Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
post-insulated connection
پس از پیوند عایق دار شده
Other Matches
insulated
روپوش دار
insulated
عایق دار
insulated layer
لایه عایق
insulated layer
ماده ایزوله کننده
insulated plier
انبر عایق
insulated tongs
انبر عایق
insulated wire
سیم روکش دار
insulated wall
دیواره عایق
insulated bushing
مقره عبوری
insulated wire
سیم لعابدار
insulated wire
سیم عایق
insulated conductor
هادی عایق شده
insulated bearing
یاطاقان عایق شده
insulated blade
تیغهعایقپوش
insulated handle
دستهعایقدار
insulated cable
کابل عایق بندی شده
insulated cable
کابل عایق شده
insulated conduit tube
لوله عایق شده
insulated intermediate layer
لایه میانی عایق
insulated bearing housing
پوسته یاطاقان عایق شده
asbestos insulated wire
سیم با روکش نسوز
insulated instrument transformer
ترانسفورماتور عایق کننده ترانسفورماتور اندازه گیری عایق شده
insulated gate field effect transistor
ترانزیستور اف ای تی باگیت عایق
y connection
اتصال شلواری
v connection
اتصال مثلث
y connection
اتصال ستاره
connection
انشعاب
connection
اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد
connection
اتصال زمین
connection
ارتباط
connection
اتصال
connection
پیوند
connection
رابطه
connection
خویش
connection
مقام
connection
بستگی نسبت
connection
وابستگی
connection
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات در یک شبکه محلی است
connection
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection
پیوستگی اتصال
connection
اتصال یا چیزی که متصل میشود
plug connection
کنتاکت پریز
interrupt a connection
قطع شدن یک اتصال
mesh connection
اتصال توری
microphone connection
اتصال میکروفن
outer connection
اتصال خارجی
parallel connection
اتصال موازی
internal connection
اتصال داخلی
phonograph connection
پریز مخصوص پیکاپ
pipe connection
اتصال لوله
outer connection
پیوند برونی
connection diagram
دیاگرام اتصال
connection fuse
فیوزاتصال
connection line
خط اتصال
connection of the vaginal
passages anal and افضاء
connection plug
دو شاخه
connection survey
نقشه برداری منطقه ربط
connection terminal
پایانه اتصال
ground connection
اتصال زمین
delta connection
اتصال مثلث
delta connection
سیم پیچ مثلث
delta connection
اتصال دلتا
exhaust connection
اتصال خروجی
connection fuse
ماسوره اتصال دهنده
connection factor
ضریب انشعاب
connection diagram
دیاگرام مداری
building connection
انشعاب ساختمان
haunched connection
اتصال ماهیچهای
cascade connection
اتصال ابشاری
cascade connection
اتصال کاسکاد اتصال پلهای
cascade connection
تعداد وسیله یامدار که به صورت سری مرتب شده اند
cascade connection
خروجی یکی ورودی برای دیگری است
cascade connection
دو یا چندین دستگاه مشابه که پشت سر هم مرتب شده اند وخروجی یکی به ورودی دیگری وصل میشود
hardwired connection
می بجای ورودی و سوکت
connection box
جعبه اتصال
connection cable
کابل اتصال
electric connection
اتصال الکتریکی
plug connection
اتصال دوشاخه
Is there a connection to Glasgow?
آیا به شهر گلاسگو تعویض دارد؟
overhead connection
اتصالبالایی
mains connection
اتصالاصلی
earth connection
اتصالزمینی
connection point
مرکزاتصال
coach connection
کلاجمتصل
chimney connection
دودکشمرتبطکننده
zigzag connection
اتصال زیگزاگ
two phase connection
اتصال یا مدار دو فازه
trunk connection
اتصال مشترکین از طریق ترانک
main connection
اتصال اصلی
physical connection
اتصال مادی
to make a connection
رابطه ای برقرار کردن
to catch the connection
وسیله نقلیه رابط را گرفتن
faulty connection
رابطه اشتباه
[الکترونیک مهندسی برق]
I missed the connection.
من اتوبوس
[قطار هواپیمای]
رابط را از دست دادم.
connection to ventilator
اتصال به هواکش
solderless connection
اتصال بدون لحیم
three phase connection
اتصال سه فازه
telephone connection
اتصال تلفنی
tandom connection
اتصال دنبال هم
star connection
اتصال ستاره
series connection
اتصال سری
series connection
اتصال زنجیری
tandom connection
اتصال ابشاری
taylor connection
اتصال تیلور
series connection
اتصال دنبالهای
tandem connection
اتصال ابشاری
star connection
اتصال ستارهای
electrical connection
متصلکنندهالکتریکی
double delta connection
اتصال مثلث دوبل
He talked in this connection (vein).
دراین زمینه صحبت کرد
connection of loom pieces
متصل کردن قطعات دار
[قالی]
fits units with ... connection
مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ...
[الکترونیک مهندسی برق]
open delta connection
اتصال مثلث باز
series parallel connection
اتصال سری- موازی
series parallel connection
اتصال زنجیری- موازی
rear
[front]
connection
اتصال
[جلوئی]
پشتی
video connection panel
صفحهاتصالبهنمایشگر
flexible hose connection
رابطانعطافپذیرلوله
air hose connection
اتصالشلنگهوا
telephone test connection
اتصال ازمایش تلفن
three phase bridge connection
اتصال پل سه فازه
main circuit connection
اتصال مدار اصلی
zig zag connection
اتصال زیگزاگی
inlet pipe connection
اتصال لوله ورودی
electrical connection panel
صفحهاتصالبهبرق
idling current connection
اتصال جریان بی باری
idle current connection
اتصال جریان بی باری
equipotential bonding conductor connection
ارتباط رسانای پیوند هم پتانسیل
What should I do when I get the following message: The connection to the server has failed
چکاری لازم هست انجام بدهم وقتی که پیغام زیر را دریافت کردم: ارتباط با سرور میسر نمیباشد؟
to post up
تکمیل کردن
the post has come
پست رسید
ex post
به اعتبار گذشته
ex post
بوقوع پیوسته
the post has come
پست وارد شد
the post has come
پست امد
first post
شیپور خبر شبانه
Would you post this for me, please?
ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
post-
صندوق پست تعجیل
out post
نگهبان
out post
نگهبانی
out post
پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
to post up
مطلع کردن کامل دادن به
last post
شیپورعزا
last post
شیپور خاموشی
ex post
عملی
post
تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post-
نامه رسان پستچی
post-
مجموعه پستی
post-
سیستم پستی پستخانه
post-
عجله
post-
ارسال سریع پست کردن
post-
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post-
پست نظامی
post-
مقام مسئولیت
post-
شغل
post-
چاپار
post-
پست
post-
پاسگاه
post
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post
ستون
post
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post
که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post-
بسته پستی
post
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post-
اگهی کردن اعلان کردن
post-
بدیوار زدن
post-
گماردن نگهبان قرار دادن
post-
مربوط به پست
post-
چوب تقویت
post-
پست کردن
post-
جرز
post-
تیرعمودی
post-
تیر
post-
دیرک ستون
post-
تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post-
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post-
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post-
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post-
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post-
که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post-
پایگاه
post-
پادگان قرارگاه
post-
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post-
محل ماموریت موضع
post-
ستون
post
پست کردن
post
بسته پستی
post
پایگاه
post
نامه رسان پستچی
post
پادگان قرارگاه
post
محل ماموریت موضع
post
چاپار
post
مربوط به پست
post
گماردن نگهبان قرار دادن
post
مجموعه پستی
post
بدیوار زدن
post
اگهی کردن اعلان کردن
post
سیستم پستی پستخانه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com