Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
position area	منطقه مواضع
Other Matches
position	مقام شغل سازمانی
position	حالت محل سازمانی
position	موضع
position	مقام
position	وضعیت
position	قراردادن یاگرفتن
position	منصب
position	مقام یافتن سمت
position	جایگاه
position	مرتبه مقام
position	شغل
position	مستقرشدن یاکردن
position	قراردادن امورات مربوط به وفایف
on position	وضعیت وصل
t position	حالت یک اسکیت عمود براسکیت دیگر
y position	حالت- ایگرگ
an a for a position	درخواست دهنده برای کار
position	محل چیزی
position	قرار دادن چیزی در محل خاص
position	وضع چگونگی
position	محل
position	جا
position	نظریه
position	شغل رسمی
position	موضعگیری مدافع موضعگیری مدافع
position	شکل موقعیت
position	نهش
to be in a position to do something	موقعیتش باشد که کاری را انجام بدهند
position	بردار مکان [ریاضی]
position	مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
position	وضعیت موضع
position	وضع
position	موقعیت
attack position	موضع تک
meta position	محل متا
monopoly position	موقعیت انحصاری
neotral position	وضع بدن عمود بر سطح مسیر
battle position	محل ناو در دریا
neutral position	وضعیت بی باری
benzylic position	موقعیت بنزیلی
neutral position	محل بی اثر
bit position	موقعیت ذره
blocking position	موضع سد کننده
bowsprit position	موقعیت دکل خوابیده
circle of position	دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
central position	وضعیت مرکزی
central position	قرارگاه مرکزی
drilling position	مکان مته کاری
drilling position	وضعیت مته کاری
lattice position	محل شبکه
layig up position	موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
line of position	خط موقعیت
lucena position	پوزیسیون لوسنا در اخر بازی رخ و پیاده شطرنج
measuring position	محل سنجش
men of position	صاحبان مقام
break off position	نقطه قطع درگیری
break off position	نقطه رهایی
kneeling position	وضعیت به زانو
battle position	موضع نبرد
pinning position	نزدیک به ضربه شدن
position angle	زاویه ارتفاع جسم
position angle	زاویه تراز
position buoy	بویه موقعیت
position buoy	بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی
position control	پیچ مرکز گذار
position correction	تصحیحات موضعی
position defense	دفاع موضعی
position defense	دفاع یا پدافندثابت
position finding	موقعیت یابی
para position	محل پارا
ortho position	محل ارتو
ordinal position	جایگاه ترتیبی
neutral position	وضعیت خنثی یا خلاص حالت خلاص یا بی باری
no wind position	اخرین محل هواپیما
no wind position	محل نهایی هواپیما
axial position	حالت محوری قرارگاه محوری
axial position	وضعیت محوری
occupation of position	اشغال موضع
occupation of position	اشغال موضع کردن
assumed position	موضع فعلی موضع اشغال شده فعلی
offhand position	حالت ایستاده در تیر اندازی
switch position	موضع دفاعی بینابین
position habit	عادت مکانی
extreme position	وضعیت نهایی
defense position	موضع دفاعی
defense position	موضع پدافندی
estimated position	نقطه براوردی
delay position	موضع تاخیری
delay position	موضع مخصوص اجرای عملیات تاخیری
estimated position	نقطه تخمینی
equilibrium position	وضع تعادل
endo position	موقعیت اندو
electrode position	رسوبگیری الکتروشیمیایی
egg position	حالت تخم مرغی در مسابقات سرعت اسکی
extreme position	واقع درمنتهاالیه
fencing position	گارد شمشیرباز
final position	وضعیت نهایی
free position	روش اغاز مجدد بازی پس ازخطا
steering position	wheelhouse
critical position	پوزیسیون حساس
float into position	غوطه ور شدن
float into position	شناور شدن
fist position	وضع و حالت مشت
firing position	موقعیت احتراق
firing position	موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
firing position	موضع تیر
financial position	وضعیت مالی
duty position	محل شغلی
covered position	محوطه تحت پوشش موضع مخفی
duty position	شغل ارجاعی
idle position	وضعیت ساکن
idle position	حالت سکون
commitment position	نقطه پرتاب بمب ضدزیردریایی
illegal position	پوزیسیون غیر قانونی شطرنج
comma position	وضع بدن در پیچ زدن
in a stooping position	خمیده
in a stooping position	دولا
ground position	نقطه تصویرزمینی هواپیمای در حال عکاسی
key position	موضع حساس و مهم
key position	شغل حساس
ideal position	وضعیت ایده ال
ideal position	پوزیسیون ارمانی شطرنج
ideal position	پوزیسیون ایده ال
covered position	موضع پوشیده
gearbox position	وضعیت جعبه دنده
ground position	ایستگاه زمینی
ground position	موقعیت زمینی
ground position	در خاک نشستن
he is unworthy of his position	شایسته مقام خود نیست
duty position	شغل
holding position	وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
consolidation of position	تکمیل ارایش مواضع
consolidation of position	تحکیم مواضع
kilian position	وضع ایستادن دواسکیت بازرقصنده درکنار هم
position indicator	شاخص نماها
starting position	وضعیت راه اندازی
alternate position	موضع فرعی
alternate position	موضع یدکی
all position welding	جوشکاری دو طرفه
validated position	شغل بلاتصدی سازمانی
forward position	موقعیت رو به جلو
waiting position	ایستگاه انتظار قایقهای گشتی سریع السیر حالت انتظار یااماده باش قایقهای گشتی
waltz position	رقص والس
wing position	وضعیت بال نسبت به بدنه هواپیما
winning position	پوزیسیون برنده
secondary position	موضع یدکی
secondary position	موضع فرعی
steinitz position	پوزیسیون اشتاینیتسی
supplementary position	موضع تکمیلی
supplementary position	موضع یدکی
switch position	موضع رابط دفاعی
to seek a position	جستجوی کاریامقامی کردن پی کاری گشتن
to seek a position	مشورت کردن
to seek a position	نظر خواستن
unit position	مکان واحد
validated position	محل سازمانی خالی
air position	موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
air position	وضعیت هوایی
lotus position	جاگیری لوتوسی
This position is much too small for me .	این سمت برای من خیلی کوچک است
position vector	بردار مکان [ریاضی]
shooting position	حالت بدن و اسلحه در تیراندازی
pole position	جلوتر از همه در صف [مسابقه]
pole position	آغازگاه [ستاره شناسی] [ارتش]
He has not enough experience for the position.	برای اینکار تجربه کافی ندارد
tuck position	موفقیتجمعشده
lotus position	چمباتمه لوتوسی
arm position	موقعیتبازو
document-to-be-sent position	موقعیتفرستادنمدارک
leg position	مدلپا
pike position	وضعخمشدنبدنشکل7باپاها
assumed position	موضع فرضی
position marker	نشانگرموقعیت
position of the ligament	طرزقراگیریرباط
straight position	فرم مستقیم
position light	علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
prone position	وضعیت درازکش
prone position	حالت درازکش
punch position	موضع منگنه
punch position	محل منگنه
ready position	حالت حاضر به تیر
ready position	حاضربه تیراندازی
ready position	وضعیت حاضربه حرکت هلیکوپتر
reclining position	حالت غنوده
referee's position	خاک شدن در کشتی
response position	مکان جواب
print position	موقعیت چاپ
position of attention	حرکات و احترامات نظامی
position response	پاسخ مکانی
position warfare	جنگ موضعی
post position	محل اسب در شروع
predicament position	بخطر افتادن
primary position	موضع اصلی
position warfare	نبرد موضعی
primary position	موضع ابتدایی
print position	مکان چاپ
referee's position	اعلام کشتی در خاک از سوی داور
reference position	محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی
rest position	استراحتگاه
sign position	مکان علامت

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com