Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
post meridian
بعد از فهر
Other Matches
meridian
نیم روز
meridian
دایره نیمروز
meridian
خطوط نصف النهار
meridian
نصف النهار
meridian
مدار نصف النهار
meridian
اوج درجه کمال
meridian
دایره طول
meridian
خط نصف النهار
meridian
فهر
celestial meridian
نصف النهار اسمانی
true meridian
نصف النهار واقعی
magnetic meridian
نصف الانهار مغناطیسی
celestial meridian
دایره نیمروز سماوی
celestial meridian
نصف النهار سماوی
Eastern meridian
نصفالنهارشرقی
Western meridian
نصفالنهارغربی
the meridian of glory
اوج بزرگی یا جلال
geographical meridian
خط طول جغرافیایی
geographical meridian
نصف النهار جغرافیایی
greenwich meridian
نصف النهار گرینویچ
greenwich meridian
نصف النهار گرینیچ
meridian passage
گذر ازدایره نیمروز transit,culminate : syn
prime meridian
نصف النهار مبداء یا گرینویچ
prime meridian
دایره نیمروز مبدا
prime meridian
نصف النهار مبدا
meridian passage
گذرنصف النهاری
prime meridian
نصف النهار مبداء
reduction to the meridian
تعدیل به نصف النهار
magnetic meridian
نصف النهار مغناطیسی
prime meridian
نصف النهار گرینویچ
compass meridian line
قطبنمایخطنصفالنهار
upper branch of meridian
نصف النهار برین
lower branch of meridian
نصف النهار زیرین
meridian fennel
[Carum carvi]
زیره ایرانی
[گیاه شناسی]
meridian fennel
[Carum carvi]
زیره
[گیاه شناسی]
[غذا و آشپزخانه]
post-
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post-
تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post-
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post-
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post-
ستون
post-
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post-
که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post-
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post-
پست کردن
the post has come
پست امد
the post has come
پست رسید
the post has come
پست وارد شد
out post
نگهبانی
ex post
به اعتبار گذشته
ex post
بوقوع پیوسته
ex post
عملی
ex post
واقعی
out post
نگهبان
first post
شیپور خبر شبانه
last post
شیپور خاموشی
last post
شیپورعزا
Would you post this for me, please?
ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
to post up
تکمیل کردن
to post up
مطلع کردن کامل دادن به
out post
پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
post
پایگاه
post
بدیوار زدن
post
اگهی کردن اعلان کردن
post
شغل
post
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post
مقام مسئولیت
post
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post
پاسگاه
post
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post
تیر
post-
پست
post
ارسال سریع پست کردن
post-
چاپار
post
عجله
post
صندوق پست تعجیل
post
پادگان قرارگاه
post
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post
مربوط به پست
post
چوب تقویت
post
جرز
post
تیرعمودی
post
پست نظامی
post
دیرک ستون
post
پست کردن
post
تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post
گماردن نگهبان قرار دادن
post
ستون
post
محل ماموریت موضع
post
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post
که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post-
نامه رسان پستچی
post-
شغل
post-
اگهی کردن اعلان کردن
post-
بدیوار زدن
post-
پایگاه
post-
پادگان قرارگاه
post-
محل ماموریت موضع
post-
پاسگاه
post-
گماردن نگهبان قرار دادن
post-
مربوط به پست
post-
چوب تقویت
post-
جرز
post-
تیرعمودی
post-
تیر
post-
دیرک ستون
post-
مقام مسئولیت
post-
پست نظامی
post
چاپار
post
نامه رسان پستچی
post
مجموعه پستی
post
بسته پستی
post
پست
post
سیستم پستی پستخانه
post-
بسته پستی
post-
سیستم پستی پستخانه
post-
صندوق پست تعجیل
post-
عجله
post-
ارسال سریع پست کردن
post-
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post-
مجموعه پستی
post property
اموال پادگان
post property
اموال پادگانی
post restante
پست رستان
post strike
بعد از اجرای تک
post strike
بعد از تک هوایی
post race
مسابقهای که صاحب اسب قبلا نام اسب را ثبت میکند
post script
SYSTE ADOBE برای طراحی فاهر صفحات درسیستمهای ریزکامپیوتری ساخته شده است یک زبان شرح صفحه که توسط S
post restante
پست رستانت
post road
جاده چاپارخانه دار
post road
جاده پستی
post processor
پس پردارنده
post processor
پس پرداز
post mortem
پس از واقع
post meridiem
پس از نصف النهار
post matter
محمولات پستی
post matter
چیزهای پستی
post juvenal
بعد از جوانی
post indexing
فهرست سازی بعدی
post indexing
شاخص گذاری بعدی
post hostilities
بعداز خاتمه مخاصمات
post hostilities
بعد از خاتمه درگیریها
post horse
اسب چاپاری
post hoc
پس از این
post haste
بسرعت شتاب فراوان
post haste
با شتاب فراوان
post glacial
وابسته بزمانهای پس ازدوره یخ
post mortem
پس از مرگ
post mortem
پس از واقعه
post processing
پس پردازش
post processing
پس پردازی
post meridiem
بعداز فهر
post position
محل اسب در شروع
post parade
رژه اسبها تا محل شروع
post paid
که پول پست ان از پیش پرداخت شده باشد
post order
حواله پستی
post oral
پشت دهنی
sentry post
پاسگاه
post of duty
پاسگاه
post obit
بعد ازفوت
post obit
قابل اجرا پس از مرگ
post nuptial
بعد از ازدواج
post multiplication
پس ضرب
post general
رئیس کل پست
post tensioning
پیش تنیدگی ناشی از کشش ارماتورهائی که بعد از بتن ریزی تحت کشش قرارگرفته و روی بتن عمل امده و سخت شده اتکاء دارد
post script
مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
post binder
پوشهپوستی
newel post
تیرعمودیپایهنرده
finishing post
پستانتهایی
distance post
قرارگاهمحلمسابقه
centre post
قسمتبدونآرایش
post-war
پس از جنگ
post-industrial
فراصنعتی
post-industrial
پسصنعتی
post-boxes
صندوق پست
post-box
صندوق پست
winning post
تیری که پایان مسافت دور را نشان میدهد
winning post
تیر مقصد
post lantern
فانوسخیابان
post mill
آسیابنصبشده
king-post
شاه تیر
hanging-post
[تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
hammer-post
تیر عمودی
door-post
[تیر عمودی در]
crown-post
تیرک عمودی
corner-post
[پایه ایستاده در سنگ نبش]
angle-post
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
post knotting
پشت زنی
[تعویض گره ها بعد از اتمام فرش]
[گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
Where is the post office?
پستخانه کجاست؟
staging post
محلآمادهسازی
border post
ساختمانمرزبانی
ring post
لبهزمینبوکس
whipping post
تیری که محکومین بتازیانه رابدان میبندند
traffic post
پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
rudder post
ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
rotational post
شغل در چرخش
rotational post
شغل نوبتی
relay post
پست رابط پست واسطه
relay post
پست رابط ستون
railing post
میله نرده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com