
model مطابق مدل معینی در اوردن
two sector model الگوی دو بخشی
validation of a model اعتبار یک الگو
validation of a model تحقق پذیری یک الگو
vintage model الگوی زمانی
vintage model الگوی مقطع زمانی
dressmaker's model مانکنخیاطی
station model مدلهواشناسی
tiny model مدل حافظه خانواده پردازنده Intel که امکان وجود چندین کیلوبایت داده وکد را ایجاد میکند
test model نمونه ی ازمایش
relational model مدل رابطهای
she was a model of besuty نمونه زیبایی بود
probabilistic model مدل احتمالی
probabilistic model الگوی تصادفی
probabilistic model الگوی احتمالی
random model مدل تصادفی
stochastic model الگوی تصادفی
random model الگوی تصادفی
stochastic model نمایش ریاضی سیستم که حاوی اثرات اعمال تصادفی است
deteministic model مدل قطعی
large model مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
micro model الگوی خرد
mathematicl model الگوی ریاضی
mathematical model مدل ریاضی
mathematical model الگوی ریاضی
corporate model نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
cosmological model مدل کیهان شناختی
data model مدل داده
macro model الگوی کلان
decision model الگوی تصمیم گیری
dynamic model الگوی پویا
dynamic model مدل پویا
imageing model روش یا مدل ارائه تصاویر
huge model مدل حافظه پردازنده Intel که به کد داده و برنامه اجازه ارسال بر حسب کیلوبایت میدهد.
hierarchical model مدل سلسله مراتبی
haavelmo model الگوی هاولمو
econometric model الگوی اقتصادسنجی
economic model الگوی اقتصادی
electrical model مدل الکتریکی
conjunctive model الگوی عطفی
bohr model مدل بور
neoclassical model الگوی نئوکلاسیک
noncompetitive model الگوی غیر رقابتی
normative model الگوی هنجاری
molecular model الگوی مولکولی
model geometric یک قسمت یا یک ناحیه جغرافیایی که روی یک سیستم گرافیکی کامپیوترطراحی و در یک پایگاه ذخیره شده است
model geometric نمایش کامل سه بعدی یا دوبعدی صحیح هندسی از یک شکل
pilot model نمونه ازمایشی
model building الگوسازی
pilot model مدل ازمایشی
conceptual model شرح پایگاه داده ها یابرنامه به صورت دادهای وارد وموضوعات مربوط به آن
pilot model مدل یا قالب نمونه اولیه وسایل و ماشین الات یاقطعات
tandy model 000hl IBکامپیوتر شخصی سازگار باریزکامپیوتر XT
ISO/OSI model INTERCONNECTION SYSTEM OPEN/ORGANIZATION STANDARDS INTERNATIONAL
free electron model الگوی الکترون ازاد
balanced growth model الگوی رشد متوازن
perspective spatial model مدل برجسته زمین زیر برجسته بین
wire frame model نمایش داده شده با خط وط و منحنی به جای مکانهای توپر یا داشتن فاهر جامد
micro dynamic model الگوی خرد پویا
ISO/OSI model معماری چند لایه که نحوه کار کامپیوتر و شبکه را بیان میکند
file level model نمونهای مربوط به تعریف ساختارهای داده برای کارایی بهینه برنامههای کاربردی یا بررسیهای پایگاه
stimulus response model الگوی محرک- پاسخ
sales forecasting model مدل پیش فروش
perspective spatial model مدل برجسته بینی
macro dynamic model الگوی کلان پویا
budget forecasting model مدل پیشگویی بودجهای
stick and ball model الگوی گلوله و میله
leading edge model IB سازگار است یک میکروکامپیوتر کم هزینه که با کامپیوتر شخصی
the math teacher-turned-model آموزگار ریاضیی که مدل شده است.
Just check out the new sports car model! نگاه بکن به مدل تازه خودروی کورسی !
stimulus organism response model الگوی محرک- جاندار- پاسخ
space filling molecular model الگوی مولکولی فضا پر کن
stimulus stimulus model الگوی محرک- محرک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com