English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 63 (5 milliseconds)
English Persian
postal services خدمات پستی
Other Matches
postal پستی
postal وابسته به پستخانه
postal مربوط به پست
postal chess شطرنج مکاتبهای
postal match مسابقهای که در محل انجام میشود و نتیجه ان با پست نزد داوران ارسال می گردد
postal directory مدیریت پست
postal order هزینهپستی
postal directory دفتر راهنمای پست
central postal directory دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
army postal clerk متصدی پست ارتشی
services خدمات
services توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
services خدمات سرویسها
services قسمتها
services قسمتهای اداری ادارات نظامی
services نیروهای سه گانه
services تاسیسات
services نیروهای مسلح
services 1-توابع تامین شده در یک قطعه . 2-
we owe him for his services خدمات او هستم
signal services قسمتهای مخابراتی
customs of the services مقررات و روشهای جاری قسمتها امور جاری نیروها
signal services خدمات مخابراتی
sister services خدمات وابسته
public services خدمات عمومی
public services بریات عمومیه
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
special services خدمات مخصوص
mail services خدمات پستی
emergency services اورژانس
welfare services خدمات رفاهی
we owe him for his services مدیون
teleinformatic services هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
technical services خدمات فنی
special services یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
personnel services خدمات پرسنلی
environmental services دوایر خدمات بهسازی محیط زیست
civil services خدمات دولتی
armed services قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
advisory services خدمات مشورتی
administrative services قسمتهای اداری
administrative services خدمات اداری
accessorial services خدمات بارگیری و تخلیه بار
social services خدمات اجتماعی
wire services خبر گزاری
tea services سرویس چای خوری
exchange services خدمات فروشگاهی فروشگاهها
field services قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
personnel services خدمات کارمندی
naming services روش انتساب نام یکتا به هر کاربر یا گره یا کامپیوتر در شبکه که به سایر کاربران امکان دستیابی به منبع اشتراکی بدهد در یک شبکه گسترده 9
military services نیروهای نظامی وابسته به نیروهای مسلح
military services قسمتهای نظامی
medical services خدمات پزشکی
loyal services خدمات صادقانه
joint services خدمات مشترک
health services خدمات بهداری قسمتهای بهداری
health services خدمات بهداشتی
goods and services کالاها و خدمات
secret services دستگاه محرمانه دولت
remote computing services خدمات محاسباتی از راه دور
agricultural extension services خدمات ترویج کشاورزی
Commemoration services were held . مراسم یاد بودانجام شد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com